مقدمه

از قضات عصر امام رضا S و قاضی مخاصمه برادران امام رضا S بر سر وصیت‌نامه امام کاظم S. ابن عمران طلحی، منسوب به طلحة بن عبید الله[۱]، از قاضیان عصر امام رضا S بود که در جلسه مخاصمه بین برادران امام رضا S بر سر وصیت‌نامه که متن کامل آن در عیون أخبار الرضا S آمده[۲]، سمت قضاوت را بر عهده داشت. داستان اعتراض برادران امام را برخی از کتب روایی چنین آورده‌اند: عباس بن موسی، برادر امام رضا S از جمله معترضان به وصیت‌نامه پدرش بود. او پس از شهادت امام موسی کاظم S همراه دیگر برادرانش، امام رضا S را به مجلس قاضی ابوعمران طلحی برد، عباس بدون توجه به سخنان امام کاظم S مبنی بر اینکه کسی حق باز کردن مهر وصیت‌نامه را ندارد، ابتدا به ابوعمران پیشنهاد کرد تا مهر وصیت‌نامه را بردارد، اما او با گفتن اینکه لعن امروز پدرت برای من کافی است، از انجام دادن آن امتناع کرد. به دنبال آن، عباس خود به باز کردن وصیت‌نامه مبادرت ورزید و در آن ملاحظه کرد که پدرش امام کاظم S تمام اختیارات و اموال خود را به امام رضا S سپرده است. بدین‌گونه جلسۀ مخاصمه به نفع امام رضا S پایان یافت[۳].

در اینجا به درستی روشن نیست که ابوعمران طلحی کیست. بر اساس برخی از داده‌ها احتمال دارد وی عبدالله بن محمد بن عمران بن ابراهیم بن محمد بن طلحة بن عبید الله طلحی تیمی باشد که اشتباهاً به جای ابن‌عمران، ابوعمران گفته شده است[۴]. عبدالله بن محمد بن عمران از اهالی مدینه[۵] و از جمله قضات آن شهر در عهد هارون الرشید(۱۶۹۔ ۱۹۳ق) بود. پدر وی نیز، محمد بن عمران، از قضات مدینه در اواخر عهد بنی‌امیه و نیز دوران منصور عباسی بود[۶] که برای بنی‌امیه و بنی‌هاشم قضاوت می‌‌کرد[۷]. عبدالله که تنها پسر وی از مادری ام‌ولد بود[۸]، در سال ۱۶۰ق از سوی مهدی عباسی به قضاوت مدینه منصوب شد[۹]. پس از او هارون نیز قضاوت آنجا را به وی سپرد[۱۰]، ولی از این منصب عزل و حکومت مکه به وی واگذار شد[۱۱]. در سال ۱۸۱ق از آن سمت نیز معزول[۱۲] و قضاوت مدینه بر عهده وی گذاشته شد و سپس از آنجا نیز عزل گردید[۱۳]. پس از آن بود که ابن‌عمران به بغداد آمد و با هارون الرشید همراه شد. وی در سال ۱۸۹ق در ری از دنیا رفت[۱۴].

به نظر می‌‌رسد عبدالله بن محمد بن عمران بن ابراهیم بن محمد بن طلحة بن عبید الله طلحی تیمی، همان ابن‌عمران طلحی باشد. بر این اساس، او از معاصران امام رضا S بود، بی‌آنکه رابطه‌ای مذهبی یا علمی میان آنان ذکر شده باشد.[۱۵].[۱۶]

منابع

پانویس

  1. الأنساب، سمعانی، ج ۹، ص۷۹.
  2. عیون أخبار الرضا S، ج ۱، ص ۳۳-۳۶.
  3. الکافی، ج ۱، ص۳۱۷-۳۱۹؛ عیون أخبار الرضا S، ج ۱، ص ۳۶، ۳۷؛ الفوائد الرجالیة، ج ۱، ص ۴۱۶-۴۲۱؛ کتاب الوافی، ج ۲، ص ۳۶۸-۳۷۰؛ مرآة العقول، ج ۳، ص ۳۶۴-۳۷۰؛ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۲۲۶-۲۲۹.
  4. الأغانی، ج ۲۰، ص۲۱۹.
  5. الأنساب، سمعانی، ج ۳، ص۱۲۵.
  6. المعارف، ابن قتیبه، ص۲۳۲؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص ۲۶۷، ۲۹۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۳۹؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج ۹، ص۶۰۶.
  7. أنساب الأشراف، ج۱۰، ص۱۳۲؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج ۵ ص ۴۴۶.
  8. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج ۵، ص ۴۴۶.
  9. جمهرة أنساب العرب، ص ۱۸۹؛ الکامل فی التاریخ، ج ۶، ص۴۸؛ تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۴۰۱؛ تاریخ الطبری، ج۸، ص۱۳۲.
  10. نشوار المحاضرة، ج ۶، ص ۱۲۹.
  11. المنتظم، ج۹، ص۱۶۸؛ أخبار مکة، ازرقی، ج ۲، ص ۹۹.
  12. المعرفة و التاریخ، ج ۱، ص ۱۷۲.
  13. التحفة اللطیفة، ج ۲، ص۸۵؛ أخبار القضاة، ج ۱، ص ۲۲۹.
  14. تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۶۱.
  15. منابع: أخبار القضاة، محمد بن خلف وکیع (۳۰۶ق)، بیروت، عالم الکتب، بی تا، أخبار مکة و ما جاء فیها من الآثار، محمد بن عبدالله ازرقی (قرن ۳)، تحقیق: رشدی صالح ملح، قم، منشورات الرضی، اول، ۱۴۱۱ق؛ الأغانی، علی بن حسین معروف به ابوالفرج اصفهانی (۳۵۶ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۱۹ق؛ الأنساب، عبدالکریم بن محمد معروف به سمعانی (۶۲دق)، تحقیق: عبدالرحمن معلمی، حیدر آباد، دائرة المعارف العثمانیة، اول، ۱۳۸۲ق، أنساب الأشراف (کتاب جمل من أنساب الأشراف)، احمد بن یحبی معروف به بلاذری (۲۷۹ق)، تحقیق: سهیل زکار - ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۷ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة
  16. مقدسی، زهرا، مقاله «ابن عمران طلحی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۴۴۶.