نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۴ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
ویژگیهای امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«از امام حسین(ع) نقل شده است: "مهدی را با آرامش و وقار و شناخت حلال و حرام و نیاز همگان به او و بینیازی او از دیگران خواهید شناخت.[۱]؛ از امام صادق(ع) نقل شده است: "به خدا سوگند! لباس او جز پارچه ای زبر و خشن و غذای او، جز غذای ساده نیست"[۲]؛ از امام رضا(ع) نقل شده است: "او عالمترین مردم و حکیمترین مردم و با تقواترین مردم، و سخیترین مردم و عابدترین مردم است"[۳]؛ صاحب کتاب بشاره المصطفی از لیث بن طاوس نقل میکند که: "مهدی، بخشندهای است که مال را به وفور میبخشد، بر کارگزاران و مسؤولین دولت خویش بسیار سختگیر و بر بینوایان بسیار رؤوف و مهربان است"[۴]»[۵]»[۶].
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«شخصیت امام مهدی(ع) و زندگی آن حضرت ویژگیهایی دارد که آن بزرگوار را از سایر امامان(ع) متمایز کرده است. این خصوصیات در روایات پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) به صورت برجسته بیان شده است که در اینجا به برخی از آنها میپردازیم:
بشارت به آمدن او: از ویژگیهای امام مهدی(ع) بشارتهای فراوان پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) دربارۀ ولادت آن حضرت و ظهور او است. این روایات، هم در کتابهای شیعه و هم در آثار اهل سنت آمده است[۷] که تنها به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم: پیامبر اکرم(ص) فرمود: "شما را به مهدی(ع) بشارت میدهم. او وقتی که مردم گرفتار اختلاف و پراکندگی شدهاند، برانگیخته میشود و زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از ظلم و جور، پر شده است"[۸]. امام حسین(ع) فرمود: "قائم این امت همانا نهمین نفر از فرزندان من است. او دارای غیبت است و کسی است که میراث او تقسیم میشود؛ در حالی که زنده است.[۹] از امام رضا(ع) سؤال شد: "قائم شما اهل بیت کیست؟ فرمود: چهارمین نفر از اولاد من خواهد بود؛ فرزند بهترین کنیزان که خداوند به وسیله او زمین را از هرگونه ظلم و ستم پاک خواهد کرد. اوست کسی که مردم در ولادتش شک میکنند و او همان است که قبل از قیامش، غیبت خواهد نمود"[۱۰]
ولادت پنهانی: در روایات فراوان، از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که مردی از خاندان او به نام "مهدی" قیام خواهد کرد و بنیان ستم را واژگون خواهد ساخت. فرمانروایان ستمگر عباسی با اطلّاع از این روایات در پی آن بودند که در همان ابتدای ولادت، امام مهدی(ع) را به قتل برسانند. بنابراین از زمان امام جواد(ع) زندگی امامان(ع) با محدودیتهای بیشتری همراه شد و در زمان امام عسکری(ع) به اوج خود رسید؛ به گونهای که کمترین رفت و آمد به خانه ان بزرگوار از نظر دستگاه حکومت، مخفی نبود. پیداست در چنین شرایطی باید تولّد آخرین حجّت حق و موعود الهی در پنهانی و به دور از چشم دیگران میبود. به همین دلیل حتی نزدیکان امام یازدهم از جریان ولادت امام مهدی(ع) بیاطلّاع بودند و تا چند ساعت پیش از تولّد نیز نشانههای بارداری در نرجس خاتون، مادر بزرگوار امام دوازدهم، دیده نشد. حکیمه خاتون، دختر گرامی امام جواد(ع)، جریان ولادت را چنین حکایت کرده است: "امام عسکری(ع) به دنبال من فرستاد و فرمود: "ای عمّه! امشب افطار نزد ما باش؛ چرا که شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب آخرین حجّت خود بر روزی زمین را آشکار خواهد کرد. پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدای شما شوم! نشانه بارداری در او پیدا نیست. فرمود: سخن، همان است که گفتم. پس بر نرجس وارد شدم و سلام کردم و نشستم. او پیش آمد تا کفشهایم را بیرون آورد و به من گفت: بانوی من! حال شما چطور است؟ گفتم: بلکه تو بانوی من و بانوی خاندان منی. سخن مرا نپذیرفت و گفت: عمّه جان! چه میفرمایید؟ گفتم: دخترم! امشب خداوند متعال به تو پسری عطا میفرماید که سرور دنیا و آخرت خواهد بود. پس خجالت کشید و حیا کرد. حکیمه گوید: پس از نماز عشا، افطار کردم و در بستر خود آرمیدم. هنگام نیمه شب برای انجامِ نماز شب برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس به آرامی خوابیده بود بدون آنکه اتفاقی برایش روی دهد. پس از انجام تعقیبات نماز خوابیدم. سپس هراسان بیدار شدم و حال ان که او همچنان در خواب بود. لحظاتی بعد برخاست و نماز شب گزارد و خوابید. حکیمه ادامه میدهد: بیرون آمدم و در جستوجوی فجر سپیده به آسمان نگریستم. پس فجر اوّل[۱۱] را مشاهده کردم و نرجس همچنان در خواب بود. به شک افتادم، ناگاه امام عسکری(ع) از جایگاه خود ندا برآورد: ای عمّه! شتاب مکن. امر ولادت نزدیک است. نشستم و به قرائت سورههای سجده و یس مشغول شدم که نرجس با اضطراب بیدار شد. به سرعت نزد او رفتم و گفتم: اسم الله علیک![۱۲] آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: آری ای عمّه! گفتم: بر خود مسلّط باش و دلت را استوار دار که این، همان است که با تو گفتم. در این هنگام ضعفی من و نرجس را فرا گرفت. پس به صدای سرورم نوزادِ تولّد یافته به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او را در حال سجده دیدم. در آغوشش گرفتم و او را کاملاً پاکیزه یافتم. در این هنگام امام عسکری(ع) مرا ندا داد: ای عمّه! پسر را نزد من بیاور. او را نزد وی بردم... . در آغوشش گرفت و فرمود: پسرم! سخن بگو. پس لب به سخن گشود و فرمود: " أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه". سپس بر امیر المؤمنین(ع) و امامان(ع) درود فرستاد تا به نام پدرش رسید و از سخن گفتن باز ایستاد. امام عسکری(ع) فرمود: ای عمّه! او را به نزد مادرش ببر تا بر او سلام کند..."[۱۳]
غیبت طولانی و پیشگویی آن: از ویژگیهای مهم امام مهدی(ع) غیبت آن حضرت از مردم است. جالب این است که در روایات فراوان، همۀ پیشوایان معصوم (ع) از آن خبر دادهاند و این از جمله خبرهای غیبی معصومان (ع) است که به وقوع پیوسته. چند نمونه از این روایات را میآوریم: پیامبر اکرم(ص) فرمود: "مهدی از فرزندان من است. برای او غیبت و حیرتی خواهد بود که مردم در آن، گمراه شوند [۱۴]. امام صادق(ع) فرمود: "همانا غیبت در ششمین نفراز فرزندانم رخ خواهد داد. او دوازدهمین نفر از امامان هدایت پس از رسول خداست که اولین آنها امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب(ع) و آخرین آنها قیام کنندۀ به حق، بقیة الله در روی زمین است.[۱۵]. امام جواد(ع) فرمود: "همانا قائم از ما اهل بیتمهدی(ع) است که باید در زمان غیبتش، مورد انتظار مردم باشد و هنگام ظهورش از او اطاعت شود. او سومین نفر از فرزندان من است.[۱۶] گفتنی است این غیبت طولانی که از آغازین سالهای زندگی امام شروع شده از عواملی است که سبب شده که ما از امور شخصی آن حضرت، اطلاع و آگاهی دقیق و مستندی نداشته باشیم. بسیاری از علاقهمندان به امام، از مکان زندگی حضرت و همسر و فرزندان او میپرسند، ولی جواب محکم و مستندی نمیشنوند؛ زیرا ندانستن این امور، از پیامدهای غیبت آن بزرگوار است. البته بدیهی است که جهلِ ما از این بخش از زندگی حضرت، به روند معرفت و اطاعت و تسلیم ما نسبت به آن امام و حجت الهی زیانی نمیرساند و پرداختن به این مسائل، مشکلی را حل نمیکند؛ پس بهتر است از بحث و گفتوگو در این مجال بپرهیزیم؛ چنانکه حضرت مهدی(ص) خود فرمود: "درهای پرسش را از آنچه به حال شما سودی ندارد، ببندید"[۱۷]
طول عمر:از ویژگیهای امام مهدی(ع) عمر طولانی آن حضرت است. تاکنون[۱۸] نزدیک به دوازده قرن از عمر شریفش میگذرد. این عمر طولانی به دلیل آن است که مطابق ارادۀ الهی، او آخرین حجّت خدا و همان ذخیرۀ الهی برای اجرای اهداف انبیا است و پیداست که باید تا زمان فراهم شدن زمینههای قیام جهانیاش زنده بماند. این حقیقت در روایات فراوانی بیان شده است. البته برای بعضی، این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است انسانی، عمری چنین طولانی داشته باشد. برای پاسخگویی به این سؤال، بجاست مقداری دربارۀ طول عمر بحث کنیم: سرچشمه این سؤال و علت طرح آن، این است که آنچه در جهان امروز، معمول و متداول است، عمرهای محدودی است که معمولاً به صد سال نمیرسد؛ از این رو[۱۹] بعضی نمیتواند یک عمر طولانی را باور کنند؛ در حالی که عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری غیر ممکن نیست. دانشمندان با مطالعه اجزای بدن به این حقیقت رسیدهاند که ممکن است انسان، سالهای بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. برنارد شاو میگوید: از اصول علمی مورد پذیرش همه دانشمندان بیولوژیست، این است که برای عمر بشر نمیتوان حدی تعیین کرد و حتی دیرزیستی نیز مسأله مرزناپذیری است.[۲۰] پروفسور "اتینگر" مینویسد: به نظر من با پیشرفت تکنیکها و کاری که ما شروع کردهایم، بشر قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال عمر کند.[۲۱]. بنابراین تلاش دانشمندان برای دست یافتن به راههای غلبه بر پیری و رسیدن به دراز عمری نشانگر امکان چنین پدیدهای است؛ چنانکه در این مسیر، گامهای موفقیت آمیزی برداشته شده است و هم اکنون در گوشه و کنار جهان، کم نیستند افرادی که بر اثر شرایط مناسب آب و هوایی و تغذیه مناسب و فعّالیت مناسب بدنی و فکری و عوامل دیگر، عمری نزدیک به صد وپنجاه سال و گاهی بیشتر از آن دارند. مهمتر اینکه عمر طولانی در گذشته تاریخ انسانها بارها تجربه شده است. در کتابهای آسمانی و تاریخی، انسانهای زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شدهاند که مدت عمر آنها بسیار درازتر از عمر بشر امروز بوده است. برای نمونه چند مورد را بیان میکنیم:
در قرآن آیهای هست که نه تنها از عمر طولانی، بلکه از امکان زنده ماندن تا روز رستاخیز، خبر میدهد و آن آیه درباره حضرت یونس(ع) است که میفرماید: "اگر حضرت یونس(ع) در شکم ماهی تسبیح نمیگفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی میماند.[۲۲] بنابراین از نظر قرآن، عمری بسیار طولانی از عصر حضرت یونس(ع) تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان، عمر جاویدان نامیده میشود برای انسان و ماهی، امکان پذیر است.[۲۳]
قرآن کریم در مورد حضرت نوح(ع) میفرماید: "به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ پس ۹۵۰ سال در میان آنها درنگ کرد.[۲۴] آنچه در این آیه شریف آمده است، مدت پیامبری آن حضرت است. براساس بخری روایات، مدت عمر آن بزرگوار ۲۴۵۰ سال بوده است.[۲۵] جالب اینکه در روایتی از امام سجاد(ع) نقل شده است که فرمود: در امام مهدی(ع) سنّت و شیوهای از زندگی حضرت نوح(ع) میباشد و آن، طول عمر است.[۲۶]
و نیز درباره حضرت عیسی(ع) میفرماید: "... و هرگز او را نکشتند و به دار نیاویختند؛ بلکه امر بر آنها مشتبه شد... به یقین او را نکشتند؛ بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد که خداوند، توانا و فرزانه است.[۲۷] همه مسلمانان به استناد قرآن و احادیث فراوان، معتقدند که حضرت عیسی(ع) زنده است و در آسمان هاست و هنگام ظهور حضرت مهدی(ع) فرود آمده، او را یاری خواهد کرد.
امام باقر(ع) فرمود: "در صاحب این امر مهدی(ع) چهار سنّت از چهارتن از پیامبران است... و از حضرت عیسی(ع) سنتی دارد و آن اینکه درباره مهدی نیز میگویند: او مرده است؛ در حالی که او زنده میباشد.[۲۸] علاوه بر قرآن در تورات و انجیل نیز سخن از عمرهای طولانی مطرح شده است. در تورات آمده است: "... تمام ایام آدم که زیست نهصد و سی سال بود که مُرد... جمله ایام "انوش" نهصد و پنج سال بود که مُرد... و تمامی ایام "قینان" نهصد و ده سال بود که مُرد... پس جمله ایام "متوشالح" نهصد و شصت و نه سال بود که مُرد... .[۲۹] بنابراین تورات صریحاً به وجود افرادی با داشتن عمرهای طولانی "بیش از نهصد سال" اعتراف میکند. در انجیل نیز عباراتی نشانگر آن است که حضرت عیسی(ع) پس از به دار کشیده شدن، زنده گردیده و به آسمان بالا رفته است[۳۰] و در روزگاری فرود خواهد آمد. مسلّم است که عمر آن بزرگوار از دو هزار سال بیشتر است. با این بیان روشن میشود که پیروان دو آئین یهود و مسیحیت باید به علت اعتقاد به کتاب مقدس به عمرهای طولانی نیز معتقد باشند. گذشته از اینکه طول عمر از نظر علمی و عقلی پذیرفتنی است و در گذشته تاریخ، موارد بسیار دارد، در مقیاس قدرت بینهایت خداوند نیز قابل اثبات است. به اعتقاد پیروان همه ادیان آسمانی، تمام ذرات عالم در اختیار خداوند است و تأثیر همه سببها و علّتها به اراده او بستگی دارد. اگر او نخواهد، سببها از تأثیر باز میمانند و نیز او بدون سبب و علّت طبیعی، ایجاد میکند و میآفریند. او خدایی است که از دل کوه، شتری بیرون میآورد، آتش سوزنده را بر حضرت ابراهیم(ع) سرد و سلامت میسازد، دریا را برای موسی و پیروانش خشک میکند و آنها را از میان دو دیوار آبی عبور میدهد[۳۱] آیا چنین خدایی از اینکه به عصاره انبیا و اولیا و آخرین ذخیره الهی و نهایت آمال و آرزوی همه نیکان و تحقق بخش وعده بزرگ قرآن، عمری طولانی بدهد، ناتوان خواهد بود؟! امام حسن(ع) فرمود: "... خداوند عمر مهدی(ع)] را در دوران غیبتش طولانی میکند؛ سپس به قدرت خداییاش او را در سیمای جوانی زیر چهل سال آشکار مینماید تا مردمان دریابند که خداوند بر هر کاری تواناست.[۳۲] بنابراین جریان طول عمر امام دوازدهم(ع) از ابعاد مختلف عقلی و عملی و تاریخی امری ممکن و پذیرفتنی است و پیش از همه اینها از جلوههای اراده خداوند بزرگ و تواناست»[۳۳].