غزوه بنینضیر در تاریخ اسلامی
مقدمه
گرفتاریهایی پیاپی بر مسلمانان سبب شد تا منافقان و یهودیان مدینه بپندارند قدرت و شوکت مسلمانان درهم شکسته شده است. رسول گرامی(ص) با حکمت سیاسی خود خواست چگونگی برخورد صحیح با یهود (بنی نضیر) را مشخص نماید و از مقاصد آنها آگاه شود. ازاینرو، در پرداخت دیه دو نفری که کشته شده بودند، از آنان همکاری خواست. یهودیان که قصد شومی در دل داشتند در نزدیکی خانههای خود به استقبال حضرت رفتند و به وی و همراهانش خوشامد گفتند و از حضرت خواستند تا زمان عملیشدن درخواست وی، در آنجا بماند. پیامبر(ص) نیز نشست و به دیوار یکی از خانههای آنها تکیه زد. آنان- با استفاده از فرصت- بهسرعت دست به کار شدند تا با پرتاب سنگی از بالا بر سر حضرت او را به قتل برسانند. فرشته وحی بر رسول خدا(ص) نازل شد و وی را از ماجرا آگاه ساخت. ناگهان حضرت از میان آنان ناپدید شد و صحابه را در جمع آنان باقی گذاشت. بنی نضیر با حالتی از اضطراب از مشاهده این قضیه مات و مبهوت و از کار ناپسندی که در پی انجام آن بودند به شدت نگران شدند. صحابه بهسرعت خود را به مسجد رساندند و راز بازگشت حضرت را از او جویا شدند. رسول خدا(ص) فرمود: یهودیان قصد کشتنم را داشتند که خداوند مرا از توطئه آنان آگاه ساخت و از جا برخاستم.[۱]
ازاینرو، خداوند به این دلیل که آنان پیماننامه صلح با پیامبر(ص) را نقض و قصد جان آن حضرت را کرده بودند، خونشان را مباح شمرد. آنان چارهای جز ترک مدینه نداشتند. عبداللّه بن ابی رئیس منافقان و دیگران، بنی نضیر را برای عدم اطاعت از رسول خدا(ص) و ایستادگی در برابر او ترغیب کردند. عبدالله به آنان وعده داد که خود و هوادارانش آنها را در رویارویی با پیامبر یاری میرسانند و هرگز آنها را تنها نخواهند گذارند. بدینسان، بنی نضیر با نافرمانی از دستور رسول خدا(ص) در دژهای خود سنگر گرفتند. پیامبر اکرم(ص) زمانی که از تصمیمات منافقان آگاهی یافت، ابن ام مکتوم را بر مدینه گمارد و برای محاصره بنی نضیر از شهر خارج شد. حضرت در برخورد با آنان از شیوهای استفاده کرد که بهگونهای ذلّتبار و تنها با حق حمل یک بار شتر از اموال خود، آنان را به تسلیم و خروج از مدینه مجبور ساخت.[۲] مسلمانان اموال و دارایی و اسلحه فراوانی را به غنیمت گرفتند ولی رسول خدا(ص) با گردآوردن مسلمانان به آنها پیشنهاد کرد که غنایم موجود به مهاجران اختصاص یابد، تا بتوانند استقلال اقتصادی خودشان را بازیابند. بدینترتیب، پیامبر اکرم(ص) تنها به سهل بن حنیف و أبو دجانه دو تن از فقرای انصار، مقداری از این غنایم بخشید[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ طبقات کبری، ج۲، ص۵۷؛ امتاع الأسماع، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ سوره مبارک حشر جریان بیرون رفتن بنی نضیر را توصیف کرده است.
- ↑ ارشاد، ص۴۷.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۱ ص ۱۹۲.