مبنای مؤلفان حدیثی مصادر مهدویت چه بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۲ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
مبنای مؤلفان حدیثی مصادر مهدویت چه بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در اسلام / مهدویت در حدیث
تعداد پاسخ۱ پاسخ

مبنای مؤلفان حدیثی مصادر مهدویت چه بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • برخی می‌گویند: معروف نزد قدما چنین بوده که هر روایتی در مسائل تاریخی و از آن جمله موضوع مهدویت را بدون بررسی سند آن نقل می کردند. ولی بعد از آن عصر، حرکت جدیدی پدید آمد و بین روایات تمییز داده شد، تا زمانی که حرکت اصولیین پدید آمد و اخبار را به دسته‌های مختلف از قبیل: صحیح، حسن، قوی و ضعیف تقسیم نمودند، ولی این پیشرفت و حرکت شامل روایت‌های تاریخی که از آن جمله روایات مهدویت است، نگردید...[۱]

پاسخ نخست

علی اصغر رضوانی

آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

  1. «آنچه از قدمای محدثین امامیه می‌دانیم آن است که آنان نهایت سعی و کوشش و احتیاط خود را در جمع و نقل احادیث در کتب خود داشته‌اند، که از آن جمله کلینی است. او نزد اهل فن حدیث، معروف به دقت نظر و احتیاط در نقل اخبار است. و نیز می‌دانیم که بزرگانی امثال شیخ طوسی چه اهتمام وافری به شناخت شیوخ روایی خود داشته‌اند. شخصی مثل شیخ صدوق عادتاً شیوخ خود را می‌شناخته و نیز از حالات آنان از ایمان و عدالت آگاهی داشته است، و از کسی که او را نمی‌شناخته روایت نقل نمی‌کرده است.
  2. ما اطمینان داریم که این بزرگان به صحت این گونه روایات که در باب امامت و مهدویت وارد شده اطمینان کامل داشته‌اند، و یا لااقلّ به جهت برخی قرائن معتبر که همراه آنها بوده و موجب جبران ضعف برخی از آنها می‌شده، آنها را با اطمینان کامل نقل می‌کردند. وگرنه جای این سؤال باقی است که امثال شیخ صدوق و طوسی و دیگران چه اهدافی غیر از احتجاج و استدلال به آنها، داشته‌اند. مگر این نیست که شیخ صدوق کتابش را برای رفع حیرت در امر حضرت مهدی (ع) نوشته است؟
  3. تمام یا بیشتر اصول و منابع اصلی احادیث مهدویت که در سه قرن اوّل نوشته شده به دست شیخ صدوق، طوسی و نعمانی رسیده و از خود به آن کتاب‌ها استناد داشته‌اند، و لذا به آن روایات استدلال می‌نمودند.
  4. گرچه تقسیم حدیث به چهار قسم از اصطلاحات متأخرین است ولی قدمای محدثین از آن جمله شیخ طوسی روش خاصی در قبول خبر داشته‌اند. شیخ بهایی بعد از تقسیم حدیث به چهار قسم معروف، می‌گوید: این اصطلاح نزد قدما معروف نبوده بلکه آنان حدیث صحیح را به حدیثی اطلاق می‌کردند که مقرون به قرائن مورد وثوق و اطمینان باشد. و این قرائن انواعی دارد:
    1. وجود حدیث در اصول ۴۰۰ گانه حدیثی که نزد راویان مشهور بوده است.
    2. تکرار حدیث در یک یا دو اصل یا بیشتر از این اصول با سندهای متعدد و معتبر.
    3. وجود حدیث در اصلی که انتسابش به یکی از اصحاب ائمه ثابت و اجماع اصحاب بر صدق او بوده است.
    4. وجود حدیث در یکی از کتبی که بر ائمه عرضه شده و آن حضرات، مصنّف آن کتب را تمجید نمودند، از قبیل کتاب: عبیدالله بن علی حلبی که بر امام صادق (ع) عرضه شد[۲].
    5. وجود حدیث در کتبی که نزد قدما مورد وثوق و اطمینان بوده است[۳].
  5. علمای رجال، مجهول را بر دو نوع تقسیم کرده‌اند:
    1. مجهول اصصلاحی: و آن به کسی اطلاق می‌شود که تصریح به جهالت او از سوی رجالیون شده باشد.
    2. مجهول لغوی: و آن به کسی اطلاق می‌شود که وضعیت او معلوم نیست و لذا در کتب رجال از او یادی به میان نیامده است. تنها قسم اول از جهالت است که موجب ضعف راوی است، و در مورد دوم احتیاج به بررسی دقیق دارد که سبب مطرح نشدن او در کتب رجال چیست؟ گاه ممکن است به جهت معروف بودنش درباره او سکوت کرده‌اند[۴].
  6. احتمالی نیز وجود دارد که بنای قدما بر تمسک به اصاله الصدق و العداله باشد. یعنی اصل اولی بر صدق و عدالت راوی است مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. و مقصود به آن، همان اصل عدم و یا استصحاب عدم فسق است. به همین جهت است که ما احتیاجی به اثبات عدالت - خواه به معنای ملکه یا حسن ظاهر- نداریم؛ زیرا احراز آن مستلزم تعطیل امور و تضییع بسیاری از مصالح است. کمتر کسی است که بتوان عدالت او را به اثبات رسانید. این مطلب مورد تأیید عقلا نیز هست.
  7. برای اثبات اعتبار روایات نباید تنها اعتبار سندی را مطرح ساخت، بلکه باید به همه راه‌ها و اسباب اعتبار شخص توجه کرد و در نظر داشت که مبنای بسیاری از عالمان شیعه، بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان، حجیّت خبر موثوقٌ به است؛ یعنی خبری که از طرق مختلف به آن اطمینان و وثوق حاصل شود»[۵].

پرسش‌های وابسته

  1. منابع مختلف حدیثی مهدویت کدامند؟ (پرسش)
  2. احادیث مربوط به مهدویت کدامند؟ (پرسش)
  3. چه کسانی از صحابه احادیث مهدویت را نقل کرده‌‏اند؟ (پرسش)
  4. آیا در مسایل مختلف مهدویت از شیعه و سنی روایت داریم؟ (پرسش)
  5. علت تفاوت احادیث اهل سنت و تشیع در مهدویت چیست؟ (پرسش)
  6. آیا احادیث مهدویت تنها از طرق شیعه بوده و در سند همه آنها شیعه وجود دارد؟ (پرسش)
  7. مبنای مؤلفان حدیثی مصادر مهدویت چه بوده است؟ (پرسش)
  8. ویژگی‌های مهم احادیث مهدویت چیست؟ (پرسش)
  9. دلایل اعتبار روایات احادیث مهدویت چیست؟ (پرسش)
  10. آیا کسی از علمای اهل سنت منکر احادیث مهدویت شده است؟ (پرسش)
  11. چرا بخاری و مسلم احادیث مهدویت ‏را در صحاح خود ذکر نکرده‏‌اند؟ (پرسش)
  12. آیا کسی از علمای اهل سنت ادعای تواتر در احادیث مهدویت کرده است؟ (پرسش)
  13. چه کسانی قائل به صحت احادیث مهدویت شده‏‌اند؟ (پرسش)
  14. آیا احادیث مهدویت متعارض است؟ (پرسش)
  15. تعداد امامان و امر امامت به ویژه مهدویت در روایات چگونه مطرح شده است؟ (پرسش)

پانویس

  1. تطور الفکر السیاسی، ص ۲۰۹
  2. رجال نجاشی، ص ۲۳۰
  3. وسائل الشیعه، ج ۳۰، ص ۱۹۷و۱۹۸
  4. الرواشح، میرداماد، ص ۶۰و۶۱
  5. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۱۶۵.