نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۶ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
فرماندهان سپاه امام مهدی(ع) چه کسانی هستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
« در روایات، نام افرادی را میبینیم که یا عملیات نظامی خاصی و یا فرماندهی تعدادی از لشکریان به آنان نسبت داده شده است. در این قسمت به نامها وعملکرد برخی از آنان اشاره میکنیم:
حضرت عیسی(ع):امیرمؤمنان(ع) در خطبهای میفرماید: "... آن گاه مهدی(ع)، حضرت عیسی(ع) را به جانشینی خود، در عملیات تهاجمی علیه دجال برمیگزیند. حضرت عیسی(ع) برای یافتن و سرکوبی دجال حرکت میکند. دجال که همه جهان را در سلطه خود دارد وکشاورزی ونسل بشری را نابود کرده است، مردم را به خویش میخواند وهر کس او را بپذیرد، مورد لطف قرار میگیرد واگر خودداری ورزد، او را میکشد. سراسر جهان، جز مکه، مدینه و بیت المقدس را درهم نوردیده است وهمه فرزندان نامشروع از شرق وغرب جهان پیرامونش گرد آمدهاند. دجال به سوی حجاز حرکت میکند و حضرت عیسی(ع) در گردنه "هرشا" به او میرسد وفریادی هولناک بر او میکشد وضربهای سخت بر او فرود میآورد واو را در شعلههای آتش ذوب میکند؛ آن سان که سرب در آتش ذوب میشود"[۱]. فرود آوردن ضربهای که ذوب شدن دجال را در پی دارد، شاید در اثر به کارگیری مدرنترین سلاحهای آن روز باشد وممکن است حکایت از اعجاز حضرت عیسی(ع) کند. در ویژگی حضرت عیسی(ع) آمده است: او چنان اُبّهتی دارد که چون دشمن او را میبیند، به یاد مرگ میافتد؛ چنان که گویی عیسی قصد جانش را کرده است[۲].
شعیب بن صالح(ع):امیرمؤمنان(ع) میفرماید: "سفیانی و صاحبان پرچمهای سیاه با یک دیگر رودررو میشوند، در حالی که میان آنان جوانی از بنی هاشم است که در کف دست چپ او خال سیاهی است و در پیشاپیش لشکریان او شخصی از قبیله بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است"[۳]. حسن بصری میگوید: در سرزمین ری، شخصی به نام شعیب بن صالح که چهارشانه، سبزینه وبدون ریش است، خروج میکند. لشکری چهار هزار نفری تحت امر دارد که لباسهای شان سفید و پرچمهای شان سیاه است و آنان پیشقراول سپاهیان مهدیاند"[۴]. عمار یاسر میفرماید: شعیب بن صالح، پرچمدار حضرت مهدی است[۵]. شبلنجی میگوید: فرمانده لشکریان پیشرو حضرت مهدی(ع)، مردی از قبیله بنی تمیم است که محاسن کمیدارد واو را شعیب بن صالح مینامند[۶]. محمد بن حنفیه میگوید: از خراسان سپاهی حرکت میکند که کمربندهای سیاه و پیراهن سفید پوشیده اند؛ جزو پیشقراولان سپاه، فرماندهای به نام شعیب بن صالح یا صالح بن شعیب است که از قبیله تمیم است. آنان سپاهیان سفیانی را شکست داده، گریزان میکنند و در بیت المقدس فرود میآیند و زمینه حکومتحضرت مهدی را پایهریزی میکنند[۷].
اسماعیل فرزند امام صادق(ع) و عبدالله بن شریک:ابو خدیجه میگوید: امام صادق(ع) میفرمود: "من از خدا خواستم که (فرزندم) اسماعیل را پس از من بر جای گذارد؛ ولی خداوند نخواست ودرباره او مقام دیگری به من بخشید؛ وی نخستین کسی است که با ده نفر از یارانش ظهور میکند وعبدالله بن شریک یکی از آن ده نفر است که پرچم دار اوست"[۸].
عقیل و حارث:حضرت علی(ع) میفرماید: "... حضرت مهدی(ع) لشکر را حرکت میدهد تا آن که وارد عراق میشود؛ در حالی که سپاهیان، پیشاپیش وپشت سر او حرکت میکنند وفرمانده نیروهای پیشرو، مردی به نام عقیل است و فرماندهی سپاهیان پشت سر را مردی به نام حارث عهده دار است"[۹].
جبیر بن خابور:امام صادق(ع) از امیرمؤمنان(ع) نقل فرموده است: "این شخص - جبیر - در جبل الاهواز به همراه چهار هزار نفر - در حالی که سلاحها را از نیام کشیده اند - منتظرند تا قائم اهل بیت ما ظهور کند. آن گاه این شخص همراه حضرت ودر رکابش با دشمنان خواهد جنگید"[۱۰]
مفضل بن عمر:امام صادق(ع) به مفضل بن عمر فرمود: "تو با چهل وچهار نفر دیگر با حضرت قائم(ع) خواهید بود. تو در سمت راست حضرت (ع) امر ونهی میکنی ومردم در آن زمان بهتر از امروز از تو اطاعت میکنند"[۱۱].
«اسماعیل فرزند امام صادق (ع) است. در برخى روایات از وى بهعنوان یکى از فرماندهان سپاه حضرت مهدى (ع) نام برده شده است. ابو خدیجه مىگوید:امام صادق (ع) مىفرمود: "من از خدا خواستم که فرزندم اسماعیل را پس از من برجاى گذارد، ولى خداوند نخواست و درباره او مقام دیگرى به من بخشید؛ وى نخستین کسى است که با ده نفر از یارانش ظهور مىکند و عبد الله بن شریک یکى از آن ده نفر است که پرچمدار اوست"[۱۴]»[۱۵].
«عبد الله بن شریک برطبق برخی روایات، وی یکی از فرماندهان سپاه حضرت مهدی (ع) است. طبق فرموده امام صادق (ع)، وی یکی از ده نفری است که جزو یاران اسماعیل (فرزند امام صادق (ع)) و پرچمدار اوست[۱۶]. امام باقر (ع) نیز فرمود: "گویا عبدالله بن شریک عامری را میبینم که عمامه مشکی بر سر نهاده، دو طرف عمامهاش بین شانههایش افتاده، با سپاهی چهار هزار نفری، پیش روی قائم ما از دامنه کوه بالا میروند و همواره تکبیر میگویند"[۱۷]»[۱۸].
«در روایات، نام افرادی را میبینیم که یا عملیات نظامی خاصی و یا فرماندهی تعدادی از لشکریان به آنان نسبت داده شده است، که به نام و عملکرد برخی از آنان اشاره میکنیم:
حضرت عیسی (ع): امیر مؤمنان علی (ع) در خطبهای میفرماید: "... آنگاه مهدی (ع)، حضرت عیسی را به جانشینی خود، در عملیات تهاجمی علیه دجال برمیگزیند... عیسی (ع) در گردنه "هرشا" به او میرسد و فریادی هولناک بر او میکشد و ضربهای سخت بر او فرود میآورد و او را در شعلههای آتش ذوب میکند؛ آنسان که سرب در آتش ذوب میشود"[۱۹].
شعیب بن صالح: شبلنجی میگوید: فرمانده لشکریان پیشرو حضرت مهدی (ع)، مردی از قبیله بنی تمیم است که محاسن کمی دارد و او را شعیب بن صالح مینامند[۲۰].
اسماعیل (فرزند امام صادق (ع)) و عبدالله بن شریک: امام صادق (ع) میفرمود: "من از خدا خواستم که "فرزندم" اسماعیل را پس از من برجای گذارد؛ ولی خداوند نخواست و درباره او مقام دیگری به من بخشید؛ وی نخستین کسی است که با ده نفر از یارانش ظهور میکند و عبدالله بن شریک یکی از آن ده نفر است که پرچمدار اوست"[۲۱]. امام باقر (ع) فرمود: "گویا عبدالله بن شریک عامری را میبینم که عمامه مشکی بر سر نهاده، دو طرف عمامهاش بین شانههایش افتاده، با سپاهی چهار هزار نفری پیش روی قائم ما، از دامنه کوه بالا میروند و همواره تکبیر میگویند"[۲۲].
عقیل و حارث: حضرت علی (ع) میگوید: "... حضرت مهدی (ع) لشکر را حرکت میدهد تا آنکه وارد عراق میشود؛ در حالی که سپاهیان، پیشاپیش و پشت سر او حرکت میکنند و فرمانده نیروهای پیشرو، مردی به نام "عقیل" است و فرماندهی سپاهیان پشت سر را مردی به نام "حارث" عهدهدار است"[۲۳].
مفضل بن عمر: امام صادق (ع) به مفضل فرمود: "تو با چهل و چهار نفر دیگر با حضرت قائم (ع) خواهید بود. تو در سمت راست حضرت، امر و نهی میکنی و مردم در آن زمان، بهتر از امروز از تو اطاعت میکنند"[۲۵].
↑ابن حمّاد، فتن، ص ۸۴؛ ابن المنادی، ص ۴۷؛ دارمی، سنن، ص ۹۸؛ عقد الدرر، ص ۱۲۶؛ ابن طاووس، فتن، ص ۴۹
↑الایقاظ من الهجعه، ص ۲۶۶؛ ر. ک: کشی، اختیار معرفة الرجال، ص ۲۱۷؛ ابن داود، رجال، ص ۲۰۶. امام باقر(ع) میفرمود: "گویا عبدالله بن شریک عامری را میبینم که عمامه مشکی بر سر نهاده، دو طرف عمامهاش بین شانه هایش افتاده، با سپاهی چهار هزار نفری پیش روی قائم ما از دامنه کوه بالا میروند وهمواره تکبیر میگویند". الایقاظ من الهجعه، ص ۲۶۶؛ ر. ک: بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۶۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۶۱
↑خرائج، ج ۱، ص ۱۸۵؛ بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۹۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث ۲: ۱۱۸. درباره جبیر بن خابور با وجود پژوهش فراوان در کتاب های شیعه وسنّی جز مطلب زیر، مطلب دیگری یافت نشد. امام صادق (ع) فرمود: «جبیر بن خابور، گنجینه دار معاویه بود.او مادر پیری داشت که در شهر کوفه زندگی می کرد. روزی جبیر به معاویه گفت: دلم برای مادرم تنگ شده است؛ اجازه بده تا از او دیدار کنم تا کمی از حقوقی که بر گردن من دارد، ادا کنم. معاویه گفت: در شهر کوفه چه کار داری؟ در آن جا مرد جادوگری به نام علی بن ابی طالب است واطمینان ندارم که تو را نفریبد. جبیر گفت: من با علی کاری ندارم. من می خواهم به دیدار مادرم بروم وحقّ او را به جا آورم. جبیر پس از کسب اجازه عازم سفر شد. آن گاه که به شهر کوفه رسید چون امیرالمؤمنین (ع) پس از جنگ صفین پیرامون شهر کوفه دیده بان گماشته بود ورفت وآمدها را کنترل می کردند دیده بانان او را دستگیر کردند وبه شهر آوردند. علی (ع) به او فرمود: «تو یکی از گنجینه های خداوندی. معاویه به تو چنین گفته است که من جادوگر هستم». جبیر گفت: سوگند به خدا که چنین گفته است. حضرت فرمود: «تو مالی همراه داشته ای که مقداری از آن را در منطقه عین التمر به خاک سپرده ای». جبیر این مطلب را نیز تصدیق کرد. سپس امیرمؤمنان (ع) به امام حسن (ع) دستور داد تا از وی پذیرایی کند. روز بعد علی (ع) به یاران خود فرمود: «این شخص در جبل الاهواز...(ادامه مطلب در متن کتاب است)
↑حصینی، الهدایه، ص ۳۱؛ ارشاد القلوب، ص ۲۸۶؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۰۱. (افراد دیگری هم چون: داو رق ونجم بن اعین، حمران بن اعین ومیسر بن عبدالعزیز هستند که در روایات، به زنده شدن دوباره آنان وحضورشان در زمام امام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف. اشاره شده است که مادر بخش آینده به آن اشاره خواهیم کرد