سیره‌شناسی

شناخت اصول، روش‌ها و سبک‌های گوناگون افراد در رفتار و کردارشان را «سیره‌شناسی» می‌نامند. سیره‌شناسی، سبک‌شناسی و رفتارشناسی است. هر انسانی، سبک و رفتاری ویژه خود را دارد؛ به طور مثال دانشمندی در مسائل علمی از منطق ارسطویی پیروی می‌کند و سبک او استدلالی و قیاسی است؛ در حالی که متفکری دیگر، از روش تجربی در مسائل بهره می‌گیرد. یکی چون بوعلی سینا، در مباحث خود به استدلال و قیاس متکی و پیرو سبک ارسطو است و دیگری چون ابوریحان بیرونی در پی حس و تجربه می‌رود. بدین ترتیب، روش این دو به طور کامل با هم تفاوت دارد.[۱].

ضرورت سیره‌شناسی

لزوم بررسی و شناخت سیره علوی، ریشه در کمال‎جویی دارد و از نیاز انسان به اسوه برخاسته است. این نیاز فطری انسان است، تا آن‎جا که گفته‌اند: انسان بدون اسوه، راه به سوی کمال نخواهد برد؛ پس انسان کمال‌گرا، که نمونه کامل و اسوه کمال یافته و برتر را می‌جوید، به شناخت سیره انسان‌های کامل و برجسته‌ای مانند علی بن ابی طالب(ع) و دیگر شخصیت‌ها و اسوه‌های کمال‌یافته تاریخ بشری چون انبیا و اولیای الهی و انسان‌های پاک‎باخته و متکامل نیاز دارد. با توجه به این موضوع، ضرورت دارد که نخست، «اسوه‌طلبی» و «الگوخواهی» انسان را از دیدگاه قرآن و حدیث بررسی کنیم و سپس به ضرورت سیره‌شناسی بپردازیم.

در قرآن، آیات فراوانی وجود دارد که به معرفی الگوهای خوب و بد، در تمام زمینه‌ها پرداخته است و این نشان می‌دهد که اولاً قرآن پاسخ‎گوی فطرت انسانی است و ثانیاً الگوها و اسوه‌ها، خوب و بد دارند و همین امر، شناخت دقیق و درست آن‎ها را ضروری می‎سازد و این جز با شناخت سیره و سبک آن‎ها در تمام دوران زندگیشان امکان‎پذیر نیست[۲].

خداوند کامل‌ترین الگو را در این آیه معرفی می‌کند: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا[۳]. پیامبر اسلام(ص) در این آیه کامل‌ترین الگو و اسوه حسنه معرفی شده تا آنان که در جست‎وجوی حق و حقیقت و روز قیامت هستند، از او پیروی کنند. همچنین در آیات و روایات بسیاری دیگر، پیامبر و اهل بیت(ع) الگوهای کامل و قابل پیروی و اسوه‌های نیکو دانسته شده‌اند. امیرمؤمنان(ع)، پیامبر و آل او را اسوه‌های کامل و قابل پیروی برای انسان‌ها معرفی کرده و فرموده است: «وَ لَقَدْ كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ(ص) كَافٍ لَكَ فِي الْأُسْوَةِ»[۴]؛ «پیروی از رفتار رسول خدا و الگوگیری از او، برای تو به کفایت وجود دارد»؛ سپس سفارش می‌کند که از پیامبر پاک و پاکیزه‌ات پیروی کن؛ زیرا راه و رسمش سرمشقی برای کسی است که بخواهد از او پیروی کند و دوست‎داشتنی‌ترین بندگان خداوند، کسی است که از پیامبرش سرمشق گیرد و گام در جای گام وی نهد. در خلال بحث از سیره امام علی(ع) به روایات فراوانی در مورد الگو بودن حضرت که از طریق پیامبر وارد شده، اشاره خواهیم کرد. از آن‎جا که حس کمال‎جویی و ویژگی الگوطلبی و نمونه‎پذیری، امری فطری و ذاتی است، انسان برای ره‎یابی به سرمنزل مقصود و دست یافتن به کمال مطلوب، در جست‎وجوی اسوه‌هایی برای پیروی از آن‎ها و گرفتن سرمشق برمی‎آید و اگر در شناخت و الگوها، دچار خطا و لغزش شود، گمراه شده، ممکن است به الگوهایی دست یابد که با ظاهری فریبنده، خود را رهبر و مقتدای جامعه ساخته‌اند و با پیروی از آن‎ها گرفتار انحراف شوند و در نتیجه، به جای تکامل، به حضیض ذلت سقوط کنند.[۵].

منابع

پانویس

  1. رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۱.
  2. ر.ک: ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ * رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید؛ جز (این) گفتار ابراهیم که به پدرش گفت: برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست و من برای تو در برابر خداوند هیچ اختیاری ندارم؛ پروردگارا! ما بر تو توکل داریم و به سوی تو روی می‌آوریم و بازگشت (هر چیز) به سوی توست * پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای کافران مگردان و از ما درگذر! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره ممتحنه، آیه ۴-۵؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ * وَإِنْ فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُمْ مِثْلَ مَا أَنْفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ * يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز می‌توانند کابینی که (به زنانشان) داده‌اند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری می‌کند و خداوند دانایی فرزانه است * و اگر زنی از همسران شما به سوی کافران رفت سپس شما غنائمی گرفتید، به آنانی که زنانشان (نزد کافران) رفته‌اند، همچند آنچه که (برای کابین زنانشان) پرداخته‌اند (از غنائم) بدهید و از خداوندی که به او ایمان دارید پروا کنید * ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰-۱۲؛ ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ * كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ * وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ * وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ «اما پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارانند * آنچه را پروردگارشان به آنان داده است دریافت می‌دارند که آنان پیش از آن نیکوکار بودند * آنان اندکی از شب را می‌خفتند * و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند * و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۵-۱۹؛ ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ * لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ * وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد؛ از روزی می‌هراسند که دل‌ها و دیده‌ها در آن زیرورو می‌شوند * تا خداوند آنان را بهتر از آنچه انجام داده‌اند پاداش دهد و با بخشش خویش به آنان پاداشی افزون بخشد؛ و خداوند به هر که بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند * و کردارهای کافران چون سرابی است در بیابانی خشک که تشنه آن را آب می‌پندارد تا چون بدان رسد آن را چیزی نیابد و (کافر) خداوند را نزد آن (کارهای خویش) فرا می‌یابد که به حسابش تمام می‌رسد و خداوند حسابرسی سریع است» سوره نور، آیه ۳۷-۳۹.
  3. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰.
  5. رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۲.