امام مهدی چند غیبت داشته‌اند؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

امام مهدی چند غیبت داشته‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی
مدخل اصلیکلیات غیبت امام مهدی
مدخل وابسته؟

امام مهدی(ع) چند غیبت داشته‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:
«بدون شک حضرت مهدی (ع) دو گونه غیبت داشته است و این از عقاید روشن مذهب شیعه، و بلکه از مسلمات و بدیهیاتی است که تردیدبردار نیست. برخی از دانشمندان اهل سنت نیز در این مسأله با شیعیان همفکری دارند.
در متون حدیثی هر دو گروه شیعه و سنی روایاتی در این باره وارد شده است.
سید برزنجی‏[۱] از حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) روایت کرده است که آن حضرت فرموده است: برای صاحب این امر (حضرت مهدی (ع)) دو غیبت است که یکی از آن دو به‌قدری به درازا کشد که برخی گویند وی مرده است، و گروهی گویند او از بین رفته است. بر جایگاه و محل سکونتش نه از اولیاء و نه از دیگران، بجز آن کس که عهده‌دار کارهای شخصی آن حضرت می‌‏باشد، کسی آگاه نیست. و نعمانی‏[۲] در کتاب خویش از اسحاق بن عمار آورده که وی گفته است: از حضرت جعفر بن محمد الصادق (ع) شنیدم که می‏‌فرمود: برای قائم دو غیبت است که یکی طولانی و دیگری کوتاه است. در یکی جایگاه حضرت را فقط شیعیان مخصوص می‏‌دانند و در دیگری مکانش را بجز خدمتگزار ویژه‏‌اش کسی نمی‌‏داند. و همو[۳] از ابراهیم بن عمر الکناسی نقل کرده است که وی گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: صاحب این امر را دو غیبت است. و نیز[۴] از ابو بصیر روایت کند که گوید: خدمت حضرت صادق (ع) عرض کردم که امام باقر (ع) می‏‌فرمود که برای قائم آل محمد (ع) دو غیبت است که یکی از دیگری طولانی‌‏تر است. فرمود: آری ... این روایت را طبرسی نیز در کتاب اعلام الوری‏[۵] نقل کرده است. و همچنین نعمانی از محمد بن مسلم ثقفی روایت کرده است که می‌‏گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: برای قائم دو غیبت است که در یکی از آنها چنین گفته می‏شود که آن حضرت از بین رفته و معلوم نیست در کدام دره‏ای به سر می‌‏برد[۶] و نیز[۷] از مفضل بن عمر نقل می‏‌کند که از حضرت صادق (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت است. در یکی به سوی خانواده خود بر می‏‌گردد و در دیگری گفته می‏شود که از دنیا رفته و معلوم نیست در کدام دره‏ای ناپدید شده است.
شیخ طوسی[۸] از حازم بن حبیب از حضرت صادق (ع) این‏ روایت را نقل کرده است که حضرت به او فرمود: ای حازم برای صاحب این امر دو غیبت است، در دومی آشکار می‌‏شود، اگر کسی نزد تو آمد و گفت که دستش را از روی خاک قبر او تکانیده باور مکن و از او مپذیر. این بود نمونه‌‏ای از روایات و اخبار بسیاری که در این زمینه رسیده است و برای اثبات تاریخی این مسأله کافی است.
از این روایات دو برداشت شده است:
  • برداشت نخست: این برداشت موافق عقیده غیر امامیه است که گویند: مهدی کسی است که در زمان خود تولد یافته و زمین را از عدل پر می‏‌کند، همان‏طور که از جور و ستم پر شده است. طبق این عقیده، دو غیبت از یکدیگر جدا بوده و در فاصله بین دو غیبت حضرت بر مردم آشکار شده و ظهور بعد از غیبت دومی روز نهضت بزرگ حضرت است. مدت هر دو غیبت محدود و بسیار اندک است که بخاطر مصالح ویژه‏ای که حضرت خود در نظر دارند و یا بخاطر اینکه بعد از ظهور بتواند یارانی را گرد خود فراهم آورد غیبت می‌‏فرمایند. بر طبق این گونه برداشت از روایات چاره‏ای جز پذیرفتن این نظریه درباره دو غیبت نیست؛ زیرا با عمر کوتاه حضرت دیگر نمی‌‏توان غیبتی طولانی برای حضرت در نظر گرفت. برداشت برزنجی از روایات و اخبار گذشته همین است، آنجا که گوید: این دو غیبت - و خداوند داناتر است - همانست که قبلا گفته شد که حضرت در کوه‏های اطراف مکه پنهان می‏گردد و هیچ کس از آن حضرت آگاه نخواهد بود. مؤید این مطلب روایتی است از حضرت باقر (ع) که فرماید: برای صاحب این امر در برخی از این دره‏ها پنهانی و غیبتی است. و حضرت با دست خود به ذی طوی اشاره فرمود. می‏‌گویم: برزنجی غیبت دوم را متذکر نشده است.
  • برداشت دوم: این برداشت موافق عقیده امامیه است که می‏‌گویند مهدی (ع) از روز تولدش در قرن سوم تا هنگام ظهورش زنده می‌‏باشد. این برداشتی است که دانشمندان امامیه از این روایات داشته‏اند و پیشینیان آنان به شکلی روشن بر آن تصریح کرده‏اند و این مسأله از ضروریات مذهب امامیه است. نعمانی گوید[۹]:این‌گونه احادیثی که یادآور شده‏اند «برای قائم دوگونه غیبت است» - بحمد الله - درستی آنها نزد ما ثابت شده است. خداوند سخنان ائمه (ع) را روشن گرداند و درستی و راستی آنها را آشکار ساخت. اما غیبت اول، آن غیبتی است که طی آن سفر او نمایندگانی بین مردم و امام وجود داشتند که از سوی خود آن حضرت (ع) منصوب شده و میان مردم بطور آشکار و ظاهر زندگی می‌‏کردند ... این غیبتی کوتاه بود که دورانش سپری شده و مدتش گذشته است.
غیبت دوم غیبتی است که در آن نمایندگان و واسطه‌‏ها از میان برداشته شده‏‌اند و خداوند بجهت تدبیری که میان آفریدگان دارد و آنها را به دایره تمحیص و امتحان می‏‌کشد ... این غیبت‌ را بوجود آورده است و این زمانی است که اکنون ما در آن هستیم. شیخ مفید در «ارشاد»[۱۰] گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‏تر است، چنانکه اخبار و روایات گویای آنند. غیبت کوتاه‌تر از ابتداء میلاد آن حضرت است تا پایان دوران سفارت و نمایندگی بین امام (ع) و شیعیانش و در گذشت نمایندگان. و اما غیبت طولانی‏تر آن است که بعد از غیبت کوتاه شروع شده و در پایانش آن حضرت (ع) با شمشیر قیام خواهد کرد. طبرسی گوید[۱۱]: بنگر چگونه دو غیبت برای صاحب الامر همان‌گونه که در روایات وارد شده بود، روی داد. اما غیبت صغرای او آن بود که طی آن نمایندگان آن حضرت وجود داشتند و دروازه‏های ورود به خدمت آن حضرت شناخته شده بود و شیعیانی که به امامت یازدهمین امام حضرت حسن بن علی (ع) معتقد بودند، درباره آن اختلافی نداشتند.
ابن صباغ[۱۲] - که مالکی‌مذهب است - گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‌‏تر است. اولی که کوتاه‌‏تر است از هنگام تولدش تا پایان دوره نمایندگی بین آن حضرت و پیروانش بود. و اما دومی که طولانی‌‏تر می‌‏باشد، آن غیبتی است که بعد از اولی آغاز شده و در پایان آن با شمشیر قیام خواهد کرد. خداوند متعال فرموده است: ﴿﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۱۳] در این زمینه گفته‏‌های دیگری نیز ایراد شده است که نقل آنها به درازا می‏‌کشد»[۱۴].

پاسخ‌های دیگر

  با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الاشاعة لا شراط الساعه، ۹۲.
  2. غیبت نعمانی، ۱۷۰.
  3. غیبت نعمانی، ۱۷۱.
  4. همان کتاب، ۱۷۲- ۱۷۳.
  5. ص ۴۱۶.
  6. غیبت نعمانی، ۱۷۳. این‌گونه کلمات نه بدان معنی است که مکان زندگی حضرت در بیابان‌‏ها و دره‌‏ها است بلکه کنایه از انکار مردم نسبت به وجود حضرت است که چون دوران غیبت طولانی می‏‌شود مردم به شک و تردید افتاده و می‌‏گویند: پس او کجا است؟! در کدام کوه و دشت به سر می‌‏برد و در حرکت است؟
  7. غیبت نعمانی، ۱۷۳.
  8. غیبت شیخ، ۹۰.
  9. غیبت نعمانی، ۱۷۳- ۱۷۴.
  10. ارشاد مفید، ۳۲۶.
  11. اعلام الوری، ۴۱۶.
  12. فصول المهمه، ۳۰۹.
  13. و هرآینه در کتاب زبور بعد از ذکر - تورات - نوشته‏‌ایم که زمین را بندگان صالح و شایسته‌ام به ارث خواهند برد (انبیا/ ۱۰۵).
  14. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۱۶-۱۹.
  15. یادداشت‌های ج۹، ص۳۹۵.
  16. چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۳، ۳۴.
  17. همان، ص ۳۱-۴۳
  18. ر.ک: لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشراعي في مخ الأثر في الأمام الثاني عشر (ع)، فصل دوم، باب های ۲۶، ۲۹، ۳۲ ، ۳۳ ۳۸ و ۴۷؛ فصل نهم، باب او فصل دهم، باب ۵
  19. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص:۱۶۱ - ۱۶۲.
  20. ر.ک: محمد رضا حکیمى، خورشید مغرب،(دفتر نشر فرهنگ اسلامى)، ص ۴۲ و ۴۳.
  21. علامه مجلسى قدّس سرّه، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵.
  22. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۸۳، ۱۸۴.
  23. محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی)، کتاب الغیبه، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، بی تا، ص ۲۶۱.
  24. فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البیت (ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه.ق، ج ۲، ص ۲۵۹.
  25. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، صص ۱۷۱ و ۱۷۲.
  26. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص۱۷۳.
  27. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص ۱۷۴.
  28. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۱-۱۳.
  29. حضرت مهدی(ع) فرمود: " أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏‏ ‏"؛ اما در حوادثی که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.
  30. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  31. متن نامه‌ها –که به توقیعات مشهور است- در کتاب‌های علمای شیعه موجود است؛ از جمله: بحار الانوار، ج ۵۳، باب ۳۱، ص ۱۵۰ – ۱۹۷.
  32. غیبت طوسی، ح ۳۱۹، ص ۳۵۷.
  33. غیبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۱۷، ص ۳۵۵.
  34. یبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۶۵، ص ۳۹۵.
  35. " وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۳، ص۲۳۶.
  36. احتجاج، ج ۱، ح ۱۱، ص ۱۵.
  37. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۰۱ - ۱۰۵.