برهان معجزه در معارف و سیره علوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

یکی از راه‌های شناخت خدا، معجزه است. انسان با مشاهده معجزه، دست توانای خدا را می‌بیند. از همین رو پیامبران برای اثبات صدق دعوی خود و اتمام حجت، به اذن خدا، معجزه می‌آوردند. در قرآن، معجزات بسیاری به انبیای گذشته نسبت داده شده است که به اذن خداوند بر ایجاد آنها قدرت پیدا می‌کردند. بر اینگونه حوادث در قرآن، آیه، بینه، حجت، برهان و سلطان اطلاق شده است. غرض و غایت عمده این آیات و نشانه‌ها، اثبات حقانیت مدعی رسالت بوده است. تحدی و مبارز‌طلبی قرآن، نشانه اعجاز آن است و این ماجرا چندین بار در قرآن تکرار شده است. بنابراین انسان با مشاهده قرآن که معجزه پیامبر گرامی اسلام(ص) است، می‌تواند پی به خدا ببرد؛ زیرا هر اثری دلالت بر مؤثر خود دارد. در اینجا اثر که قرآن است جز از خدا صادر نمی‌شود. در قرآن و روایات معصومین(ع) مخصوصاً کلمات امام علی(ع) تعابیری وجود دارد که قرآن را دلیل وجود خدا گرفته‌اند؛ چنانکه قرآن خود فرموده است: أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا[۱]. امام علی(ع) می‌فرماید:

  1. «وَ اسْتَدِلُّوهُ عَلَى رَبِّكُمْ‌»[۲]؛ «قرآن را دلیل گیرید بر شناخت پروردگارتان».
  2. «فَالْقُرْآنُ... حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ‌»[۳]؛ «قرآن... حجت خدا است بر آفریدگانش».
  3. «فَتَجَلَّى سُبْحَانَهُ لَهُمْ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْهُ»[۴]؛ «پس خدای سبحان در کتاب خویش، بی‌آنکه او را ببینند، خود را به ایشان (بندگان) نمایانده است».

بنابراین انسان با مشاهده قرآن و عدم اختلاف در آن و سایر جنبه‌های اعجاز، در می‌یابد که این کتاب جز از جانب خدا نیست. به دیگر سخن، حکمت و تدبیر خدا در این کتاب تجلی یافته، انسان با مشاهده آن، پی به خداوند می‌برد.

معجزه ویژگی‌هایی دارد که بدین قرار است:

  1. مدعی نبوت آن را برای اثبات صدق گفتار خویش اقامه کند. اگر از اولیای الهی امور خارق‌العاده‌ای سر زند، ملازم با دعوی نبوت نیست و به آنها کرامت می‌گویند؛ مثل آماده شدن غذا برای حضرت مریم[۵].
  2. باید مطابق خواسته مدعی نبوت باشد.
  3. مردم از انجام آن ناتوانند و راهی برای تعلیم و تعلم آن وجود ندارد؛ چنانکه قرآن می‌فرماید: قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا[۶].
  4. همراه تحدی است؛ یعنی مدعی نبوت، دیگران را به مقابله دعوت کند. ممکن است کسی امور خارق‌العاده انجام دهد، ولی جرأت تحدی نداشته باشد؛ زیرا ممکن است دیگری بهتر از او را بیاورد. قرآن در این باره می‌فرماید: وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ[۷].
  5. خارق‌العاده باشد، نه عادی. امر خارق‌العاده را می‌توان به دو صورت تصویر کرد: گاهی منظور از خارق‌العاده، اموری است که منافی عقل است، مثل اجتماع تناقض، و یا ارتفاع تناقض یا اینکه معلولی بدون علت تحقق پیدا کند. معنای دیگر خارق‌العاده، اموری است که مخالف قواعد عادی است؛ یعنی به حسب قواعد و وسایل عادی، محال است، ولی عقل به مخالفت با آن برنمی‌خیزد؛ مثل ماجرای تخت بلقیس. به حسب قوانین عادی، جسم مادی نمیتواند فاصله دور را در یک چشم بر هم زدن طی کند، ولی امتناع عقلی ندارد[۸].
  6. محدود به نوع خاصی نیست. تبدیل عصا به اژدها، دست از گریبان بیرون آوردن و درخشش آن، زدن عصا به دریا و شکافتن آب دریا، از گِل پرنده ساختن، شفای نابینایان و زنده کردن مردگان و... شمه‌ای از کارستان معجزه است[۹].

قرآن همه این ویژگیها را دارا است؛ یعنی پیامبر گرامی اسلام(ص) قرآن را برای صدق گفتار خویش که باز همان قرآن است، اقامه کرده است و مطابق خواست او و همراه تحدی بوده و دیگران نیز از آوردن مثل آن ناتوان بوده‌اند.[۱۰].

منابع

پانویس

  1. «آیا به قرآن نیک نمی‌اندیشند که اگر از سوی (کسی) جز خداوند می‌بود در آن اختلاف بسیار می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
  3. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۳.
  5. فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ «پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.
  6. «بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.
  7. «و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستاده‌ایم تردیدی دارید، چنانچه راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.
  8. مانند ماجرای تخت بلقیس که یکی از اطرافیان سلیمان(ع) آن را در یک چشم برهم زدن، حاضر کرد. (ر.ک: قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰).
  9. برگرفته از: سبحانی، جعفر، الهیات، ص۳۶.
  10. محمدرضایی، محمد، مقاله «برهان‌های اثبات وجود خدا»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۳۵.