اضطرار در فقه سیاسی
مقدمه
اضطرار: وادار شدن به عملی به دلیل ضرورت[۱]، اجبار به کاری، در مقابل اختیار[۲].
فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ [۳].
قرآن کریم پس از ذکر محرمّاتی در خوردن و آشامیدن، مورد اضطرار را استثنا میکند و معافیت مضطّر از حکم شرعی در حالت اضطرار را به رسمیت میشناسد: إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ [۴].
بر اساس اصل "اضطرار"، حرمت تکلیفی نقض میشود[۵]. البته حالت اضطرار زمانی برای رفع تکلیف شرعی حجیّت دارد که از سرِ تجاوزگری و طغیان نباشد؛ یعنی انسان با سرکشی و طغیان، خود را به این اضطرار دچار نکرده باشد [۶].
این اصل در فقه و رشتههای دیگر علوم دینی تعمیم داده شده و به صورت اصل و قاعده در اصول استنباط احکام شرعی آمده است. در عرصه سیاست نیز این اصل کاربرد یافته است و قوانین اضطراری یا "حالت فوقالعاده" به دولتها اجازه میدهد، برای حفظ اصل نظام یا امنیت اجتماع، برخی قوانین و حقوق فردی و اجتماعی را نقض کنند.
در فرهنگ سیاسی وضع اضطراری یا حالت فوق العاده به وضعیتی اطلاق میشود که به موجب آن حیات و ثبات یک دولت در مخاطره قرار گیرد؛ بهطوری که نتواند از طریق پروسههای طبیعیِ قانون اساسی بر آن فائق آید. در این شرایط لازم میشود که به منظور حفظ نظام قانونی و حکومت، اختیاراتِ فوق العادهای در دست دولت متمرکز گردد تا بتواند بر وضع استثنایی غلبه کند.
حالت فوق العاده ممکن است ناشی از تأثیرات یک جنگ خارجی یا ناشی از شورش، بحرانهای اجتماعی، اقتصادی یا مصائب بزرگ طبیعی باشد. معمولاً در این وضعیت تحدید آزادیهای فردی و تمرکز قدرت دولتی را لازمه مقابله با حالت فوقالعاده میدانند. امروزه وضع اضطراری در قوانین اساسی کشورهای جهان بهتدریج شناخته شده و به مرور زمان بسط یافته و به عنوان عذری موجه برای عدول از مبانی حقوق اساسی پذیرفته شده است؛ با این حال اقدامات مزبور باید معقول باشد[۷][۸].
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۷.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۶۰.
- ↑ «پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
- ↑ «جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲، ص۸۶.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۴۲۶.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۰۹.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۰۵.