عقل در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عقل است. "عقل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عقل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

قوه‌ای که مهیای قبول علم است، علمی که از این طریق به انسان فایده می‌رساند[۱]. اصل آن به معنای لکنت و بستگی زبان و چیزی که مانع از قول و فعل مذموم است[۲]، در مقابل جهل. تعقل یعنی شناخت آنچه قبلاً می‌دانست[۳]؛ اندیشیدن و دریافتن[۴].

﴿وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ[۵].

از واژه‌های مترادف واژه "عقل" در قرآن واژه "لُبّ" است که با عنوان ﴿ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ در قرآن کریم تکرار شده است. قرآن بر عقل و تعقل تأکید فراوان دارد: ﴿كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۶].[۷].

یکی از دلایل وجوب بعثت انبیا، ناتوانی عقل انسان در درک مصالح و مفاسد واقعی که منشأ احکام و قوانینی است که انسان را به سعادت دنیوی و اخروی می‌رساند، می‌باشد؛ لذا بر اساس "قاعده لطف" بر خدای تعالی واجب است، عقل انسان را با راهنمایی به وسیله نبوت خاص هدایت نماید[۸].

عقل در کنار کتاب (قرآن)، سنت و اجماع یکی از ادله چهارگانه شرعی است که در اصول فقه به‌تفصیل درباره حجیت آن بحث شده است[۹]. برخی مفسران عقل را از جنس ادراک می‌دانند؛ از این حیث که قلب را به تصدیق گره می‌زند و محکم می‌کند. خداوند عقل را در جان و جبلّت انسان قرار داده است تا حق و باطل را در مقام نظر درک کند و خیر و شرّ و منافع و مضارّ را در عمل بشناسد. حکم عقل در موارد نظری، حکم عقل نظری و در موارد عمل و مربوط به عمل، حکم عقل عملی خوانده می‌شود[۱۰].

در میان اندیشمندان مسلمان، این بحث که سیاست و دانش سیاسی در محدوده عقل نظری است یا عقل عملی، از مباحث مهم و تأثیرگذار در ایجاد مکاتب سیاسی در دوره میانه اسلامی است. برای فهم نسبت دانش سیاسی با نصوص دینی، مانند قرآن کریم و سنت، باید ابتدا عرصه علم سیاست را در محدوده عقل نظری یا عملی مشخص نمود و سپس رابطه آن را با قدرت سنجید که دانش مقدم بر قدرت است یا متأخر از آن. منطق درونی منابع و آثار سیاسی (سیاست‌نامه‌ها) در دوره میانه اسلامی، آنها را چونان نتیجه تأملات عقل عملی و علم مدنی در این دوره نشان می‌دهد که هرگز نمی‌توان به تفکیک و انتزاع آنها از مبانی عقل عملی این دوره حکم نمود[۱۱]؛ به این ترتیب اینکه دانش سیاسی اسلامی رابطه‌اش با عقل نظری و آیات الهی چگونه خواهد بود، نیازمند تأملات بیشتری است.[۱۲]

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۷۷.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۶۹.
  3. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۱۵۹.
  4. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۸.
  5. «و این مثل‌ها را برای مردم می‌زنیم و آنها را جز دانشوران درنمی‌یابند» سوره عنکبوت، آیه ۴۳.
  6. «خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲.
  7. محسن معینی، «عقل»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۴۶۶.
  8. محمدتقی محمدی، ترجمه و شرح باب حادی‌عشر، ج۱، ص۲۵۴.
  9. محمدتقی حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ص۲۶۳.
  10. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۲۴۹.
  11. داود فیرحی، قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، ص۸۸.
  12. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۲۳-۴۲۵.