نامۀ ۳۳ نهج البلاغه
مقدمه
این نامه خطاب به قُثَم بن عباس بن عبدالمطلب نوشته شده است، او (تا هنگامی که امام (ع) به شهادت رسید) فرماندار منصوب او در مکه بود. معاویه پنهانی گروهی از داعیان خود را به مکه گسیل داشت تا مردم را به اطاعت از او فراخوانند و از یاری امام بازدارند و در دلهای آنها شبهه افکنند که امام علی (ع) یا در قتل عثمان دست داشته یا از یاری او دست شسته است و در هر حال او شایسته خلافت و امامت نیست. در عین طرح این مطالب، فضایل و مناقب ساختگی معاویه را با مردمان در میان بگذارند. بدینسبب امام (ع) این نامه را به کارگزار خویش در مکه نوشت تا او را آگاه سازد که بر آنچه سیاست اقتضا میکند، رفتار کند.
در این نامه چند نکته نهفته است. نخست آنکه امام بر طریق سیاست مأمورانی را در بلاد مختلف بهکار گمارده بود تا او را از چند و چون احوال کارگزاران، دشمنان و مردم شهرها آگاه سازند. امام ویژگیهای افراد معاویه را برمیشمرد: افرادی کوردل و چشم و گوش بسته، سرگردان در راه حق و کمر در طاعت سلاطین ستمگر بسته، نافرمان در برابر فرمان خدا و دنیاپرستانی دین به دنیا فروش. امام در ادامه، کارگزار خویش را به هشیاری و پایداری در راه حق دعوت میکند و او را به پیگیری سیاستی مدبرانه در دفع بحران فرمان میدهد. محمد بن ابراهیم ثقفی زمان صدور نامه را سال ۳۹ ق ذکر میکند.
فرازی از نامه
اما بعد، مأمور اطلاعاتیِ من در مغرب گزارش داده است که گروهی از شامیان را به بهانه حج به مکه گسیل داشتهاند: مزدورانی کوردل و چشم و گوش بسته، آنها که به راه باطل رفته و پندارند که حق را جویند و در اطاعت مردمان، خدای را نافرمانی کنند، با ابرازِ دین، دنیا را دوشند و آن خانه زودگذر را به بهای جاودانسرای نیکان و پرواپیشگان خریدهاند. در حالی که به خیر و سعادت نرسد مگر آنکه خود اهل خیر باشد و دست همت به کمر زند؛ و جزای شر و بدی را جز بدکار نبیند. اینک تو را گویم ای فرماندار مکه، در تمشیت امور و مراقبت اوضاع چون مدبری قاطع و ناصحی خردمند که گوش به فرمان و فرمانبردار امام خویش است، به هوش و استوار باش و از کاری که موجب عذرخواهی شود بپرهیز. در هنگام فراوانی نعمت سرمست مشو و به روزگار تنگدستی و گرفتاری رشته کار از دست مده[۱].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۷۹ ـ ۷۸۰.