نشانه خروج دجال چیست؟ (پرسش)
نشانه خروج دجال چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | مسیح دجال |
مدخل وابسته | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
نشانه خروج دجال چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای حیدر کامل ، در کتاب «دجال آخرالزمان» در اینباره گفته است:
«از علامتهای خروج او وزیدن بادی همانند بادی است که بر قوم عاد و زید و فریاد بلندی مانند فریاد قوم صالح شنیده میشود و مسخی مانند مسخ شدن اصحاب رس خواهد بود و آن هنگامی است که مردم، امر به معروف و نهی از منکر را ترک و شروع به خونریزی کنند، ربا را حلال شمارند و ساختمانهای بلند سازند، مسکرات و مشروبات غیر حلال بنوشند، مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند. پس در آن هنگام دجال خروج میکند[۱].
نزال بن سبره روایت میکند که گفت:امام علی (ع) برای ما خطبه خواند و پس از حمد و ثنای الهی سه بار فرمودند: ای مردم! پیش از آنکه مرا از دست بدهید، هر چه میخواهید از من بپرسید! در این وقت صعصعه بن صوحان از جا برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین! دجال کی خواهد آمد؟ فرمودند: بنشین! خداوند سخن تو را شنید و دانست که مقصودت چیست. به خدا قسم در این باره سائل و مسئول (تو و من) یکسان هستیم (یعنی این از اسراری است که فقط خداوند میداند). ولی این بدان که آمدن دجال علاماتی دارد که متعاقب هم به وقوع میپیوندد. اگر خواسته باشی، اطلاع میدهم. عرض کرد: یا امیرالمؤمنین بفرمایید! فرمودند: آنچه میگویم از بر کن! علامات آن این است: (دجال در وقتی میآید که) مردم نماز را بمیرانند، امانت را ضایع کنند و دروغ گفتن را حلال شمارند، ربا خورند و رشوه بگیرند، ساختمانها را محکم بسازند و دین را به دنیا بفروشند، سفیهان را به کار گمارند، با زنان مشورت کنند و پیوند خویشان را پاره نمایند و هواپرستی پیشه سازند و خون یکدیگر را بیارزش بدانند. حلم و بردباری در میان آنها]در این هنگام] نشانه ضعف و ناتوانی باشد و ظلم و ستم باعث فخر گردد. امرا فاجر، وزرا ظالم و سرکردگان دانا خائن و قاریان (قرآن) فاسق باشند. شهادت باطل آشکار باشد و اعمال زشت و گفتار بهتانآمیز و گناه، طغیان و تجاوز علنی گردد، قرآنها زینت شود، مسجدها نقاشی و رنگآمیزی، منارهها بلند گردد، اشرار مورد عنایت قرار گیرند و صفها در هم بسته شود. خواهشها مختلف باشد و پیمانها نقض گردد و وعدهای که داده شد، نزدیک شود. زنها به واسطه میل شایانی که به امور دنیا دارند، در امر تجارت با شوهران خود شرکت جویند. صداهای فاسقان بلند گردد و از آنها شنیده شود! بزرگ قوم، رذلترین آنهاست. ازشخص فاجر به ملاحظه شرش تقیه شود. دروغگو تصدیق و خائن امین گردد. زنان نوازنده، آلات طرب و موسیقی به دست گرفته، نوازندگی کنند! و مردم، پیشینیان خود را لعنت نمایند. زنها بر زینها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان شباهت پیدا کنند. شاهد (در محکمه) بدون اینکه از وی درخواست شود، شهادت میدهد و دیگری به خاطر دوست خود بر خلاف حق گواهی میدهد. احکام دین را برای غیر دین بیاموزند و کار دنیا را برای آخرت مقدم دارند. پوست میش را بر دلهای گرگها بپوشند؛ در حالی که در دلهای آنها از مردار متعفنتر و از صبر تلختر است. در آن موقع شتاب و تعجیل کنید"[۲]»[۳].
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ میرزا نوری، مستدرک الوسائل، ج ۲۱، ص ۳۲۶.
- ↑ " عَنِ الضَّحَاكِ بْنِ مُزَاحِمٍ عَنِ النَّزَّالِ بْنِ سَبْرَةَ قَالَ: خَطَبَنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَحَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ سَلُونِي أَيُّهَا النَّاسُ قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ثَلَاثاً فَقَامَ إِلَيْهِ صَعْصَعَةُ بْنُ صُوحَانَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَتَى يَخْرُجُ الدَّجَّالُ فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ (ع) اقْعُدْ فَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ كَلَامَكَ وَ عَلِمَ مَا أَرَدْتَ وَ اللَّهِ مَا الْمَسْئُولُ عَنْهُ بِأَعْلَمَ مِنَ السَّائِلِ وَ لَكِنْ لِذَلِكَ عَلَامَاتٌ وَ هَيَئَاتٌ يَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً كَحَذْوِ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْبَأْتُكَ بِهَا قَالَ نَعَمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ(ع) احْفَظْ فَإِنَّ عَلَامَةَ ذَلِكَ إِذَا أَمَاتَ النَّاسُ الصَّلَاةَ وَ أَضَاعُوا الْأَمَانَةَ وَ اسْتَحَلُّوا الْكَذِبَ وَ أَكَلُوا الرِّبَا وَ أَخَذُوا الرِّشَا وَ شَيَّدُوا الْبُنْيَانَ وَ بَاعُوا الدِّينَ بِالدُّنْيَا وَ اسْتَعْمَلُوا السُّفَهَاءَ وَ شَاوَرُوا النِّسَاءَ وَ قَطَعُوا الْأَرْحَامَ وَ اتَّبَعُوا الْأَهْوَاءَ وَ اسْتَخَفُّوا بِالدِّمَاءِ وَ كَانَ الْحِلْمُ ضَعْفاً وَ الظُّلْمُ فَخْراً وَ كَانَتِ الْأُمَرَاءُ فَجَرَةً وَ الْوُزَرَاءُ ظَلَمَةً وَ الْعُرَفَاءُ خَوَنَةً وَ الْقُرَّاءُ فَسَقَةً وَ ظَهَرَتْ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ اسْتُعْلِنَ الْفُجُورُ وَ قَوْلُ الْبُهْتَانِ وَ الْإِثْمُ وَ الطُّغْيَانُ وَ حُلِّيَتِ الْمَصَاحِفُ وَ زُخْرِفَتِ الْمَسَاجِدُ وَ طُوِّلَتِ الْمَنَارَاتُ وَ أُكْرِمَتِ الْأَشْرَارُ وَ ازْدَحَمَتِ الصُّفُوفُ وَ اخْتَلَفَتِ الْقُلُوبُ وَ نُقِضَتِ الْعُهُودُ وَ اقْتَرَبَ الْمَوْعُودُ وَ شَارَكَ النِّسَاءُ أَزْوَاجَهُنَّ فِي التِّجَارَةِ حِرْصاً عَلَى الدُّنْيَا وَ عَلَتْ أَصْوَاتُ الْفُسَّاقِ وَ اسْتُمِعَ مِنْهُمْ وَ كَانَ زَعِيمُ الْقَوْمِ أَرْذَلَهُمْ وَ اتُّقِيَ الْفَاجِرُ مَخَافَةَ شَرِّهِ وَ صُدِّقَ الْكَاذِبُ وَ اؤْتُمِنَ الْخَائِنُ وَ اتُّخِذَتِ الْقِيَانُ وَ الْمَعَازِفُ وَ لَعَنَ آخِرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَوَّلَهَا وَ رَكِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ وَ تَشَبَّهَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ شَهِدَ الشَّاهِدُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُسْتَشْهَدَ وَ شَهِدَ الْآخَرُ قَضَاءً لِذِمَامٍ بِغَيْرِ حَقٍّ عَرَفَهُ وَ تُفُقِّهَ لِغَيْرِ الدِّينِ وَ آثَرُوا عَمَلَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ لَبِسُوا جُلُودَ الضَّأْنِ عَلَى قُلُوبِ الذِّئَابِ وَ قُلُوبُهُمْ أَنْتَنُ مِنَ الْجِيَفِ وَ أَمَرُّ مِنَ الصَّبِرِ فَعِنْدَ ذَلِكَ الْوَحَا الْوَحَا ثُمَّ الْعَجَلَ الْعَجَلَ "؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۲۵.
- ↑ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 98-102.