اخوت
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اخوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- واژه "اخ" و مشتقّات آن بهصورتهای مفرد، تثنیه و جمع ۹۶ بار در قرآن آمده است. واژهشناسان، اخوّت مصدر "اخ" را بهمعنای برادری نسبی یا دینی و دوستی و مصاحبت دانستهاند[۱]. معنای اصلی و حقیقی "اخ" شریک در ولادت یا شیرخوارگی است که برادر نَسَبی و رضاعی را شامل میشود و در دیگر مفاهیم (مانند مشارکت در قبیله، کار و صنعت، دین و دوستی) بهصورت استعاره و مجاز بهکار رفته است[۲]. *برخی معتقدند: معنای اصلی این واژه قوّت و نیرو است که در آن مفهوم الفت، عطوفت و دوستی اشراب شده و در همه واژههای قرآنی "اخ" و مشتقّات آن، این معنا لحاظ شده است[۳][۴].
اخوت در قرآن
- واژه "اخ" و مشتقّات آن در قرآن بهمعنای برادری نَسَبی و رضاعی میان دو تن، عاطفی، قبیلهای، همراهی و همگرایی و برادری دینی آمده است.
- در برخی از آیات، "اخ" بهمعنای برادر نسبی یا رضاعی بهکار رفته، مانند مواردی که داستان برخی برادران آمده است؛
- همچون داستان هابیل و قابیل﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ﴾[۵]،
- داستان موسی و هارون﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۶]، داستان یوسف و برادرانش[۷]
- ارث﴿وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ﴾[۸]،
- و رابطه محارم نسبی﴿وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۹]، سخن بهمیان آورده و آیاتی که مرز دینداری را از مرز روابط نسبی و برادری جدا ساخته، و از مؤمنان خواسته درصورت گمراهی، از آنان فاصله بگیرند: ﴿لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ﴾[۱۰]، و نیز آیاتی از گریز برادران از یکدیگر در روز قیامت خبر داده است: ﴿يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ﴾[۱۱]. و هدایتیابی و برگزیدگی شماری از برادران پیامبران[۱۲]، گزارش شده است.
- در پارهای از آیات که از پیامبران بهصورت برادران امّت خود یاد شده، همچون ﴿وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا﴾[۱۳]، ﴿إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ﴾[۱۴] و...، اخوّت به مفهوم برادری عاطفی بهکار رفته است[۱۵]؛ چه، پیامبران بهسبب دلسوزی و مصلحتجویی درباره امّت خود و کوشش برای سعادت آنان به مثابه برادر به آنان سود رساندهاند[۱۶].
- برخی از مفسّران بر این باورند که در همه این موارد[۱۷] یا دستکم درباره هود، "اخ" بهمعنای حقیقی خود بهکار رفته[۱۸]؛ زیرا آنان جزو امّتی بودند که با چند واسطه، به یک پدر منتهی میشدند.
- در بخشی دیگر از آیات، اخوّت بهمعنای همراهی و همگرایی آمده است؛ نظیر آیاتی که از برادری منافقان و کافران با یکدیگر سخن گفته است: ﴿...لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ﴾[۱۹]، ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا﴾[۲۰]؛ زیرا آنان در مبارزه با اسلام و مسلمانان و عدم پذیرش آیین الهی با یکدیگر همراه و همگرا بودهاند[۲۱].
- چنانکه تبذیرکنندگان بهسبب همگرایی با شیطان، برادران او معرّفی شدهاند: ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ﴾[۲۲].
- نیز آیه ﴿وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ...﴾[۲۳] بهمعنای همگرایی[۲۴] شیطانی و آیه ﴿وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا...﴾[۲۵] نیز در معنای برادری و همگرایی در کفر و نفاق بهکار رفته است [۲۶].
- در برخی دیگر از آیات، اخوت بهمعنای برادری دینی و اسلامی آمده است. چنانکه مؤمنان را برادران یکدیگر: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾[۲۷] یا مشرکان پیمانشکن را که توبه کرده، به انجام نماز و پرداخت زکات روی آورند، برادران مؤمنان: ﴿فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ﴾[۲۸] دانسته [۲۹] و از مؤمنان خواسته شده است تا برای برادران دینیِ پیش از خود بخشش و صفای دل بخواهند: ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا﴾[۳۰] چنانکه از پسرخواندههایی که پدرانشان مشخّص نیست، با عنوان برادران دینی یادکرده است: ﴿فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ﴾[۳۱][۳۲].
اهمیت اخوت و برادری دینی
- برادری دینی، یکی از کارآمدترین راهها برای گریز از زیانهای تفرقه و حفظ کیان جامعه دینی از سوی قرآن معرّفی شده است؛ زیرا در سایه برادری دینی اتّحاد و محبّت و همکاری در کارهای نیک پدید میآید و جامعه از بسیاری از انحرافات روحی، اجتماعی و دینی مصون میماند و توازن اجتماعی بین افراد جامعه بهوجود میآید؛ چنانکه روایت شده: مسلمانان در برابر همدیگر مانند ساختمانی هستند که تمام اجزای آن همدیگر را نگه میدارند[۳۳]. و از پیامبر نقل شده است: مؤمنان برادرند و خون (بهای) آنان یکسان و برابر و دستی واحد، در برابر دشمن هستند[۳۴]؛ بهطوری که محور اصلی ارتباط با افراد را همگرایی ایمانی قرارداده و از ارتباط با افراد بیایمان، حتّی پدر و برادر نسبی جلوگیری کرده است﴿قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾ [۳۵].
- همچنین اگر مسلمانی، مسلمان دیگری را به قتل برساند، قرآن ضمن حفظ حقّ قصاص برای اولیای دم، به آنان سفارش کرده که بهسبب اخوّت ایمانی، قاتل را عفو کنند؛ حتّی با قتل عمد، اخوّت ایمانی بین قاتل و ولیّ دم از بین نمیرود: ﴿فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ...﴾[۳۶][۳۷].
- قرآن بر نقش ایمان در نابود کردن کینهها و منازعات و ایجاد روح دوستی و همدلی تأکید﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾[۳۸] و مؤمنان را برادر یکدیگر معرّفی کرده: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾[۳۹]، و پیوند میانشان را نه پیوند نسبی یا اعتباری، بلکه پیوندی قلبی خوانده است: ﴿وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ﴾[۴۰] که با صرف تمام سرمایههای زمین، دستیافتنی نیست: ﴿لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ﴾[۴۱] و ضمن یاد کرد اختلاف دیرینه میان اوس و خزرج در یک آیه، دوبار از برادری ایجاد شده میانشان بهصورت نعمت الهی یادکرده است: ﴿وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا﴾[۴۲]؛ چنانکه یوسف، ستم برادرانش به خود را ناشی از کوشش شیطان برای ایجاد شکاف میانشان دانسته است: ﴿مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي...﴾[۴۳] و بهسبب اهمّیّت و نقش برادری دینی در استحکام جامعه دینی، پیامبر اکرم(ص) پس از هجرت به مدینه در آغازین گامهای خود میان مسلمانان عقد اخوّت برقرار ساخت[۴۴] و علی(ع) را برادر خود خواند و فرمود: تو در دنیا و آخرت برادر منی[۴۵].
- برخی معتقدند: عقد اخوّت دو بار انجام شد: یک بار پیش از هجرت و در میان مسلمانان مکّه و یک بار هم در مدینه میان مهاجر و انصار[۴۶]. این برادری چنان مستحکم بود که تا پیش از نزول آیه ﴿وَأُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ﴾[۴۷] که ارث را بر اساس خویشاوندی قرار داد، آنان از یکدیگر ارث میبردند[۴۸].
- واقعیت آن است که حقیقیترین مراتب برادری[۴۹] و از راههای تقرّب به خداوند، برادری دینی است[۵۰]. و حتّی برادری دینی استوارتر از برادری نسبی است[۵۱]؛ زیرا در قیامت برادری نسبی از بین میرود ﴿فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ﴾[۵۲] و حتّی برادران نسبی از یکدیگر گریزانند ﴿يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ﴾[۵۳]؛ امّا برادری ایمانی است که در آخرت نیز تداوم دارد: ﴿إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ﴾[۵۴].
- این اخوّت برپایه ایمان به خدا بنا شده است﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۵۵] چنانکه در معنای اخوّت، عطوفت و مهربانی هم هست. این ارتباط عاطفی سبب میشود به یکدیگر نهتنها ستم نکرده؛ بلکه به یکدیگر یاری رسانند[۵۶]؛ عیبپوش یکدیگر باشند؛ از خطاهای هم درگذرند، و برای یکدیگر آمرزش طلبند[۵۷][۵۸].
حقوق برادران دینی
کمک و یاری رساندن
- ثمره پیوند قلبی میان برادران دینی این است که از منفعتطلبی برای خود و بیتوجّهی به دیگران دور باشند و اصلاحگری را پیشه خود سازند: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ...﴾[۵۹]، و خود را در شادی و غم برادران دینیشان شریک بدانند؛ در روایات، به دوستی و برادری میان مؤمنان تأکید شده و مؤمنان به مثابه اعضای یک پیکر دانسته شدهاند که بهطور طبیعی، درد هر عضوی به دیگر اعضا سرایت میکند[۶۰]؛ بدین سبب، انسان باید همیشه در فکر برادرش باشد[۶۱] و کسی که در اندیشه گرفتاری مسلمانان نباشد[۶۲] یا نسبت به گرسنگی دیگران بیتوجّه بوده و سیر بخوابد، بیبهره از اسلام معرّفی شده است[۶۳].
کوشش برای رفع مشاجرهها
- طبیعت زندگی اجتماعی، مشاجرههایی را میان برادران دینی یا گروههایی از دینداران درپی دارد. در چنین مواردی، از مؤمنان خواسته شده تا حقوق برادری را رعایت و از اسباب تفرقه و اختلاف دوری کنند و از دیگر مسلمانان خواسته شده تا برای رفع مشاجرهها و برقراری آشتی میان برادرانشان وساطت کنند: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ﴾[۶۴]، ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا﴾[۶۵][۶۶]، و از مؤمنان خواسته شده تا برای تحکیم برادری دینی، حتّی در مواردی همچون قصاص، از یکدیگر درگذرند﴿فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ...﴾[۶۷].
- در برخی روایات، اصلاح میان دو برادر دینی، از همه نمازها و روزهها برتر دانسته شده [۶۸] تا بدانجا که دروغ گفتن برای برقراری آشتی روا شمرده شده است[۶۹].
پرهیز از کارهای زیانآور به پیوند برادری
- نهی از غیبت برادران ایمانی و برابر دانستن آن با خوردن گوشت مرده برادر مؤمن: ﴿...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ...﴾[۷۰]،
- نهی از تمسخر و استهزا: ﴿لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ﴾[۷۱]،
- دعوت به پرهیز از عیبجویی یکدیگر: ﴿وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ﴾[۷۲]،
- لقب زشت دادن به همدیگر: ﴿وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ﴾[۷۳]،
- پرهیز از بدگمانی و گناه دانستن برخی از مصادیق آن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ﴾[۷۴]،
- دوری از پیجویی اسرار یکدیگر: ﴿وَلَا تَجَسَّسُوا﴾[۷۵]، برای تحکیم پیوند دینی مؤمنان مورد توجّه قرار گرفته است[۷۶]
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۹۲، «اخ»؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۱۱.
- ↑ الوجوه والنظائر، ج۱، ص۸۹؛ مفردات، ص۶۸، «اخ».
- ↑ المعجم فی فقه اللغة القرآن، ج۱، ص۶۸۱-۶۸۲.
- ↑ خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانییی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت: بیگمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران میپذیرد اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمیکنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان میهراسم من میخواهم که تو با گناه من و گناه خود (نزد خداوند) بازگردی تا از دمسازان آتش باشی و این کیفر ستمگران است نفس (امّاره) او کشتن برادرش را بر وی آسان گردانید پس او را کشت و از زیانکاران شد خداوند کلاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا بدو نشان دهد چگونه کالبد برادرش را در خاک کند؛ گفت: وای بر من! آیا ناتوان بودم که چون این کلاغ باشم تا کالبد برادرم را در خاک کنم؟ و از پشیمانان شد» سوره مائده، آیه ۲۷-۳۱.
- ↑ «و آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند- به هیچ کس جز برابر توان وی تکلیف نمیکنیم- آنان بهشتیند در آن جاودانند» سوره اعراف، آیه ۴۲.
- ↑ سوره یوسف.
- ↑ «و اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند نیمی از آنچه بر جا نهادهاند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم از آنچه بر جا گذاردهاند از آن شماست پس از (انجام) وصیتی که میکنند یا (پرداخت) وامی (که دارند) و اگر شما فرزندی نداشته باشید یک چهارم از آنچه بر جا نهادهاید از آن آنهاست و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از آنچه بر جا گذاردهاید از آن آنان است، البته پس از (انجام) وصیتی که میکنید یا (پرداخت) وامی (که دارید) و اگر مردی یا زنی که از او ارث میبرند بیفرزند و بیپدر و بیمادر و (تنها) دارای برادر یا خواهر (یا هر دو) باشد یک ششم از آن هر یک از این دو، است و اگر بیش از ای باشند همه در یک سوم شریکند، (البته) پس از وصیتی یا (پرداخت) وامی که (با وصیّت یا اقرار به وام، به وارث) زیان نرساند؛ سفارشی است از سوی خداوند و خداوند دانایی بردبار است» سوره نساء، آیه ۱۲.
- ↑ «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
- ↑ «پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند» سوره توبه، آیه ۲۳.
- ↑ «روزی که آدمی از برادر خود بگریزد» سوره عبس، آیه ۳۴.
- ↑ ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه ۸۷.
- ↑ «و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم)» سوره اعراف، آیه ۶۵.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که برادرشان نوح بدیشان گفت» سوره شعراء، آیه ۱۰۶.
- ↑ الوجوه والنظائر، ج۱، ص۸۹؛ مفردات، ص۶۸، «اخ».
- ↑ الوجوه و النظائر، ج۱، ص۸۹.
- ↑ مفردات، ص۶۸.
- ↑ کشف الاسرار، ج۳، ص۶۶۷.
- ↑ «مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش گفتند.».. سوره آل عمران، آیه ۱۵۶.
- ↑ «آیا به کسانی ننگریستهای که دورویی میکنند، به برادران کافر خود میگویند.».. سوره حشر، آیه ۱۱.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۵۰.
- ↑ «که فراخ رفتاران یاران شیطانند» سوره اسراء، آیه ۲۷.
- ↑ «و برادران آنها آنان را به گمراهی میکشانند» سوره اعراف، آیه ۲۰۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۰۰.
- ↑ «و (نیز) کسانی را که به برادران خویش میگویند: به ما بپیوندید» سوره احزاب، آیه ۱۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۴، ص۵۴۶.
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ «(با این همه) اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند برادران دینی شمایند» سوره توبه، آیه ۱۱.
- ↑ جوامع الجامع، ج۲، ص۴۰.
- ↑ «پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز و در دلهای ما کینهای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار!» سوره حشر، آیه ۱۰.
- ↑ «و اگر پدرانشان را نمیشناسید برادران دینی شمایند» سوره احزاب، آیه ۵.
- ↑ خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۸، ص۱۵۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۰۳.
- ↑ «بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و دودمانتان و داراییهایی که به دست آوردهاید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانههایی که میپسندید از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او نزد شما دوستداشتنیتر است پس چشم به راه باشید تا خداوند امر (عذاب) خود را (در میان) آورد و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۲۴.
- ↑ «و اگر به کسی از جانب برادر (دینی)اش (یعنی ولیّ دم) گذشتی شود» سوره بقره، آیه ۱۷۸.
- ↑ راهنما، ج۱، ص۵۷۱-۵۷۳.
- ↑ «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدینگونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ «و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد» سوره انفال، آیه ۶۳.
- ↑ «اگر همه آنچه را در زمین است میبخشیدی میان دلهای آنها پیوستگی نمیدادی» سوره انفال، آیه ۶۳.
- ↑ «و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ «پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود.».. سوره یوسف، آیه ۱۰۰.
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰۴-۵۰۵؛ البدایة والنهایه، ج۳، ص۱۷۸.
- ↑ ینابیع الموده، ج۱، ص۱۷۸؛ الصحیح من سیره، ج۳، ص۳۴۵.
- ↑ الصحیح من سیره، ج۳، ص۳۴۵-۳۴۶.
- ↑ «و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارثبری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند» سوره انفال، آیه ۷۵.
- ↑ المیزان، ج۹، ص۱۴۲؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۱۱۷.
- ↑ رحمة من الرحمن، ج۴، ص۱۶۲.
- ↑ احیاء علوم الدین، مج۲، ج۵، ص۱۴۰.
- ↑ کشف الاسرار، ج۹، ص۲۵۸.
- ↑ «در آن روز میان آنان نه پیوندی است» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۱.
- ↑ «روزی که آدمی از برادر خود بگریزد» سوره عبس، آیه ۳۴.
- ↑ «برادروار بر اورنگهایی روبهرو مینشینند» سوره حجر، آیه ۴۷.
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ کشف الاسرار، ج۹، ص۲۵۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۵، ص۲۰۰-۲۰۱.
- ↑ خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
- ↑ «و از تو، درباره یتیمان میپرسند، بگو سامانبخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند.».. سوره بقره، آیه ۲۲۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۸، ص۱۵۰؛ صحیح مسلم، ج۸، ص۵۴۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۱، ص۵۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۶.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۶۸؛ ثواب الاعمال، ص۲۵۰.
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ المیزان، ج۱۸، ص۳۱۵.
- ↑ «و اگر به کسی از جانب برادر (دینی)اش (یعنی ولیّ دم) گذشتی شود، (بر ولیّ دم است) که شایسته پیگیری کند.».. سوره بقره، آیه ۱۷۸.
- ↑ ثواب الاعمال، ص۱۴۸؛ الامالی، ص۵۲۲.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۳۴۱؛ نورالثقلین، ج۱، ص۵۵۰.
- ↑ «...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید.».. سوره حجرات، آیه ۱۲.
- ↑ «هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ «و از یکدیگر عیبجویی مکنید» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ «و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید!» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ «ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است.».. سوره حجرات، آیه ۱۲.
- ↑ «و (در کار مردم) کاوش نکنید» سوره حجرات، آیه ۱۲.
- ↑ خراسانی، محمد، اخوت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.