بحث:دیدار با امام مهدی در کلام اسلامی
مقدمه
- غیبت امام دوازدهم (ع) از ضروریات مذهب شیعه است. بنابر تعالیم شیعه، امام زمان (ع) را دو غیبت است: غیبت صغری و غیبت کبری. بیشترینه علمای شیعه آغاز غیبت صغری را سال ۶۹ ق. دانستهاند؛ هنگامی که امام حسن عسکری (ع) به شهادت رسید و امامت فرزند گرامیاش حضرت مهدی (ع) آغاز گشت[۱]. برخی دیگر از علما، چون تولد و روزگار خردسالی امام زمان (ع) بر همه آشکار نبوده است، غیبت صغری را از تولد آن حضرت تا غیبت کبری- سال ۷۴- دانستهاند[۲]. به هر سان، امام زمان (ع) در عصر غیبت همانند دیگر امامان (ع) در دسترس مردم نیست و مردم نمیتوانند با او دیدار کنند. یکی از مسائل شیعه در عصر غیبت آن بوده است که آیا میتوان در روزگار غیبت به دیدار آن امام (ع) شرفیاب شد یا نه. بسیاری از علما و خواص شیعه، امام زمان (ع) را در خردسالی و عصر غیبت صغری دیدهاند. در پارهای روایات نام کسانی که امام (ع) را دیدهاند، آمده است. بنابر روایتی، امام عسکری (ع) چهل نفر از شیعیان خاص خویش را گرد آورد و حضرت مهدی (ع) را بدانان نشان داد[۳]. این موضوع چنان برای شیعیان مهم مینماید که برخی از علمای شیعه در کتابهای خویش، بابی را با عنوان بَابُ ذَكَرَ مِنْ شَاهِدُ الْقَائِمِ (ع) وَ رَآهُ وَ كَلَّمَهُ گشودهاند و نام کسانی را که توفیق دیدار یافتهاند، برشمردهاند[۴][۵].
گونههای دیدار
- دیدار در خواب؛
- دیدار به حال مکاشفه که از گذر طاعات و ریاضات شرعی و صفای باطنی پدید میآید؛
- دیدار در بیداری: این گونه دیدار نیز بر سه گونه است:
- مسئلهای که محل بحث است، این است که آیا میتوان امام را به حال بیداری دید و در حال دیدار یا پس از آن، او را شناخت یا نه. در روایات آمده است که امام زمان (ع) در ایام حج، برای مناسک حضور مییابد و مردم را میبیند و آنان را میشناسد؛ ولی مردم او را نمیشناسند، هر چند میبینند[۷]. بنابر این دسته از روایت، بسیاری کسان امام (ع) را میبینند؛ ولی نمیشناسند[۸].
معنای غیبت
- برای غیبت امام (ع) دو معنا میتوان بازیافت: یکی آنکه جسم مبارک امام (ع) از دیدگان پنهان گردد و دوم، جسم امام (ع) دیده شود؛ ولی کسی ایشان را نشناسد. پنهان گشتن جسم برای انبیا و نیز اولیای دیگر روی داده است. برای نمونه، قرآن بیان میکند که خداوند، پیامبر اسلام (ص) را هنگام تلاوت قرآن از دیدگان کفار- که قصد آزار داشتند- پنهان میساخت[۹]. این پنهانی، گونهای اعجاز است. اما دیده شدن و در همان حال، ناشناس ماندن، در بیشتر اوقات نیازمند اعجاز و خرق عادت نیست. از روایات و نیز ماجرای کسانی که به پیشگاه امام زمان (ع) بار یافتهاند، برمیآید که غیبت امام (ع) بر هر دو گونه- ناپیدا شدن و ناشناس ماندن- است. گاه نیز در یک زمان هر دو گونه اتفاق میافتد. یک نفر نمیبیند و دیگری میبیند و نمیشناسد[۱۰][۱۱].
دیدار در عصر غیبت کبری
- در عصر غیبت کبری کسانی بسیار با امام (ع) دیدار کردهاند که برخی از آنان از علمای بزرگ شیعه و معتمد بودهاند[۱۲]. علامه مجلسی نام و حکایت برخی از آنان را آورده است[۱۳]. محدث نوری در کتاب النجم الثاقب صد حکایت از این کسان نقل کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر شیعه در این باره کتابهایی مستقل نوشتهاند. مهمترین این آثار عبارتاند از: تبصرة الولی فیمن رأی الامام الغائب، تألیف سید هاشم بحرانی، تذکرة الطالب فیمن رأی الامام الغائب، تألیف سید هاشم بحرانی، تذکرة الطالب فیمن رأی الامام الغائب و نیز دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام، تألیف شیخ محمود میثمی عراقی، بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، تألیف سید جمال الدین محمد بن حسین یزدی طباطبائی، البهجة فیمن فاز بلقاء الحجة، تألیف میرزا محمد تقی الماسی اصفهانی و العبقری الحسان فی تواریخ صاحب الزمان، تألیف شیخ علی اکبر نهاوندی. بسیاری کسان که به دیدار امام (ع) توفیق یافتهاند، برای پرهیز از شهرت و اتهام دروغگویی یا تقیه و مانند آنها دیدار خویش را تا پایان عمر آشکار نساختهاند[۱۴][۱۵].
نظریههای علمای شیعه
- گروهی از علمای بزرگ شیعه همانند سید مرتضی، شیخ طوسی و سید بن طاووس بر این باورند که میتوان در غیبت کبری به دیدار امام زمان (ع) نایل گشت و این را یکی از فواید وجود امام زمان (ع) در زمان غیبت دانستهاند. برخی مسئلهای طرح کردهاند که وقتی امام معصوم (ع) غایب است، بود و نبود ایشان چه بهرهای برای شیعیان دارد. سید مرتضی در پاسخ بر آن است که یکی از بهرهها، امکان ملاقات با آن امام همام (ع) است. بنابر نظر او، دلیلی بر رد امکان ملاقات در دست نیست. شیخ طوسی معتقد است که دلیلی در میان نیست که امام (ع) بر همه دوستداران خویش پنهان است و جایز است که ایشان بر بیشتر آنان ظاهر گردد. اگر امام (ع) بر کسی ظاهر نمیگردد، به دلیل کوتاهیهای خود او است[۱۶][۱۷].
دیدار با امام در عصر غیبت کبری در توقیع امام زمان (ع)
- در توقیع امام زمان (ع) خطاب به آخرین نایب خاص، علی بن محمد سمری، آمده است که امام (ع) او را از پایان عمرش باخبر میسازد و از آغاز غیبت کبری آگاه میکند و بدو فرمان میدهد که کسی را پس از خود به نیابت برنگزیند و در پایان میفرماید: هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی مدعی دیدار با من شود، کذاب است. بسیاری از علمای شیعه این توقیع را در کتب روایی خویش آوردهاند[۱۸]. برخی با استناد به این توقیع و نیز شواهد دیگر، بر آن رفتهاند که دیدار با امام (ع) در عصر غیبت، ممکن نیست و اگر برای کسی پیش آید، از آن پرده بر نمیدارد و سخن نمیگوید. در برابر، برخی دیگر در سند این توقیع خدشه وارد کرده و آن را ضعیف و مرسل دانستهاند[۱۹]. اما حقیقت این است که توقیع یاد شده را نمیتوان مرسل دانست؛ زیرا شیخ طوسی آن را بیواسطه از ابو محمد مُکتب نقل کرده است که از مشایخ وی بوده است و ابومحمد نیز آن را در خانه سمری استنساخ کرده است. بدین سان، با بررسی شرح حال راویان توقیع روشن میشود که توقیع، مرسل یا ضعیف و غیر قابل اعتماد نیست و شیخ صدوق آن را از مشایخ معتمد خویش نقل کرده است[۲۰]. برخی دیگر از محققین تفسیرهایی از توقیع به دست دادهاند که از این گذر، ناسازگاری آن با ملاقات امام (ع) در عصر غیبت از میان رفته است؛ مثلًا گفتهاند که مراد از دیدار امام (ع)، ظهور او است بدین معنا که هر کس پیش از خروج سفیانی و صحیحه آسمانی مدعی شود که امام زمان (ع) ظهور کرده و او به دیدار آن امام (ع) نایل گشته است، دروغگو است[۲۱] یا گفتهاند که هر کس مدعی شود هر گاه بخواهد، امام (ع) را میبیند، دروغگو است[۲۲]. برخی دیگر نیز معتقدند که مراد این است: هر کس ادعای دیدار امام را به عنوان نایب خاص سر دهد، دروغگو است. در حقیقت، کلام امام (ع) در توقیع مبارک تأکیدی بر پایان دوره غیبت صغری و نیابت خاص است و تصریح امام (ع) در آغاز توقیع بدین موضوع، گواه بر درستی این تفسیر است[۲۳][۲۴].
دیدار امام در ادعیه و زیارات
- امامان معصوم (ع) در بسیاری از ادعیه و زیارات، از خداوند، دیدار حضرت مهدی (ع) را درخواستهاند. در دعای غیبت امام زمان (ع) که نایب اول امام، عثمان بن سعید به ابوعلی بن همام املاء کرده، آمده است: "وَاجْعَلْنا مِمنْ تَقِر عَینُه بِرُؤْیتِهِ"[۲۵]. در دعای عهد از امام صادق (ع) آمده است: اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ، وَ اكْحَلْ ناظري بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ [۲۶]. مقصود این دعاها تنها درخواست دیدار آن حضرت در عصر ظهور نیست و ایام غیبت آن حضرت را نیز در بر میگیرد. حتی یکی از وظایف منتظران راستین شوق و دعا برای دیدار امام (ع) است[۲۷][۲۸].
شوق دیدار امام (ع)
- از اینکه پارهای روایات، امام زمان (ع) را به یوسف (ع) تشبیه کردهاند، بر میآید که باید عاشقانه در پی دیدار او بود؛ همان سان که یعقوب (ع) دیدار یوسف (ع) را تمنا میکرد. نقل است که یعقوب (ع) فاصله میان وطن خویش و مصر را از سر شوق، نه روزه طی کرد در حالی که میان آن دو مکان، هجده روزه راه بود[۲۹]. در روایتی آمده است که چشمان اهل ایمان در فراق امام (ع) پیوسته گریان است[۳۰] و این خود، از اعمالی است که ظهور را پیش خواهد انداخت[۳۱].
ادعای دیدار
- امکان دیدار امام (ع) در عصر غیبت بدین معنا نیست که هر کس بخواهد بدان دست مییابد. جز اندکی از نیکان توفیق دیدار نخواهند یافت. بدین روی، هر حکایتی از دیدار امام زمان (ع) را نمیتوان پذیرفت. از این جمله حکایتها است آنچه با عنوان داستان جزیره خضراء نقل کردهاند که دارای مدرک و سند و توجیه علمی نیست و برخی علمای بزرگ آن را داستانی تخیلی دانستهاند[۳۲]. شیخ جعفر کاشف الغطاء نیز این داستان را راست نمیشمارد و از باورهای اخباریان میخواند[۳۳][۳۴].
پانویس
- ↑ مرءاة العقول، ۴/ ۵۲.
- ↑ الارشاد، ۳۴۶؛ اعلام الوری، ۴۱۶.
- ↑ الغیبة، شیخ طوسی/ ۲۱۷؛ کمال الدین، ۲- ۱/ ۴۳۵.
- ↑ کمال الدین، ۲- ۱/ ۴۳۴، الغیبة، شیخ طوسی/ ۱۵۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 425.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 425.
- ↑ منتخب الاثر، ۲۵۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 425.
- ↑ ﴿وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا ﴾؛ سوره اسراء، آیه ۴۵.
- ↑ امامت و مهدویت، ۲/ ۴۷۹- ۴۷۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 426.
- ↑ امامت و مهدویت، ۲/ ۴۷۴.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۷۷- ۱.
- ↑ الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 426.
- ↑ الغیبة، شیخ طوسی/ ۶۸؛ چشم به راه مهدی، ۷۳ و ۷۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 427.
- ↑ کمال الدین، ۲- ۱/ ۵۱۶؛ الغیبة، شیخ طوسی/ ۲۴۳؛ کشف الغمة، ۳/ ۳۲۰.
- ↑ بحارالانوار، ۵۳/ ۳۱۸.
- ↑ مکیال المکارم، ۲/ ۳۵۸؛ چشم به راه مهدی، ۵۸- ۵۱.
- ↑ آخرین امید، ۶۶.
- ↑ امامت و مهدویت، ۲/ ۴۷۵.
- ↑ مکیال المکارم، ۲/ ۳۶۰ و ۳۶۱؛ بحارالانوار، ۵۲/ ۱۵۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 427-428.
- ↑ کمال الدین، ۲- ۱/ ۵۱۳.
- ↑ مفاتیح الجنان، ۸۴۲.
- ↑ مکیال المکارم، ۲/ ۳۷۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 428.
- ↑ الاصول من الکافی، ۱/ ۳۳۷.
- ↑ الاصول من الکافی، ۱/ ۳۳۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 428.
- ↑ طبقات اعلام الشیعه، ۳/ ۱۴۵.
- ↑ چشم به راه مهدی، ۹۵ و ۱۰۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 428-429.