ازدواج پیامبر خاتم در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

علل تعدد همسران رسول خدا(ص)

درباره تعداد همسران رسول خدا(ص)، پرسش‌هایی به ویژه از سوی مستشرقان مطرح شده است که برای توضیح این مسئله باید به نکات ذیل توجه کرد:

  1. چندهمسری در جامعه عصر رسول خدا(ص)، امری معمول و پسندیده بود و عاملی برای رفع مشکلات اجتماعی آنان به شمار می‌آمد. این کار افزون بر اینکه موجب تقویت و تحکیم مودت میان قبائل و جلوگیری از جنگ و خونریزی می‌شد، مشکل عدم تساوی میان تعداد افراد زن و مرد و بی‌سرپرست شدن زنان و یتیمان را که بر اثر جنگ و خونریزی پدید می‌آمد، حل می‌کرد.
  2. رسول خدا(ص) در عنفوان جوانی و در ۲۵ سالگی با نخستین همسر خویش، خدیجه، ازدواج کرد[۱]. آن حضرت مدت ۲۵ سال با خدیجه زندگی مشترک داشت و در این مدت همسر دیگری جز او اختیار نکرد؛ حال آنکه اگر رسول خدا(ص) در پی اغراض شهوانی بود، در این دوران باید به سراغ دختران و زنان دیگری می‌رفت.
  3. ازدواج‌های متعدد رسول خدا(ص) در دهه آخر عمر ایشان انجام گرفت، یعنی پس از پنجاه سالگی و هنگامی بود که مشغله‌های بسیار داشت، بدین روی این ازدواج‌ها برای تأمین برخی اهداف و مصالح سیاسی اجتماعی و دینی صورت گرفت.
  4. در میان همسران پیامبر(ص)، بنابر منابع اهل سنت، جز عایشه که دوشیزه بود، دیگران پیش از ازدواج با آن حضرت، شوهر کرده و بیوه بودند[۲].
  5. رسول خدا(ص) تنها از خدیجه و ماریه قبطیه صاحب فرزند شد و هیچ یک از همسران دیگر وی، با اینکه بعضاً از شوهران سابقشان فرزندانی داشتند، از رسول خدا(ص) صاحب فرزند نشدند.
  6. رسول خدا(ص) با اینکه در مدینه می‌زیست، اما هیچ زنی از انصار نگرفت. تاریخ نگاران درباره تعداد زنان پیامبر آمارهای گوناگونی به دست داده‌اند. ابن اسحاق تعداد آنان را سیزده[۳]، ابن سعد چهارده[۴] و بیهقی پانزده نفر دانسته‌اند[۵]. سبب اختلاف آن است که برخی از این افراد پیش از ازدواج با پیامبر از آن حضرت جدا شدند و برخی از ایشان مانند ماریه قبطیه، در شمار کنیزان آن حضرت بودند. اما مشهور آن است که همسران رسول خدا(ص) یازده تن بودند که نُه تن از ایشان هنگام رحلت آن بزرگوار زنده بودند[۶]. از همسران رسول خدا(ص)، حضرت خدیجه(س) و زینب دختر خزیمه در زمان حیات پیامبر از دنیا رفتند. نام این زنان بر اساس اطلاعات کتاب الطبقات الکبری به شرح ذیل است[۷]: ۱. خدیجه دختر خویلد؛ ۲. سوده دختر زَمعه؛ ۳. عایشه دختر ابوبکر؛ ۴. حَفصه دختر عمر؛ ۵. زینب دختر خزیمه؛ ۶. اُم سلمه دختر ابوامیه مخزومی؛ ۷. زینب دختر جَحش؛ ۸. اُم حبیبه دختر ابوسفیان؛ ۹. جُوَیریه دختر حارث؛ ۱۰. صفیه دختر حُیَی؛ ۱۱. مَیمونه دختر حارث. رسول خدا(ص) به جز زنان یاد شده، دو کنیز نیز به نام‌های ماریه قبطیه و ریحانه دختر زید داشت که با آنان همچون همسران آزاد رفتار می‌کرد[۸].[۹]

فلسفه ازدواج‌ها

درباره فلسفه ازدواج‌ها وجوهی گفته شده است؛ از جمله اینکه این ازدواج‌ها، از روی شفقت و دلسوزی آن حضرت درباره زنان بیوه و بی‌یاور شدن آنان بود. به خصوص ازدواج وی با زنان بیوه مهاجر، می‌توانست مشکلات تعدادی از ایشان، که همسران خود را در جنگ‌ها یا حوادث دیگر از دست داده بودند و در مدینه تیره و طایفه‌ای نداشتند، حل کند. رسول خدا(ص) با این رفتار، عملاً انصار را تشویق می‌کرد تا سر پرستی زنان بیوه مهاجر را بر عهده گیرند.

برخی ازدواج‌ها مانند ازدواج با ام حبیبه دختر ابوسفیان، افزون بر حمایت از زن آسیب دیده به سبب ارتداد و درگذشت همسرش در حبشه، برای پیوند دادن و نرم کردن دل‌های مخالفان خویش، مانند ابوسفیان رهبر قریش بود.

ازدواج آن حضرت با زینب دختر جحش که همسر پسر خوانده خود بود، به دستور الهی و برای ابطال سنت غلطی بود که ازدواج با همسر پسر خوانده را ممنوع می‌دانست. این ازدواج نیز بر اساس وحی الهی صورت گرفت.[۱۰].

منابع

پانویس

  1. درباره سن خدیجه و نیز ازدواج پیشین وی، دیدگاه مخالف وجود دارد. شواهدی ۲۸ ساله بودن خدیجه(س) هنگام ازدواج و نیز عدم ازدواج پیشین وی را تأیید می‌کند (بنگرید: جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص)، ج۲، ص۱۹۹، ۲۰۷).
  2. برخی شواهد حاکی از ازدواج پیشین عائشه است. بنگرید: جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص)، ج۱۳، ص۱۱۲.
  3. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۹۳.
  4. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۶.
  5. بیهقی، دلائل النبوه، ج۷، ص۲۸۸.
  6. بیهقی، دلائل النبوه، ج۷، ص۲۸۹.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲ به بعد.
  8. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۰۵.
  9. محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام ص۲۲۰.
  10. محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام ص۲۲۰.