نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۵۶ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
غیب مطلق به چه معناست؟
مصداقهای غیب مطلق کداماند؟
پاسخ جامع
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخهای تفصیلی (متفرقه) اندیشمندان و نویسدندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
غیب مطلق به غیبی گفته میشود که برای همه انسانها و در همه مقاطع وجودی در هیچ ظرف زمان و مکانی توسط حس و یا عقل و یا دریافت حضوری قابل ادراک نبوده و از قلمرو شهادت خارج هستند؛ مانند: کنه ذات خداوند متعال که از آن به غیبالغیوب تعبیر میشود: ﴿﴿لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ﴾﴾[۱]؛ «يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَرُ»[۲]، «يَا مَنْ لَا تُحِيطُ بِهِ الْفِكَرُ»[۳]؛ «لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَلَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ»[۴]. هرچند مشاهده قلبی خداوند به کمک نیروی ایمان منافاتی با غیب بودن معلوم ندارد و ممکن است:«وَلَكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الاِْيِمَانِ»[۵].
با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخهای تفصیلی ذیل بهرهمند شوید:
یکی غیبهایی که پا به عرصه شهود هم گذاشتهاند؛
و دیگری غیبهایی که از مرحله شهادت خارج اند و ما آنها را "غیب مطلق" مینامیم.
البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به غیب مطلق برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق علم ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه غیب خواهند بود»[۶].
«"غیب مطلق" به چیزی گفته می شود که برای همگان و در همه مقاطع وجودی، غیب باشد؛ مثل: "ذات اقدس الهی" که نه قابل ادراک با حواس است: ﴿﴿لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ﴾﴾[۷] ونه قابل احاطه و اکتناه با قلب و فکر: «يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَرُ»[۸]، «يَا مَنْ لَا تُحِيطُ بِهِ الْفِكَرُ»[۹]؛ «لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَلَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ»[۱۰]. آری، مشاهده قلبی او به کمک نیروی ایمان که منافاتی با غیب بودن معلوم ندارد، ممکن است:«وَلَكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الاِْيِمَانِ»[۱۱]. البته ذات اقدس الهی برای خودش مشهود است. از این جهت، غیب مطلق بدین معنا که برای خود همان شیء نیز غیب باشد، وجود ندارد»[۱۲].
● حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛
بعضی امور غیبی هستند که به طور مطلق از قلمرو حس و عقل و حتی یافت حضوری انسان خارجاند. مانند ذات خداوند که در هیچ انسانی امکان راهیابی علمی به آن وجود ندارد[۱۳].(...)
اموری است که برای بعضی از انسانها امور غیبی و برای بعضی دیگر غیر غیبی و آشکار به حساب میآیند که مناسب است این نوع غیب را "غیب اضافی" نام کنیم»[۱۴].