بحث:توسل در کلام اسلامی
مقدمه
- به معنای آن است که در پیشگاه خدا، موجود گرانمایهای را برای اجابت خواسته مشروع، واسطه قرار دهند. تأثیر واسطه از خود او نیست؛ بلکه از خدا است[۱].
- توسل، در حقیقت، استعانت از خدا است نه از واسطه. وساطتِ واسطه میان خالق و مخلوق، نشان از جایگاه والای او در پیشگاه خالق دارد. بیشترینه مذاهب اسلامی توسل را با شرایطی ویژه پذیرفتهاند. در این میان، فرقه وهابیه، که بیشتر اعتقادات خود را از ابن تیمیه حنبلی برگرفته است، به سختی با توسل مخالف است[۲]. ابن تیمیه توسل به پیامبر (ص) و صالحان را- پس از مرگ آنها- به هیچ روی برنتافته است[۳]. در برابر، شیعه توسل را به ذات، مقام و حرمت پیامبر (ص) و اولیای الهی (ع) در حیات و ممات آنان جایز و پسندیده شمرده است[۴][۵].
- مهمترین دلایل شیعه بر جواز توسل عبارتاند از: آیات قرآن[۶]، روایات اهل بیت (ع)[۷]، روایات اهل سنت[۸] و سیره عملی مسلمانان[۹][۱۰].
- گونههای توسل عبارتاند از: توسل به اسماء و صفات خدا[۱۱]، توسل به قرآن کریم[۱۲]، توسل به پیامبر (ص)[۱۳]، توسل به امامان معصوم (ع)[۱۴]، توسل به اعمال صالح[۱۵]، توسل به علما و شهدا[۱۶] و توسل به مؤمنان و فرشتگان[۱۷][۱۸].
توسل در فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- توسل به معنای وساطت انسانهای مقرب درگاه الهی جهت وصول به خواستههای مادی و معنوی، از جمله مباحث اعتقادی است که ریشه در قرآن و سنت معصومین و تاریخ اسلام دارد.
- همچنین دراینباره شبهاتی به خصوص پس از نشو و نمای افکار سلفی و وهابیگری شیوع یافته و مهمترین بهانهای است که آنها دیگر مسلمانان به خصوص شیعیان را به کفر و شرک متهم مینمایند[۱۹].
- این بدعت ابتدا از سوی ابنتیمیه در قرن هشتم هجری پایهگذاری شد و سپس محمد بن عبدالوهاب این فکر را گسترش داد. در آثار بر جای مانده از این دو مؤسس وهابیت، این بدعت و اتهام شرک به دیگران با این بیان تصریح شده است: هرگونه کمک خواستن از انبیا یا صلحا شرک صریح است و باید نسبت به آن توبه کرد؛ و الّا چنین افرادی خونشان حلال و اموالشان مباح است[۲۰][۲۱].
- توسل، یعنی کمک خواستن و واسطه قرار دادن کسی میان خود و خدا، با توجه به اینکه خدا سبب را آفریده و سبب را سبب قرار داده و از ما خواسته است که از این وسائل و اسباب استفاده کنیم؛ توسل به وسایل و تسبب به اسباب به هیچوجه شرک نیست، بلکه عین توحید است. همانگونه که قرآن نیز میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ﴾[۲۲]. در این جهت اولاً، میان اسباب مادی و روحی، اسباب ظاهری و معنوی و اسباب دنیوی و اخروی فرقی نیست، با این تفاوت که اسباب مادی را از روی تجربه و آزمایش علمی میتوان شناخت و فهمید که چه چیز سبب است، و اسباب معنوی را از طریق دین، یعنی از طریق وحی و کتاب و سنت باید کشف کرد. ثانیاً، هنگامی که انسان متوسل میشود باید توجهاش به خدا باشد، در عین حال کارآیی وسیله را به عنوان عاملی از جانب خدا پذیرفته باشد.
- انسان به اولیای خدا از آن جهت که فانی فی الله و مراحل عبودیت را طی کردهاند، روی آورده و آنها را وسیله استغفار و دعا قرار میدهد، یعنی از این اولیا که بندگان صالح خدایند و در جهان دیگر زندهاند استمداد میکند.
- این استمداد از آن جهت رواست که طرف موجودی زنده و مرزوق است و مراتب قرب به خدا را با قدم بندگی پیموده است و بهتر از ما میتواند مراتب بندگی را انجام دهد، به همین جهت از ما مقربتر است. بنابراین او را وسیله تقرب خودمان به خدا و یا جهت رفع حوایج و نیازها قرار میدهیم.
- معمولاً مردمی که توسل پیدا میکنند و به زیارت میروند و یا از اولیا، اوصیا و امامان رفع حاجت میخواهند، از نظر توحیدی درک صحیحی دارند و با نظر "به سوی خدا" به زیارت میروند، نه با فراموشی "خدا"[۲۳].
- بدون شک، بیشتر مردم با توجه به خدا و کارساز بودن او، به زیارت اولیا و امامان میروند نه اینکه امامان و اولیا را مستقل در تأثیر بدانند. البته ممکن است اقلیتی هم باشند که فاقد درک توحیدی به معنای واقعی کلمه باشند که به آنها باید توحید واقعی را آموخت، نه آنکه زیارت را شرک دانست[۲۴]. در نقد افکار وهابیت در حوزه توسل، به دلایل مختلف قرآنی، روایی و سیره و سنت مسلمین صدر اسلام و حتی خلفا میتوان استناد جست[۲۵][۲۶].
توسل در قرآن
- در اثبات برخی حقایق مربوط به توسل، به آیات قرآن به عنوان منبع مشترک همه مسلمانان اشاره میکنیم: در اثبات درستی و جواز توسل به پیامبر(ص) در زمان حیات و پس از حیات آن حضرت، به این آیه شریفه میتوان استناد کرد: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۲۷]. این آیه به گنهکاران دستور داده است تا برای بخشش گناهان خود، رسول اکرم(ص) را واسطه و شفیع قرار دهند. این توسل دوران حیات و پس از مرگ پیامبر را شامل میشود و اگر کسی بخواهد این شفاعت و وساطت را به دوران حیات آن حضرت محدود سازد، اشتباه کرده، به بیراهه رفته است؛ چون هرگاه فعلی بعد از حروف شرط قرار گیرد، معنای عموم را میرساند.
- توسل برادران یوسف به حضرت یعقوب به منظور بخشش گناهشان از سوی خدا، نمونه دیگری از توسل در قرآن است. قرآن کریم در داستان حضرت یوسف و برادرانش، از زبان برادران یوسف میفرماید: ﴿يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا﴾[۲۸]. یعقوب در پاسخ فرزندانش میگوید: ﴿سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ﴾[۲۹][۳۰]. دو مورد یادشده نمونه روشن توسل در قرآن کریم است[۳۱].
توسل
توسل در لغت به معنای تقرب و نزدیکی یا وسیله رسیدن به چیزی از روی اشتیاق و میل و رغبت است[۳۲]؛ در اصطلاح اگر «کسی موجود گران مایهای را برای رسیدن به اهداف و رسیدن به مقام قرب الهی میان خود و خدا، وسیله قرار بدهد»[۳۳]، این کار را توسل مینامند.
توسل در قرآن:
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۳۴]. موضوع مهم در این آیه شریفه، دستوری است که درباره به کار بردن «وسیله» به مؤمنان داده شده است. «وسیله» در اصل به معنای چیزی است که سبب تقرب به دیگری از روی علاقه رغبت میشود (که پیشتر در بحث معنای لغوی مطرح شد). بنابراین، وسیله در این آیه، معنای بسیار گستردهای دارد و هر کار و هر چیزی را در بر میگیرد که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار میشود. مهمترین آنها نیز ایمان به خداوند و پیامبر اکرم(ص) و جهاد است.
- ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۳۵].
- ﴿قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ﴾[۳۶].
از مفهوم این دو آیه چنین بر میآید که انبیا و اولیای حق میتوانند میان خدا و بندگان گناهکار، واسطه شوند و به خاطر آنها، خداوند از معصیت و عصیان انسانها بگذرد.
توسل در روایات: روایتهای فراوانی در منابع اهل سنت در مورد جواز توسل به انبیا و اولیای خدا وارد شده است. در منابع شیعه نیز موضوع توسل به قدری روشن است که نیاز به نقل حدیث ندارد. برای نمونه، به چند روایت که در کتابهای معروف اهل تسنن نقل شده است، اشاره میکنیم:
- گروهی از مفسران و محدثان و مورخان اهل سنت از عمر بن خطاب نقل کردهاند که پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتی آدم مرتکب گناهی شد، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! به حق محمد از تو میخواهم که مرا ببخشی. خدا به او وحی کرد: محمد کیست؟ آدم پاسخ داد: وقتی مرا آفریدی، سر به عرش بلند کردم. در این هنگام در آن نوشتهای دیدیم که مکتوب شده بود: «معبودی جز خدا نیست و محمد پیامبر خداست». با خود گفتم: محمد بزرگترین مخلوق اوست که خدا، نام او را در کنار خود آورده است. در این هنگام، به او وحی شد که او، آخرین پیامبر از ذریه توست و اگر او نبود، تو را خلق نمیکردم[۳۷].
- عبد الله بن عباس میگوید: از پیامبر اکرم درباره کلماتی که آدم از پروردگار دریافت کرد و خداوند توبهاش را پذیرفت، پرسیدم. فرمود: به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) درخواست کرد که توبه او را بپذیرد و توبه پذیرفته شد[۳۸]. از این روایات به خوبی استفاده میشود که توسل به پیامبر گرامی اسلام(ص) به منظور برآورده شدن حاجت و نیاز جایز است[۳۹].
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 209.
- ↑ دائرةالمعارف تشیع، ۱۴۴.
- ↑ الفتاوی الکبری، ۱/ ۳۵۱.
- ↑ توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، ۸۳- ۸۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 209.
- ↑ ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا﴾؛ سوره نساء، آیه ۶۴؛ ﴿ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴾؛ سوره اسراء، آیه ۵۷.
- ↑ به عنوان نمونه: نهجالبلاغه، خطبه ۱۰۶.
- ↑ به عنوان نمونه: صحیح البخاری، ۵- ۷/ ۱۰۳؛ سنن ابن ماجه، ۱/ ۲۵۶.
- ↑ وفاء الوفاء، ۳- ۴/ ۱۳۷۶؛ وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی، ۲۳۸- ۲۴۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 209.
- ↑ به عنوان نمونه ر.ک: مفاتیح الجنان، "دعای جوشن کبیر"/ ۵۹۴.
- ↑ نهجالبلاغة، خطبه ۱۷۶.
- ↑ ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا﴾؛ سوره نساء، آیه ۶۴؛ الإقبال بالأعمال الحسنة، ۳/ ۱۲۷.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ۲/ ۵۸.
- ↑ میزان الحکمة، ۲/ ۱۴۷۵.
- ↑ الخصال، ۱۵۶.
- ↑ بحارالأنوار، ۸/ ۵۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 209.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۸۹.
- ↑ جهت مطاله بیشتر رجوع شود به: سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۰.
- ↑ مطهری، عدل الهی، ص۲۳۹؛ همو، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۸۰؛ همو، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۷.
- ↑ جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به: سبحانی، آیین وهابیت؛ حسینی قزوینی، وهابیت از منظر عقل و شرع، بحث توسل.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱.
- ↑ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
- ↑ «گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.
- ↑ «گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم» سوره یوسف، آیه ۹۸.
- ↑ نوع کتابهایی که درباره وهابیت نوشته شده این آیات را به بحث کشاندهاند. جهت تفسیر و مطالعه بیشتر به منابع وهابیت پژوهی مراجعه شود.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۱.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۵۲۳ ماده وَسُلَ.
- ↑ لسان العرب، ج۱۵، ص۳۰۱.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ «و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
- ↑ «گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.
- ↑ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۸، ص۲۵۳؛ کنز العمال، ج۲، ص۳۵۸، ح۴۲۳۷، و ج۱۱، ص۴۵۵، ح۳۲۱۳۸. به همین مضمون با کمی تفاوت عبارت، رفع المنارة، صص ۱۹۹۰-۱۹۶، ح۱۳.
- ↑ ینابیع المودة، ص۱۱، باب ۲۴، ح۵۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۸۳.