عمل صالح در جامعهشناسی اسلامی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عمل صالح (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
عمل صالح از مفاهیم عام ناظر به ارزشهای مثبت و از برجستهترین نمودهای رفتاری ایمان به خدا و بلکه مکمل ایمان معرفی شده است. عمل به فعل اختیاری و مقصود و محقق در خارج گفته میشود[۱]. عمل صالح ظاهراً، عمل دارای حسن ذاتی و نتیجههای معنوی و متعالی اطلاق میگردد. به بیان ایزوتسو: صالحات یا عمل صالح تبلور ایمان است در اعمال و رفتار خارجی ما و از اینرو عبارت ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ﴾[۲] بیش از هر عبارت دیگر، مکرر در مکرر در قرآن به کار رفته است. آنان که ایمان آوردهاند، مؤمن به شمار نمیآیند، مگر آنکه ایمان درونی آنان در اعمالی که اطلاق عمل صالح بر آنها شایسته باشد، متجلی گردد. وی در ادامه مینویسد: در ساختمان معنایی “صالح” مقام شایانی به عنصر عدالت و محبت در روابط انسانی داده شده است[۳]. از دید برخی مفسران “عمل صالح، هر کاری است که فطرت بشر به آن رغبت داشته و سزاوار میداند که از آدمی سر زند و خلاصه کارهایی است که بر وفق مقتضای اسبابی که خداوند در ابقای حیات بشر مقرر فرموده، صورت پذیرد یا عبارت از کارهایی است که لایق و صالح برای تقدیم به پیشگاه ربوبی باشد و هر دو معنا با هم متقاربند[۴]. همین نویسنده در موضعی دیگر بیان میدارد که عمل صالح به عملی گفته میشود که سزاوار است مورد قبول خدا واقع شود، چون مُهر ذلت عبودیت و اخلاص به آن خورده است[۵].
آیات:
- عمل صالح راهی برای بالا رفتن کلمه طیبه و علم: ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ...﴾[۶].
- امر پیامبران به عمل صالح: ﴿يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ﴾[۷].
- معرفی مؤمنان دارای عمل صالح به عنوان برترین موجودات هستی: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾[۸].
- در برخی آیات، پاداشهای عظیمی در دنیا و آخرت به مؤمنان نیکوکار وعده داده شده است[۹].
واژه قرآنی دیگر از ماده صلح، واژه “صلاح” و “اصلاح” در مقابل “فساد” و “افساد” است که در دایرهای محدودتر از عمل صالح، یک مفهوم عام ناظر به ارزشهای اجتماعی مثبت است. “اصلاح” در قرآن به معنای انجام عمل صالح، اصلاح نفس، جبران انحرافهای گذشته، از میان بردن مفاسد اجتماعی و اصلاح ذات البین به کار رفته است. در بحث ارزشها، بیشتر به دو معنای اخیر آن توجه شده است.
گفتنی است دو واژه صلاح و اصلاح در صورتی که مطلق به کار رود، غالباً به حوزه عمل و رفتار عینی و مجسم ناظر است. اصلاح یک دیدگاه یا خلق یا عمل یا پدیده با رفع نقائص و فسادهای آن محقق میشود[۱۰]. واژه “صلح” نیز بیشتر به معنای یک هنجار خاص یعنی دوستی، آشتی و سازش در مقابل دشمنی، قهر و ناسازگاری به کار رفته است که در جای خود بدان اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در توضیح اصلاح اجتماعی و اهمیت آن مینویسد: از نظر اسلام، مهمترین هدفی که در تعالیمش دنبال شده صلاح مجتمع و اصلاح عموم است، چون هر چند انسانها فرد فردند، و هر فردی برای خود شخصیتی و خیر و شری دارد، و لیکن از نظر طبیعتی که همه انسانها دارند یعنی طبیعت مدنیت، سعادت هر شخصی مبنی بر صلاح و اصلاح ظرف اجتماعی است که در آن زندگی میکند، به طوری که در ظرف اجتماع فاسد که از هر سو فساد آن را محاصره کرده باشد، رستگاری یک فرد و صالح شدن او بسیار دشوار است (و به تعبیر دیگر عادتاً محال است). به همین جهت اسلام در اصلاح اجتماعی اهتمامی ورزیده که هیچ نظام غیر اسلامی به پای آن نمیرسد. اسلام منتها درجه جد و جهد را در جعل دستورها و تعالیم دینی، حتی در عبادات از نماز و حج و روزه مبذول داشته تا انسانها را، هم در ذات خود و هم در ظرف اجتماع صالح سازد[۱۱].
آیات:
- اصلاحگری در جامعه از جمله وظایف پیامبران الهی: ﴿إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ...﴾[۱۲].
- امر به اصلاج رابطه مؤمنان: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۱۳].
- ترغیب به اصلاح امور مردم: ﴿وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۱۴].
- در برخی آیات نیز به اصلاح امور یا برقراری صلح میان مؤمنان در جنگ و مخاصمه[۱۵]؛ اصلاح امور ایتام[۱۶]؛ و اصلاح روابط زوجین در معرض ناسازگاری[۱۷] توصیه شده است. اصلاح امور اجتماعی، همچنین جامعه را از ابتلا به عذاب الهی به دور میدارد[۱۸] در آیاتی نیز به مصلحان اجتماعی وعده پاداش عظیم داده شده است[۱۹].[۲۰]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸، ص۲۷۳.
- ↑ «کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند» سوره بقره، آیه ۲۵.
- ↑ توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ص۲۵۶ و ۲۶۰.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۷۵.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۲۹.
- ↑ «سخن پاک به سوی او بالا میرود و کردار نیکو آن را فرا میبرد» سوره فاطر، آیه ۱۰.
- ↑ «ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه میکنید دانایم» سوره مؤمنون، آیه ۵۱.
- ↑ «بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
- ↑ ر.ک: ﴿وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾ «و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بیگمان آنها از شایستگان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۶؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾ «به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، (در دلها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶؛ ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴾ «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰؛ ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا﴾ «و کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، به بوستانهایی درخواهیم آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آنها جاودانند، بنا به وعده راستین خداوند و از خداوند راستگفتارتر کیست؟» سوره نساء، آیه ۱۲۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۳۲۳؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ص۴۹۰.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۴۷۶.
- ↑ «تا آنجا که میتوانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست» سوره هود، آیه ۸۸.
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.
- ↑ ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾ «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ ﴿فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ «در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان میپرسند، بگو سامانبخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز میشناسد و اگر خداوند میخواست، شما را در تنگنا مینهاد، بیگمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.
- ↑ ﴿وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴾ «و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.
- ↑ ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ﴾ «و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.
- ↑ ﴿لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾ «در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۴۲.