مقدمه

کلمه سادات جمع کلمه سید به معنی آقا، سرور و پیشوا که در ایران به فرزندان حضرت امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) اطلاق می‌گردد و به شاخه‌های متعددی مانند سادات حسنی، حسینی، موسوی تقسیم می‌شوند. این گروه تا قرن دهم که شیعه در ایران رسمیت یافت به عنوان یک طبقه مجزا از جامعه زمان خود، با حکومت ارتباط داشته و مورد توجه حکام و پادشاهان عصر بوده‌اند. از میان علویان و ساداتی که پس از تدفین امام رضا(ع) در نوغانِ توس، روی به این شهر آورده، «سادات موسوی» از همه مقدّم‌تر و بر عمران حرم حضرت تأثیرگذارتر بوده‌اند. در آن روزگار سادات هر شهر، یکی از بزرگان خویش را به عنوان «نقیب»[۱] انتخاب می‌کردند تا به امور صنفی و گروهی و حفظ نسب و کیان خانوادگی ایشان بپردازد. سادات موسوی مشهد که از حدود قرن پنجم حضوری فعال در این شهر داشتند، برای خویش نقیبانی انتخاب می‌کردند و همین نقباء اداره حرم حضرت رضا(ع) و موقوفات آن را هم بر عهده داشتند. این نقیبان تا قرن نهم (عهد تیموریان) از قدرت بسیاری در مشهد برخوردار بودند و گاه عملاً حکومت شهر را هم در دست داشتند، تا این که با بوجود آمدن سادات رضوی، از قدرت ایشان کاسته شد[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. نقیب به معنی سالار، مهتر و پیشوا و کسی که به حال گروه اشراف داشته باشد. این منصب توسل مستعین خلیفه عباسی (۲۴۸ – ۲۵۲ ه.ق) به وجود آمد. تاریخ جامع قم، ج۱، ص۹.
  2. مجالس المؤمنین، ج۱، ص۱۴۵.
  3. محمدی، حسین، رضانامه ص ۳۶۸.