محمد بن یزید بن عبدالاکبر ازدی ثمالی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۷ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

ابوالعباس محمد بن یزید بن عبدالاکبر بن عمیر ازدی ثمالی بصری مبرد یمانی. معروف به مُبَرَّد اهل بصره و محل سکونتش بغداد بود.[۱] در سال ۲۱۰ و به قولی ۲۰۷هـ دیده به جهان گشود. نسب او به ثماله که طایفه‌ای از ازد بود، می‌‌رسد.

مُبَرَّد خود را اصالتاً یمنی می‌‌دانست و بر همین اساس دختر حفصی، مغنی، را که از بزرگان یمن بوده، به عقد خود درآورد. او نحو را از بزرگانی چون ابوعثمان مازنی و ابوعمر جرمی فرا گرفت[۲] و از مازنی سجستانی و سایر ادبای عصر خویش روایت کرده است.[۳] او را فردی زبان آور، اخباری، علامه، فصیح، ثقه و خوش چهره معرفی کرده‌اند.[۴] افرادی چون نفطویه، صولی، احمد دینوری و اسماعیل صفار از وی روایت کرده‌اند.[۵]

گویند که چون مازنی کتاب الالف و اللام را تألیف کرد، چند مسأله مشکل آن را از مُبَرَّد پرسید و چون او به صورتی بسیار نیکو پاسخ داد، مازنی گفت: برخیز که تو مبرِّد، یعنی اثبات کننده حق می‌‌باشی. سپس کوفیان حرکت «راء» را تبدل به فتحه کردند و بر این اساس، وی به «مُبَرَّد» مشهور گردید.[۶]

ابن خلکان وجوه دیگری را نیز برای این نام‌گذاری ذکر کرده است.[۷] به نوشته الندیم، مبرَّد بخش اول کتاب سیبویه را نزد جرمی، و بخش آخر آن را نزد مازنی قرائت کرد.[۸] وی تا سال ۲۴۶هـ در بصره می‌‌زیست، سپس به درخواست متوکل خلیفه عباسی به «سر من رأی» (سامرا) رفت و چون متوکل در سال ۲۴۷هـ به قتل رسید، به بغداد رهسپار شد و در آنجا مورد احترام امیر محمد بن عبدالله بن طاهر قرار گرفت. او مجانی تدریس نمی‌کرد، بلکه به مقداری که از افراد مُزد می‌‌گرفت به آنان علم می‌‌آموخت.[۹]

به نوشته منابع، وی در شعر هم دستی داشت. نمونه‌ای از سروده‌های وی را صفدی ذکر کرده است.[۱۰]

مُبَرَّد کتاب‌های زیادی تألیف نمود که مشهورترین آنها الکامل است که از معروف‌ترین کتاب‌های ادبی قرن سوم و یکی از اصول و ارکان علوم ادبی می‌‌باشد. ابن خلدون در مقدمه خود آن را یکی از چهار کتاب مهم ادبی به حساب می‌‌آورد.[۱۱] سایر آثار و کتاب‌های مُبَرَّد به این شرح است: الروضه المقتضب الاشتقاق الانواء و الازمنه القوافی الخط و الهجاء المدخل الی سیبویه المقصور و الممدود المذکر و المؤنث معانی القرآن که به کتاب تام معروف شده. احتجاج القرائه (القراات) الرسالة الکامله الرد علی سیبویه قواعد الشعر اعراب القرآن الحث علی الادب و الصدق قحطان و عدنان الزیادة المنتزعة من سیبویه المدخل فی النحو شرح شواهد کتاب سیبویه ضرورة الشعر ادب الجلیس الحروف فی معانی القرآن الی سورة طه معانی صفات الله جل و جلاله الممادح و المقابح الریاض المونقه اسماء الدواهی عند العرب الاعراب الجامع التعازی الوشی فقر کتاب سیبویه العروض کتاب الاوسط للاخفش الناطق البلاغه شرح کلام العرب و تلخیص (تخلیص) الفاظها و مزاوجة کلامها و تقریب معانیها ما اتفقت الفاظه و اختلاف معانیه فی القرآن طبقات النحویین البصریین و اخبارهم الفاضل و المفضول العبارة عن اسماء الله تعالی الحروف التصریف[۱۲] شرح الفصیح فی اللغة شرح المقدمه[۱۳] الاعتنان اولاد السراری الاختیار الشافی الفتن و المحن الکافی فی الاخبار و المقرّب.[۱۴]

مُبَرَّد در ماه شوال ۲۸۵ از دنیا رفت و در گورستان باب الکوفه به خاک سپرده شد [۱۵].[۱۶]

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. تاریخ بغداد ۳/۳۸۰.
  2. الفهرست (الندیم) ۶۴.
  3. تاریخ بغداد ۳/۳۸۰.
  4. تاریخ الاسلام ۲۱/۲۹۹.
  5. سیر اعلام النبلاء ۱۳/۵۷۶.
  6. معجم الادباء ۱۹/۱۱۲.
  7. وفیات الاعیان ۴/۳۲۱.
  8. الفهرست (الندیم) ۶۴.
  9. الکامل (مبرد) ۱/۷، مقدمه.
  10. الوافی بالوفیات ۵/۲۱۷.
  11. تاریخ ابن خلدون ۱/۷۶۳.
  12. الفهرست (الندیم) ۶۵.
  13. هدیة العارفین ۲/۲۰ و ۲۱.
  14. الکامل (مبرد) ۱/۱۴ و ۱۶، مقدمه.
  15. بغیة الوعاة ۱/۲۷۱.
  16. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۷۳۷-۷۳۸.