بصره در نهج البلاغه

مقدمه

شهر بصره که اینک یکی از شهرهای جنوبی عراق و نزدیک مرز ایران و کویت است، در زمان عمر ساخته شد و مرکز نیروهای رزمی و پایگاه اعزام سپاه بود و جزو قلمرو حکومت امام علی (ع) قرار داشت. طلحه، زبیر و عایشه در آنجا گردآمدند و جنگ جمل را در آن منطقه به راه انداختند. عبدالله بن عباس و عثمان بن حنیف مدتی از طرف امام علی (ع) حکومت بصره را بر عهده داشتند.

بصره شهری ساحلی است و نسبت به شهرهای منطقه ارتفاع کمتری دارد. این وضعیت مشکلات خاصی برای ساکنان آن ایجاد کرده است. برای نمونه می‌توان به آب آن شهر اشاره کرد که به خاطر نزدیک بودن به دریا و مخلوط شدن با آن، شور و بدمزه بوده و بیماری‌های فراوانی از جمله کندذهنی، سفاهت و خستگی، سوءهاضمه، فساد طحال و امراض پوستی را برای مردمان ایجاد کرده است.

در نگاه امام علی (ع) مردم آن منطقه مردمی ساده‌لوح بودند و به خاطر سبک مغزی و کم‌ثباتی خود در اموری که به مصالح آنهاست، سریع تحت تأثیر فتنه‌ها و فریب‌های فتنه‌جویان قرار می‌گرفتند. هرکس بخواهد آنها را اذیت کند به‌راحتی و با نقشه صحیح به آن‌ کار دست می‌زند. بسیاری از مردم آنجا فاسق و فاجر بودند و به‌دلیل وجود افراد شرور و فتنه‌جو در آن منطقه فتنه‌های زیادی از آنجا آغاز شد و هر کس در آن منطقه ساکن می‌شد به‌خاطر همراهی آنان در فتنه‌ها یا بازنداشتن آ‌ن‌ها از گناه، خود نیز به گناه آنان آلوده می‌شد. اهل بصره مردمی سست‌پیمان و منافق صفت بودند که سریع از عهد و پیمان خویش دست می‌کشیدند، همان‌گونه که ابتدا در زمره یاران امام بودند، ولی در جنگ جمل بر ضد امام شدند[۱].

برخی پیش‌گویی‌های امام (ع) در مورد بصره

امام علی (ع) پیش‌گویی‌هایی در مورد آینده بصره و مردم آن دارند که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. جاری شدن سیل در بصره و غرق شدن مردم، به‌گونه‌ای که به تعبیر امام، فقط کنگره‌های مساجد آنجا همانند سینه کشتی یا سینه پرنده روی دریا یا شترمرغی که بر سینه خوابیده است از سیل بیرون می‌ماند و از دور قابل مشاهده است. ابن ابی الحدید می‌گوید: این پیش‌گویی دو بار تحقّق یافت و تمام بصره در زیر آب غرق شد، یکی در زمان "قادر بالله" و دیگری در زمان "قائم بامر الله" که هر دو از خلفای بنی‌عباس بودند و در هر دو مرتبه تمام بصره غرق شد و تنها قسمتی از مسجد جامعه آن از آب بیرون بود. آب از خلیج فارس از جایی که امروز به "جزیره فرس" معروف است و از سوی کوهی معروف به "کوه سنام" طغیان کرد و سیلابی نیز از کوه‌های اطراف سرازیر شد و تمام خانه‌های بصره ویران و هرچه در آن بود، غرق شد و بسیاری از مردم کشته شدند. اخبار مربوط به این دو حادثه نزد مردم بصره معروف است و اشخاص از قول نیاکان خود آن‌را نقل می‌کنند. ابن میثم بحرانی می‌نویسد: اینکه بصره از ناحیه خلیج فارس غرق شده باشد محل اشکال است، زیرا امام فرموده است که آب از خود بصره جوشش و جریان پیدا می‌کند، آنجا که می‌فرماید: "من جای جریان آب را در آبادی شما می‌دانم." اقتضای سخن امام این است که خرابی شهر بصره از جای دیگری صورت نگرفته است.
  2. حمله صاحب زنج که بدون سر و صدا صورت خواهد گرفت و بسیاری از مردم در زیر تیغ شمشیر او و سپاهیانش کشته خواهند شد و نهرهایی از خون جاری می‌شود که حضرت از آن به مرگ سرخ یاد کرده‌اند. آن هم زمانی که مردم بصره در مادیات غرق شده و خانه‌هایی به‌سان کاخ‌ها ساخته و بالکن‌های آن خانه‌ها چون بال کرکسان و ناودان‌ها خانه‌هایشان به‌سان خرطوم فیل، بلند و بزرگ شده باشد. وی (صاحب زنج) چهارده سال و چهار ماه در آنجا حضور داشت و بر صغیر و کبیر و زن و مردم رحم نکرد و شهر را با آتش‌سوزی و تخریب اماکن آن ویران کرد.
  3. قحطی و خشک‌سالی که در پی حمله صاحب زنج به آن منطقه دامن‌گیر مردم بصره می‌شود به‌گونه‌ای که از شدت گرسنگی چهره‌های آنها حالت غبار به خود می‌گیرد و در آن به سختی جان می‌دهند[۲].

منابع

پانویس