مصداق‌شناسی اهل بیت از دیدگاه اهل سنت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مصداق اهل البیت در آیه تطهیر

دیدگاه اهل سنت

  1. اهل بیت کسانی‌اند که پیامبر (ص) آنان را در خانه ‌ام سلمه زیر عبای خود گرد‌آورد و در حق آنان دعا کرد؛ یعنی امام علی، فاطمه (س)، امام حسن و امام حسین (ع). این قول را بسیاری از عالمان اهل سنت برگزیده‌اند.
  2. دیدگاهی شاذ از عکرمه، عروه و مقاتل نقل شده که مقصود از اهل بیت را فقط همسران پیامبر دانسته‌اند[۱]. ابن‌تیمیه نیز بر این نظریه اصرار دارد[۲].
  3. اینکه اهل‌بیت، افزون بر همسران، شامل پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) نیز می‌شود[۳]. شاهد این نظر، سیاق آیات است با این بیان که آیات پیش از آیه تطهیر و آیه پس از آن به همسران پیامبر (ص) مربوط است، در عین حال، ضمیر ﴿عَنْكُمْ نشان می‌دهد که تعدادی از مردان نیز در اهل‌بیت داخل‌اند برخی از اهل تسنن این نظر را برگزیده‌اند[۴].
  4. همۀ خویشاوندان نَسَبی پیامبر (ص) که صدقه بر آنان حرام گردیده، اهل بیت او هستند. این قول از ثعلبی نقل شده است.
  5. اهل بیت پیامبر کسانی‌اند که در زندگی همراه و ملازم او بودند، بنابراین، همسران، فرزندان، خدمتگزاران و خویشاوندان او را شامل می‌شود، محمد مصطفی مراغی این تفسیر را برگزیده است.
  6. مقصود از بیت، خانه، کعبه است و هم، مسلمانان پرهیزگار اهل بیت پیامبر(ص) هستند؛ چنانکه در قرآن آمده است: ﴿إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ[۵].
  7. مقصود از بیت، مسجدالنبی است و اهل بیت (ع) کسانی‌اند که پیامبر (ص) آنان را در مسجد ساکن نمود، سپس آنان را از مسجد بیرون کرد، ولی درب خانه‌های آنها را به سوی مسجد نبست[۶].[۷]

مصادیق اهل بیت پیامبر خاتم

با مراجعه به روایات پی می‌بریم که مقصود از اهل بیت(ع) امامان معصوم هستند. مسلم به سند خود از عایشه نقل می‌کند: پیامبر(ص) صبحگاهی از حجره خارج شد، در حالی که بر روی دوش او عبایی بافته شده از موی سیاه بود. حسن بن علی بر او وارد شد، او را داخل آن (عبا) کرد؛ آن‌گاه حسین(ع) وارد شد، او نیز با او داخل شد. سپس فاطمه وارد شد، او را نیز داخل آن کرد، بعد علی وارد شد و او را نیز در آن داخل نمود؛ آن‌گاه این آیه را تلاوت کرد: «خداوند چنین می‌خواهد که هر رجس و پلیدی را از شما خاندان نبوت دور کند و شما را از هر عیب، کاملاً پاک و منزه گرداند»[۸].

ترمذی در صحیحش از عمر بن ابی سلمه نقل می‌کند: هنگامی که آیه تطهیر در خانه ام سلمه بر پیامبر(ص) نازل شد، پیامبر(ص) فاطمه و حسن و حسین(ع) را دعوت نمود و روی آنان کسایی کشید و علی نیز پشت سرش بود؛ پس کساء را روی او هم کشید. سپس عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل بیت من هستند. رجس و پلیدی را از آنان دور کن و پاکشان گردان». ام سلمه عرض کرد: «ای رسول خدا! آیا من هم با آنانم؟» حضرت(ص) فرمود: «تو در جایگاه خود هستی، تو بر خیری»[۹].

احمد بن حنبل به سندش نقل می‌کند: و هنگامی که این آیه نازل شد ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ، رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را دعوت کرد، آنگاه عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل من هستند»[۱۰].

می‌دانیم این چهار نفر از اهل بیت که مورد توجه خاص پیامبر(ص) بوده‌اند، خصوصیت ندارند و اگر در برخی از روایات حصر وجود دارد، حصر اضافی، در مقابل غیر معصومین است، نه حقیقی و از طرفی دیگر از آنجا که این چهار نفر از اهل بیت(ع) موجود بودند، آنان را مورد خطاب قرار داده است.

فخر رازی می‌گوید: آل محمد(ع) کسانی‌اند که رجوع امرشان به پیامبر(ص) است و هرکس که ارتباطش با پیامبر شدیدتر و کامل‌تر باشد، او آل پیامبر است و شکی نیست که فاطمه و علی و حسن و حسین(ع) شدیدترین و وثیق‌ترین ارتباط را با پیامبر اسلام(ص) دارند. این مطلب به نقل متواتر به اثبات رسیده، پس واجب است که آنان آل پیامبر باشند...[۱۱].

حاکم نیشابوری بعد از نقل حدیث کعب بن عجره می‌گوید: من این حدیث را تخریج کردم تا استفاده کننده بداند که اهل بیت و آل همگی همان پنج تن آل عبایند[۱۲]. بیهقی نیز بابی را تحت عنوان باب بیان أهل بیته الذین هم آله آورده است[۱۳].

ابن طلحه شافعی می‌گوید: پیامبر(ص) یکی را به دیگری تفسیر کرده، پس لفظ تفسیر شده با لفظ تفسیر شده به واسطه آن در معنا یکی است. پس لفظی به لفظ دیگر تبدیل شده با اتحاد معنا؛ لذا آل او همان اهل بیت اوست و اهل بیت او همان آل است؛ بنابراین قول، هر دو در معنا متحدند.

کاشف این حقیقت این که اصل «آل» اهل بوده و هاء به همزه تبدیل شده است و دلیل آن این که «هاء» در تصغیر برمی‌گردد و لذا در تصغیر آل «أهیل» گفته می‌شود و تصغیر، اسما را به اصول خود بازمی‌گرداند[۱۴].

ابن تیمیه می‌گوید: صحیح آن است که «آل محمد» اهل بیت پیامبر(ص) هستند و این چیزی است که از شافعی و احمد بن حنبل نقل شده است[۱۵].

ابن اثیر در کتاب النهایة می‌نویسد: اختلاف شده که آل پیامبر(ص) کیان‌اند؛ اکثر بر آن هستند که آنان همان اهل بیت پیامبرند[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. أسباب النزول، ص۳۶۸؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۹؛ الجامع الأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۲.
  2. المنتقی من منهاج الاعتدال، ص۱۸۰.
  3. جامع البیان، ج۲۲، ص۶؛ التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۶۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۳۶۵.
  4. التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۶۸؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۸.
  5. «سرپرست آن جز پرهیزگاران نیستند» سوره انفال، آیه ۳۴.
  6. التبیان، ج۸ ص۳۳۹-۳۴۱؛ مجمع البیان، ج۷-۸ ص۲۵۹؛ تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۰-۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۱-۱۶۳؛ نورالأبصار، ص۲۲۳-۲۲۶؛ تفسیر المراغی، ج۲۲، ص۷؛ تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۰۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۵۲؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۱۰-۳۱۲.
  7. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۱-۶۳؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۵۷.
  8. {{متن حدیث|خَرَجَ النَّبِيُّ(ص) غَدَاةً وَ عَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ، فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ، ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا، ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ- ثُمَّ قَالَ: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ قشیری نیسابوری، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۸۳، حدیث ۲۴۲۴.
  9. «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَدَعَا فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَجَلَّلَهُمْ بِكِسَاءٍ وَ عَلِيٌّ خَلْفَ ظَهْرِهِ فَجَلَّلَهُ بِکِسَاءٍ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً. قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: وَ أَنَا مَعَهُمْ يَا نَبِيَّ اللهِ، قَالَ: أَنْتَ عَلَى مَكَانَكِ وَ أَنْتِ إِلَى خَيْرٍ»؛ ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۳۵۱، حدیث ۳۲۰۵.
  10. «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ‌(ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً(ع) فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي»؛ابن حنبل، مسند الإمام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۶۰، حدیث ۱۶۰۸.
  11. «آلُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ هُمُ الَّذِينَ يَؤُولُ أَمْرُهُمْ إِلَيْهِ فَكُلُّ مَنْ كَانَ أَمْرُهُمْ إِلَيْهِ أَشَدَّ وَأَكْمَلَ كَانُوا هُمُ الْآلَ، وَلَا شَكَّ أَنَّ فَاطِمَةَ وَعَلِيًّا وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ كَانَ التَّعَلُّقُ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَشَدَّ التَّعَلُّقَاتِ وَهَذَا كَالْمَعْلُومِ بِالنَّقْلِ الْمُتَوَاتِرِ فَوَجَبَ أَنْ يَكُونُوا هُمُ الْآلَ...»؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۵۹۵.
  12. و إنما خرجته لیعلم المستفید أن أهل البیت و الآل جمیعا هم؛حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۰، حدیث ۴۷۱۰.
  13. بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۱۲.
  14. فالنبی(ص) فسر أحدهما بالآخر، فالمفسر والمفسر به سواء فی المعنی، فقد أبدل لفظاً بلفظ مع اتحاد المعنی فیکون آله أهل بیته و أهل بیته آله، فیتحدان فی المعنی علی هذا القول و یکشف حقیقة ذلک أن أصل آل أهل فأبدلت الهاء همزة، و یدل علیه أن الهاء ترد فی التصغیر فیقال فی تصغیر آل: أهیل، والتصغیر یرد الأشیاء إلی أصولها؛ نصیبی شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۳۷.
  15. والصحیح أن آل محمد هم أهل بیته، و هذا هو المنقول عن الشافعی و أحمد؛ احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۷۵.
  16. قد اختلف فی آل النبی(ص): فالأکثر علی أنهم أهل بیته؛ ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۱، ص۸۱.
  17. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۳۰۷.