مسجد الاقصی در فقه اسلامی

مقدمه

در روایات و به تبع، در کلمات فقها، عنوان مسجد الاقصی به «بیت المقدس» اطلاق شده است[۱]. بیت المقدس به شهری که مسجد در آن واقع شده نیز اطلاق شده است[۲].

فضیلت مسجد

در برخی روایات از مسجد الحرام، مسجد النبی(ص) مسجد کوفه و مسجد الاقصی به عنوان چهار مسجد برتر و با فضیلت یاد شده است[۳]. در روایتی ثواب نماز در آن معادل هزار رکعت نماز دانسته شده است[۴].

مسجد الاقصی قبله نخست مسلمانان بوده و رسول خدا(ص) و مسلمانان در مکه و دو سال نخست و بنابر روایتی هفده ماه پس از هجرت به مدینه به سوی آن نماز می‌‌گزاردند و در سال دوم هجرت قبله به سوی مسجد الحرام و کعبه تغییر کرد[۵].

در قرآن کریم به سیر شبانه و معراج رسول خدا(ص) از مسجد الحرام به مسجد الاقصی اشاره شده است ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۶]؛ لیکن بر پایه برخی روایات مقصود از مسجد الاقصی که منتهی الیه معراج بوده در آسمان است نه مسجد الاقصایی که در بیت المقدس می‌‌باشد؛ چنان که ظاهر آیه نیز بر آن دلالت دارد و مقصد و منتهی الیه سیر رسول خدا (ص) را در شب معراج مسجد الاقصی بیان می‌کند[۷].

احکام مسجد

به نماز خواندن در مسجد الاقصی سفارش شده و دارای ثواب فراوان است[۸]؛ چنان که به تصریح برخی فقها اصل رفتن به مسجد الاقصی و زیارت آن مستحب می‌باشد[۹].

به تصریح برخی، از اماکن متبرکی که دفن مرده در آنها و نیز منتقل کردن میت به آنها در صورتی که مستلزم فساد بدن نگردد مستحب می‌باشد بیت المقدس است[۱۰].

تغلیظ در قسم و لعان به انجام دادن آن دو در اماکن مقدس از جمله نزد صخره واقع در بیت المقدس برای اهالی آن مستحب است[۱۱].

برخی تخلّی رو به بیت المقدس را مکروه دانسته‌اند؛ لیکن برخی، دیگر در این حکم اشکال کرده و آن را فاقد دلیل دانسته‌اند[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. من لا یحضره الفقیه ۱/ ۲۳۳؛ تهذیب الاحکام ۲/۲۴۲.
  2. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۷، صفحه ۷۰۹-۷۱۰.
  3. المزار الکبیر / ۱۲۹؛ بحار الانوار ۱۰۰/ ۳۹۶.
  4. وسائل الشیعة ۲۸۹/۵ - ۲۹۰؛ تهذیب الاحکام ۳/۲۵۳.
  5. الاحتجاج ۱/ ۴۰ - ۴۱.
  6. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  7. تفسیر الصافی ۳/ ۱۶۶؛ تفسیر القمی۲۴۳/۲.
  8. جواهر الکلام ۱۴۴/۱۴ و ۱۴۷.
  9. الدروس الشرعیة ۲/ ۱۶.
  10. البیان / ۸۱.
  11. المبسوط ۲۰۳/۸؛ الدروس الشرعیة ۹۶/۲.
  12. منتهی المطلب ١/ ۲۲؛ نهایة الإحکام ۱/ ۷۹.
  13. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۷، صفحه ۷۱۰.