آزادی اقتصادی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
آزادی اقتصادی در دو موضوع زیر متصور است:
- عدم وابستگی مالی افراد جامعه به دیگران.
- آزادی همه آحاد افراد جامعه به انتخاب کار و تولید و میزان کارکردن و مالکیت به اندازه توان و علایق خود.
اما موضوع نخست؛ عدم وابستگی مالی افراد جامعه به دیگران. اسلام معتقد است همانطور که خداوند طبیعت را آفریده است به آن قابلیت بهرهبرداری نیز داده است. وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ [۱]. در مرحله بعد به انسان نیز استعداد فاعلیت داده است. به قول شهید مطهری «خدا بشر را آفریده است و به او نیروهای عقلانی و استعدادهای فراوان داده است که از مادر زمین بهرهمند شود... در هیچ کدام از این دو عامل مورد استفاده و استفاده کننده نباید موجبات حبس و تعطیل و رکود فراهم شود، چه رکود سرمایه و چه رکود فعالیت»[۲]. از طرف دیگر اسلام نمیخواهد مسلمان در زیر سلطه دیگران قرار گیرد؛ چراکه همین که جامعهای نیازمند شد همین نیاز مندی ملازم با اسارت و بندگی است ولو بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصادی دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «احْتَجْ إِلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَسِيرَهُ وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ تَكُنْ نَظِيرَهُ»[۳] اگر محتاج کسی شادی اسیرش هستی و اگر بینیاز از او شدی برابری با او. بنابراین اصل اولی اسلام این نوع بندگی و اسارت را بر نمیتابد و برای پیشگیری از آن توصیه به بهرهبرداری از امکانات دنیوی میکند.
اسلام کار و تولید را حق همه افراد بشر میداند، یعنی هر فردی از انسانها به مقدار توانایی و به دلخواه خود میتواند کار کند و در این مورد آزاد است. در بخشی از نامه امیرالمؤمنین(ع) به قرطبة بن کعب آمده است «لَسْتُ أرى أَنْ أجْبُرَ أحَداً علَى عَمَلٍ يَكْرَهُهُ» صحیح نمیدانم کسی را به کاری که دوست ندارد وا دارم و به او کار اجباری تحمیل کنم. امام خمینی در همین زمینه معتقدند که مردم آزادند هر کاری را که صحیح میدانند انجام دهند. همه ملت در این زمینهها آزادی دارند[۴]. در زمینه مالکیت نیز مطابق نص دیدگاه اسلام هر کسی صاحب مالی است که خود از راه صحیح به دست آورده است. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ [۵]. با این دیدگاه اسلام انسان را در کسب مال مشروع آزاد میداند و همه را مالک کسب خود میداند. البته این آزادی کار نباید بر خلاف آزادی کسب و کار دیگری و مصالح عمومی باشد؛ چراکه در حوزه اقتصاد امکان چپاول و استعمار افراد دیگر وجود دارد. اسلام با آزادی استثمار اقتصادی که فقر آور است مخالفت کرده است و برای پیشگیری از آن نیز حدودی برای آزادی اقتصادی تعریف کرده است، که در جایگاه خود به آن پرداخته خواهد شد.[۶]
منابع
پانویس
- ↑ «و بیگمان شما را در زمین توانمند گرداندیم و در آن برایتان توشهها نهادیم؛ اندک سپاس میگزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.
- ↑ مطهری، نظری به نظام اقتصادی اسلام، صص۲۱۴ – ۲۱۵.
- ↑ غررالحکم، ج۲، ص۵۸۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۵۲۱.
- ↑ «مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای» سوره نساء، آیه ۳۲.
- ↑ حسنزاده، علی، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۸۰۱.