بحث:آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

نویسنده: آقای یوسفی

پاسخ تفصیلی

اقسام سه گانۀ انتظار

معنای حقیقی انتظار

علل عدم معنای صرفا قلبی برای انتظار

  1. در روایات وارده از رسول اکرم(ص) و ائمۀ اطهار(ع) از انتظار فرج به عنوان افضل اعمال تعبیر شده است[۶] که ظهور در انتظار عملی دارد؛ زیرا انتظار قلبی صرف را نمی‌توان عمل نامید[۷].[۸]
  2. بدون تردید در مقایسه بین انتظار قلبی و انتظار عملی نمی‌توان انتظار قلبی صرف را افضل از انتظار عملی که متضمن انتظار قلبی است، دانست. بنابراین، آنچه با "افضل اعمال" بودن تناسب دارد، انتظار قلبی صرف نیست، بلکه انتظار عملی است که جامع‌تر و فراگیرتر از انتظار قلبی صرف است. نتیجه اینکه آنچه از روایت «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ» فهمیده می‌شود، انتظار عملی است نه مجرّد انتظار قلبی[۹].
  3. اگر مقصود از روایت «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ» را صرفاً انتظار قلبی فرض کنیم با مسلّمات شریعت اسلام و آیات و روایات منافات خواهد داشت. این خود دلیل روشنی بر این حقیقت است که انتظار قلبی صرف، مراد نیست. برای روشن شدن موضوع باید گفت مطالعه در آیات و روایات بسیار، این حقیقت انکارناپذیر را منتج می‌شود که اعمال بسیاری وجود دارند که قطعاً از انتظار قلبی مجرد، افضل و بالاترند، در حالی که عبارت روایت «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ» آنچنان در دلالت بر افضلیت انتظار فرج، صریح و محکم است[۱۰] که جایی برای توجیه عبارت و حمل آن بر ارادۀ معنای دیگر باقی نمی‌ماند. بنابراین، چنانچه مراد از این روایت، صرف انتظار قلبی باشد با آیات و روایات مسلم و قطعی معارض خواهد شد و نتیجه، سقوط این روایت از اعتبار است؛ در حالی که اگر مقصود از این روایت، انتظار عملی باشد با تمام آن روایات و آیات، هماهنگ و موافق خواهد شد و هیچ تعارضی بین آنها نخواهد بود. این، خود قرینه و دلیل روشنی است بر این حقیقت که مراد از انتظار فرج در روایات، انتظار عملی است نه مجرد انتظار قلبی[۱۱].

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: مکارم شیرازی، سخنرانی درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، ۱۰/۲/۱۳۹۴.
  2. ر.ک. ناصری، محمد، خُلُق، فرهنگ انتظار، ج۱، ص۹۸۷.
  3. «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً یَجِی‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ الغیبة (للنعمانی)، ج۱، ص۲۰۰.
  4. ر.ک. آیتی، نصرت الله، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  5. ر.ک. ناصری، محمد، خُلُق، فرهنگ انتظار، ج۱، ص۹۸۷.
  6. «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّه‏»؛ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۰۸.
  7. مگر اینکه لفظ عمل، مجازاً به معنی انتظار قلبی به کار رود که آن هم احتیاج به قرینه و دلیل دارد؛ زیرا مجاز، برخلاف اصل است.
  8. ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۸۹-۹۲.
  9. ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۸۹-۹۲.
  10. زیرا افعل التفضیل و جمع مضاف به امت است که به منزله تصریح به عموم است و جایی برای احتمال تخصیص نمی‌گذارد.
  11. ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۸۹-۹۲.
  12. «بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  13. «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
  14. «خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده» سوره نساء، آیه ۹۵.
  15. ر.ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۸۹-۹۲.