ابان بن صلت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

از راویان امام رضا (ع)، بر اساس روایتی از صدوق ابان از راویان امام رضا (ع) شمرده شده است اما از زندگی و کیستی او مطلبی در منابع نیامده است، جز آنکه حدیثی از امام صادق (ع) نقل می‌کند که بر اساس آن علت نام‌گذاری امام علی (ع) به «امیرمؤمنان» بیان می‌شود[۱]. همچنین در زمان و دوره‌ای دیگر، بر اساس پاره‌ای از اخبار، در مجلسی که مأمون پرسشی را در گفت‌و‌گو با امام رضا (ع) مطرح می‌کند، حاضر است و این حضور طبعاً یا به اعتبار قرابتی است که با آن حضرت دارد و یا اینکه خود از شخصیت‌های مطرح و قابل احترامی است که امکان شرکتش را در چنین مجالسی که بزرگان و دانشمندان حاضرند، مجاز می‌دارد، هر چند در تاریخ چنین مطلبی انعکاس نیافته است.

نام ابان در روایات مانده و در دسترس فراوان نیست. قدیمی‌ترین کتابی که نام وی را آورده، علل الشرایع است. در این کتاب روایتی به نقل او از امام رضا (ع) آمده است که می‌گوید: روزی جمعی از مردم خراسان نزد آن حضرت آمدند و از رفتار برخی از افراد وابسته به خاندان وی شکوه کردند و از ایشان خواستند تا به آنان تذکار دهد و آنان را از کارشان باز دارد. اما امام با استناد به سخن پدر بزرگوارش که نصیحت، سختی و خشونت به دنبال دارد (موجب رمیدن آدمیان می‌شود)، از انجام خواسته آنان خودداری کرد[۲]. بر اساس این داده، ابان در مجلس امام حضور داشته است.

پس از آن گزارشی از آبان درباره یکی از مجالس مأمون مذکور است. وی می‌گوید: در مجلسی مأمون درباره مراد آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ[۳] از علما پرسید و هر یک پاسخی دادند. سپس از امام رضا (ع) سؤال کرد: ای اباالحسن! تو چه می‌گویی؟ آن حضرت فرمود: من می‌گویم مراد از آن عترت طاهره است نه دیگران[۴]. علاوه بر این موارد، گزارش دیگری از او در نوشته‌های متأخران آمده است که ردپایی از آن در متون کهن و منابع اولیه نیست، از این رو با تأمل بیشتری باید به آن نظر کرد. عبدالاعلی سبزواری به نقل ابن بابویه از ابان بن صلت آورده است: امام به مجلس مأمون حضور یافت، در حالی که جمعی از مردم عراق و خراسان در آن مجلس بودند... مأمون پرسید: آیا عترت بر دیگر مردمان فضل و برتری‌ای دارند؟ امام فرمود: خداوند برتری عترت بر دیگر مردم را در کتاب خود بیان داشته است. مأمون پرسید: کجای کتاب خداست؟ امام با قرائت آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ * ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۵]؛ فرمود: عترت در آل ابراهیم داخل است، چون رسول خدا (ص) از فرزندان او و عترت از آن حضرت است[۶]. البته این گزارش در نوشته‌های موجود ابن بابویه و نیز در آثار گذشتگان نیست، همان طور که ادعای صاحب الفرقان در استناد گزارش مذکور به تفسیر البرهان، بر اساس تفسیر موجود قابل دریافت نیست، چون در کتاب موجود، چنین روایتی وجود ندارد. بر این اساس نسبت به خبر اخیر تا حدی با تردید باید مواجه شد.

به هر حال، گرچه همه آنچه درباره ابان گفته می‌شود، قابل اثبات نیست و اطلاعی از وی نیز در کتب رجالی و دیگر منابع شیعی وجود ندارد، اما از مجموع داده‌ها بر می‌آید که برخی از نویسندگان بر آنند که وی در جرگه راویان امام رضا (ع) و پیش از آن در میان راویان امام صادق (ع) قرار داشته است. نکته ظریفی از منظر علم الحدیث نیز در هر سه روایت وجود دارد. در هیچ یک از آنها تصریحی دیده نمی‌شود که ابان بن صلت خود شخصاً در مجلس حضور داشته باشد و این امکان کاملاً معقول است که ابان بن صلت یکی از شیوخ حمیری و زیسته در اواسط سده سوم هجری بوده باشد که به قاعده رفع حدیث، این چند خبر را بدون سلسله سند از امام نقل کرده باشد. البته با فرض اثبات مطالب پیش گفته؛ یعنی مشارکتش در مجالس مأمون و امام رضا (ع) باید او از افراد قابل احترام و اعتنای زمانه قلمداد کرد.[۷][۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۵۵؛ بحار الأنوار، ج۳۷، ص۳۳۴.
  2. علل الشرایع، ج۲، ص۵۸۲.
  3. «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.
  4. المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۱۳۰؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۲۲۳.
  5. «خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد * در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۳-۳۴.
  6. مواهب الرحمن، ج۵، ص۲۷۵.
  7. منابع: علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن‌شهرآشوب (۵۸۸ق)، تحقیق: جمعی از اساتید نجف، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۶ق؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سید عبدالاعلی بن علیرضا موسوی سبزواری (۱۴۱۴ق)، بیروت، مؤسسة اهل البیت عله، دوم، ۱۴۰۹ق.
  8. واسعی، سید علی رضا، مقاله «ابان بن صلت»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۸۶.