حقوق فرهنگی اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی چیست؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

حقوق فرهنگی اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره سیاسی پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره سیاسی پیامبر خاتم مراجعه شود.

حقوق فرهنگی اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی پیامبر خاتم
مدخل اصلیحقوق فرهنگی اقلیت‌های مذهبی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
روح الله شریعتی

آقای روح الله شریعتی، در مقاله «حقوق اقلیت‌ها در حکومت نبوی» در این‌باره گفته‌ است:

«یکی دیگر از حقوقی که اهل کتاب در کشور اسلامی دارا هستند حق به رسمیت‌شناسی دین آنان است. بر این اساس آنان حق دارند به طور علنی و رسمی بر دین خود باقی بوده، اعمال عبادی خویش را انجام دهند، معبدی داشته باشند و احوال شخصیه‌شان طبق دین متعلق به خودشان رتق و فتق شود. این حق را پیامبر اکرم (ص) برای اقلیت‌های دینی که در مدینه یا اطراف آن زندگی می‌کردند قائل بودند و به حق آنان احترام می‌گذاشتند. پیامبر از همان آغازی که به مدینه هجرت کردند یهود مدینه را در پیمان هم‌زیستی شرکت دادند و آنان و مسلمانان و کلیه هم‌پیمانان را یک امت خواندند[۱] و محدودیت خاصی برای دین یهودیان در مدینه قائل نشدند، همچنان که مسلمانان در مسجد مدینه نماز می‌خواندند یهودیان نیز آزادانه در معابد خویش به عبادت می‌پرداختند و هیچ مسلمانی حق تعرض به معابد آنان و اعتراض به حضور علنی آنان به عنوان غیرمسلمان نداشت. تا زمانی که این اقلیت‌ها بر پیمان خود با پیامبر استوار بودند و آن را نقض نکردند پیامبر نیز هیچ‌گونه تعرضی به آنان نداشتند. بعدها مسیحیان نجران و برخی از مناطق دیگر نیز به هم‌پیمانان مسلمان افزوده شدند. حتی زمانی که گروهی از مسیحیان نجران برای بررسی و تحقیق درباره اسلام به مدینه آمدند پیامبر آنان را در مسجد به حضور پذیرفت و به آنان اجازه داد تا در همان‌جا عبادت کنند و مسیحیان به سوی مشرق ایستادند و عبادت خویش را به جا آوردند[۲]. این به معنای پذیرش حقوق اقلیت‌ها در عرصه مذهبی و دینی است.

به دنبال به رسمیت‌شناسی دین اقلیت‌ها، پیامبر از طرف خداوند مأمور شد که اهل کتاب را که در برخی از معتقدات با مسلمانان اشتراکاتی داشتند به اتحاد با مسلمانان فراخواند. این امر نتیجه‌ای جز اتحاد خداپرستان علیه مشرکان در پی نداشت، چنانچه در قرآن مجید آمده است: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ[۳].

آزادی داشتن معبد نیز در اسلام پذیرفته شده و بر همین اساس معابد اهل کتاب در اقصی نقاط کشور اسلامی وجود داشته و دارد. مورخان نقل کرده‌اند که لشکریان اسلام در جنگ‌ها هیچ تعرضی به معابد اهل کتاب نداشتند.

نکته شایان ذکر این است که پیامبر به اقلیت‌ها اجازه می‌دادند که در مسائل اعتقادی و دینی به مناظره و حتی جدال با ایشان بپردازند[۴] و پیامبر مأمور بود که در صورت لزوم به بهترین وجه جدال کند، البته حضرت غالباً از جدال پرهیز می‌کردند. در زمان ائمه نیز تاریخ گواهی می‌دهد که حتی بت‌پرستان و مشرکان با ائمه و اصحاب ایشان مناظره و احتجاج می‌کردند و ائمه نیز با آرامی و سعه صدر جواب می‌دادند»[۵]

پانویس

  1. ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۱۴۹.
  2. ر.ک: جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۳۳، به نقل از: سیره حلبی، ج۳، ص۲۳۹.
  3. «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  4. ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۲۹۲ - ۲۹۳.
  5. شریعتی، روح الله، مقاله «حقوق اقلیت‌ها در حکومت نبوی»، سیره سیاسی پیامبر اعظم ص ۵۲۴.