نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۳۸ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
او مدعی بود که جبرئیل، نزدش میآید و وحی را بر او نازل میکند[۱۱]. طلیحه بن خویلد میگفت: "ذالنون" فرشتهای است که وحی را بر من نازل میکند[۱۲]. او با دروغ، کار خود را پیش برد. سخنانی سجعگونه همانند قرآن گفت و مردم را به ترک سجود امر کرد. او به پیروانش میگفت: "خداوند به سجده کردن شما و... نیازی ندارد. شما میتوانید ایستادهعبادت کنید و..."[۱۳][۱۴].
↑عزالدین ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۷۷؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۱، ص۱۴؛ محمد بن جریر طبری تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۴۳؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۴۲.
↑محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۵۷.
↑عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۴۶؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۱۴، ص۵۴۰.
↑عزالدین ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۷۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۴۳.
↑علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۷؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص:۱۲۹ او به مدینه آورده شد. ابوبکر از خون او گذشت. احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۰۱.
↑مطهر بن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، ج۵، ص۱۵۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۱، ص۱۵.
↑شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۳، ص۲۳۰؛ محمد بن عمر واقدی، الرده مع نبذة العراق و ذکر المثنی بن حارثه الشیبانی، ص۱۰۰.
↑مطهر بن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، ج۵، ص۱۵۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۱، ص۱۰۱.
↑محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۶۱؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۷۷۳؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۴۸.
↑اکرمهما الله بیدی و لم یهنی بایدیهما؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۷۷؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۴۴۰.
↑شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۳، ص۲۳۰.
↑ذانک رجلان سعدا بی و لم اشق علی ایدیهما؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۵۸.
↑ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۴۴۱.
↑شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۳، ص۲۳۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۷۷؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۷۷۳.
↑عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۷۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۵۸.
↑احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۳۰.
↑شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۳، ص۲۳۰؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۴۴۱؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۵۹؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۳۰.