فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)
فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان(ع) عنوان مقالهای است به زبان فارسی که به بررسی شناخت شیعیان از علم غیب ائمه (ع) میپردازد. این مقالهٔ ۲۰ صفحهای به قلم سید عبدالحمید ابطحی نگاشته شده و در فصلنامه امامتپژوهی (شماره ۲ تابستان ۱۳۹۰) منتشر گشته است.[۱]
فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان(ع) | |
---|---|
زبان | فارسی |
نویسنده | سید عبدالحمید ابطحی |
موضوع | علم، علم غیب |
مذهب | شیعه |
منتشر شده در | فصلنامه امامتپژوهی |
وابسته به | بنیاد فرهنگی اهلبیت (ع) |
محل نشر | قم، ایران |
تاریخ نشر | تابستان ۱۳۹۰ |
شماره | ۲ |
شماره صفحات | از صفحه ۶۸ تا ۸۷ مجله |
ناشر الکترونیک | پایگاه مجلات تخصصی نور |
چکیده مقاله
- نویسنده در ابتدای چکیده مقاله مینویسد: «یکی از فرهنگهای زمان جاهلی این بود که علم و ارتباط با غیب را منحصر به جن یا ملک میدانستند، این مسئله باعث شد تادر آغاز پیامبری حضرت محمد(ص)، اینکه به پیامبر وحی میشود و ایشان با حقائق غیبی در ارتباط هستند باعدم پذیرش از سوی مردم مواجه شود و یا حتی ایشان را متهم به جادوگری و کهانت میکردند. و پیامبر اکرم(ص) همیشه با این سؤال مواجه بودند که چرا ملک نیستند و اینکه چرا خداوند ملکی را بر مردم نفرستاده است؟ تا اینکه در اثر کثرت آیات و معجزات، نبوت ایشان پذیرفته شد و در نتیجه، آگاهی از غیب - در نظر جامعه - به پیامبر(ص) منحصر شد. البته این عدم پذیرش به دوران حضور پیامبر در مکه محدود نشده و در دوران حضور ایشان در مدینه نیز وجود برخی سؤالات از سوی اطرافیان و اصحاب نبوی حکایت از تردید برخی مسلمانان در مورد ارتباط پیامبر با غیب دارد. اگرچه بسیاری از این تردیدها ناشی از بیایمانی است، اما ابراز علنی آنها در میان جمع و یا در محضر رسولالله(ص) نشان دهنده مساعد بودن زمینههای فکری و فرهنگی این انکارها و اعجابهااست».
- نویسنده در ادامه چکیده مینویسد: «این زمینه فکری و اجتماعی، موجب شد که پس از رحلت پیامبر(ص)، پذیرش موضوع اتصال امام به وحی و اطلاع وی از غیب با مشکلاتی جدی روبهرو باشد. بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به دلیل ختم نبوت، تلقی عمومی این بود که ارتباط با وحی به صورت کلی قطع شده است. در مراحل اولیه بعد از پیامبر(ص) تلقی جامعه از جانشینی و وصایت، بیشتر در عرصه سیاسی، تفسیر و فهم میشد و به شئون علمی خلیفه و وصی، چندان توجه نمیشد. البته منظور این نیست که پیامبر(ص) یا آیات قرآن به این مهم اشاره نکرده بودند؛ بلکه توجه جامعه به این ابعاد از شخصیت خلیفه پیامبر(ص) جلب نشده بود. در چنین فضایی، مردم نه از جهالت خلفای ساختگی دچار تعجب میشدند و نه حتی برای خلیفه حق، بهره خاصی از علم را قائل بودند. این مسئله در زمان ائمه(ع) نیز باعث شد که ائمه(ع) برای روشنگری شیعیان و آشنایی آنان با مقامات علمی خود، متذکر به مقوله تحدیث بشوند».[۲]
فهرست مقاله
- چکیده؛
- کثرت اخبارات غیبی امیرالمؤمنین(ع)؛
- دسته اول:؛
- دسته دوم؛
- اتهام امیرالمؤمنین (ع) به کهانت و دعوی نبوت؛
- تلقی شیعیان اولیه در باب علم امام؛
- نفی علم غیب و ادعای تحدیث؛
- امامان، علمای ابرار و محدث؛
- منابع.[۲]
در باره پدیدآورنده
دکتر سید عبدالحمید ابطحی (متولد ۱۳۴۵ ش، تهران)، تحصیلات حوزوی خود را در سطوح عالی پیگیری کرد. وی رشته فلسفه دین را در مقطع دکتری به اتمام رساند. آموزش و مشاوره فارغالتحصیلان و همکاری در راهاندازی بنیاد امامت قم از جمله فعالیتهای وی است.[۳]
او تا کنون بیش از ۸ مقاله به رشته تحریر درآورده است. «چالش بنیالحسن با انگاره علم ائمه (ع) در نیمه اول قرن دوم»، «جایگاه امام علی (ع) در نشر علوم دین در مراکز علمی جامعه اسلامی قرن اول»، «عقلانیت معرفت از دیدگاه علم شناسی پوپر» و «واقعگرایی غیر جزمی در فلسفة انتقادی پوپر» برخی از این آثار است.[۴]