مرجعیت دینی در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث مرجعیت دینی است. "مرجعیت دینی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مرجعیت دینی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مرجعیت دینی با علم ویژه

حجت الله دارای منصب مرجعیت دینی با علم ویژه است؛ علمی خطاناپذیر است، به گونه‌ای که موجب اتمام حجت خواهد شد. به دیگر سخن، کمترین علمی که برای حجت الله ثابت می‌شود، علم به شریعت است؛ همان علمی که باید در اختیار مردم قرار گیرد تا حجتی بر خداوند نداشته باشند. در حقیقت و بر اساس روایاتی که گذشت، اگر حجت الله موجب تمام شدن حجت بر مردم است، بدین علت است که وی معارف و ابزاری را که مقدمه رسیدن به کمال است، در اختیار مردم قرار می‌دهد. این امر مستلزم برخورداری وی از علم به معارف است؛ علمی که مطابق با واقع و خطاناپذیر باشد. از این‌رو، در روایات متعددی از او با عنوان “عالم” یاد شده است؛ چنان‌که امام صادق(ع) در روایتی صحیح فرمودند: «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَبْقَى بِغَيْرِ عَالِمٍ»[۱]؛ “همانا زمین بدون عالم باقی نمی‌ماند”. ایشان همچنین در روایتی که پیش‌تر نیز بیان شد، فرمودند: “هیچ زمانی بر زمین نگذشته است، مگر آن‌که برای خداوند حجتی در آن بوده که حلال وحرام را شناسانده است و مردم را به راه خدا دعوت می‌کند”[۲].

در این باره، اسحاق بن عمار روایتی صحیح از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمودند: “همانا زمین خالی نماند، جز اینکه باید در او امامی باشد، برای آن‌که اگر مؤمنان چیزی افزودند [به احکام خدا]، آنها را به حق برگرداند و اگر چیزی کاستند، آن کاستی را برایشان تمام کند”[۳]. از سوی دیگر، حجت الله هدایتگر انسان‌هاست. در این باره، حضرت باقر العلوم(ع) در بیانات خود، بر رابطه میان هدایت و مقام حجت اللهی تأکید کرده است. ایشان در روایتی صحیح می‌فرماید: “به خدا سوگند، خداوند از زمانی که از حضرت آدم(ع) قبض روح کرد، زمین را بدون پیشوایی که [[[مردم]]] به وسیله او به سوی خدا هدایت شوند، رها نکرده است و او حجت خدا بر بندگان اوست”[۴].

رابطه میان هدایت و مقام حجت اللهی در سخنان امام صادق(ع) نیز به گونه‌ای وثیق‌تر بیان شده است. ایشان در دعایی که با سندهای مختلف نقل شده است و آن را به زراره آموزش دادند، می‌فرمایند: “خدایا خودت را به من بشناسان؛ اگر خود را به من نشناسانی، نمی‌توانم پیامبرت را بشناسم... خدایا حجت خود را به من بشناسان؛ اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه می‌شوم”[۵]. ایشان در بیانی دیگر، که به طور متعدد نقل شده است، فرمودند: “زمین همواره به گونه‌ای است که برای خدا در آن حجتی وجود دارد که حلال و حرام را نشان داده و مردم را به راه خدا دعوت می‌کند”[۶].

بر اساس آنچه گذشت، می‌توان گفت حجت الله مرجعیت دینی مردم را با استفاده از علم الهی بر عهده دارد[۷]

منابع

  1. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان

پانویس

  1. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۳. همچنین، ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۱۴ و ۳۲۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸.
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۸؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۹۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.
  4. «وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ الْأَرْضَ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ آدَمَ(ع) إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ حُجَّةً عَلَى الْعِبَادِ...». ابن بابویه قمی، الامامة و التبصرة، ص۲۹. این روایت با سندهای مختلف، در دیگر منابع نیز آمده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۹؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۹۷؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۸. گفتنی است، این روایت در برخی منابع به امام صادق(ع) نسبت داده شده است. ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۳۰؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۰۵-۲۰۶.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۷. این روایت با سندهای دیگری نیز نقل شده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴۲؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۶۶.
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۱۳۷. نظیر این مضمون در دیگر روایات نیز آمده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ص۱۷۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۸۴.
  7. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۲۶۹.