نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از نهج البلاغه (کتاب))

نهج البلاغه گزیده سخنان امیرالمؤمنین (ع) است که سید رضی در رجب سال ۴۰۰ قمری آن را تدوین کرده است. ایشان نهج البلاغه را در سه فصل خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها تدوین کرد. نهج البلاغه پس از تدوین تا به امروز کانون توجه دانشمندان و اندیشمندان قرار گرفته است. برخی از ویژگی‌های نهج البلاغه عبارت‌اند از: گستره وسیع موضوعی؛ جامعیت و جاودانگی.

مقدمه

نهج البلاغه گزیده سخنان امام علی بن ابی‌طالب (ع) است که شریف رضی در رجب سال ۴۰۰ قمری آن را تدوین کرده است. سیدرضی علت تدوین نهج البلاغه را پس از نوشتن کتابی در فضایل امیرالمؤمنین (ع) به‌نام خصائص الائمة، درخواست جمعی از دوستان و اهل علم بیان می‌کند؛ تدوین کتابی که گزیده سخنان امام (ع) در زمینه‌ها و موضوعات گوناگون از خطبه‌ها و نامه‌ها و پندها و دانش زیستن را در بر داشته باشد. آن مردان فضل و دانش می‌دانستند که این سخنان، شگفتی‌های بلاغت و دُردانه‌های فصاحت و گوهرهای ادب و کلمات پرمغز و روشنگر دین و دنیاست و این مجموعه نفیس در هیچ کلام و کتابی یافت نشود، چون امیرمؤمنان (ع) سرچشمه فصاحت و زایش‌جای بلاغت است و از آن بزرگوار گنج فرهنگ و ادب و قانون‌های آن پدید آید و هر سخنوری بر شیوه و روش آن حضرت ره پوید و هر واعظ شیرین سخن رساگویی از او کمک گیرد. نهج البلاغه ۲۳۹ خطبه، ۷۹ نامه و ۴۷۲ سخن کوتاه دارد و محتوای این کتاب، مسائل مختلف اعتقادی، اخلاقی، سیاسی، تاریخی و اجتماعی است.

امام (ع) در این میدان گوی سبقت را از دیگران ربوده و پیش‌تاز است و دیگران وامانده، زیرا کلام آن حضرت سخنی است که نور و نشانه خدایی دارد و از آن رنگ و بوی سخن نبوی تراود. وی می‌گوید: در هر صورت به خواستشان پاسخ مثبت دادم که تألیف کتاب را بیاغازم، در حالی‌که می‌دانستم در آن سودی بزرگ است و بلندآوازه شود و اجر آخرت ذخیره کنم[۱]

سیدرضی نهج البلاغه را در سه فصل خطبه‌ها[۲]، نامه‌ها[۳] و حکمت‌ها[۴] تدوین کرد. او خود می‌نویسد: پس به توفیق الهی، کار تألیف را با گل‌چین خطبه‌های شروع کردم و آن‌گاه به سراغ‌نامه‌های نیکو و سپس پندهای زیبا و کلمات حکمت‌آمیز رفتم و هر یک از این سه را در بخشی جداگانه آوردم و برگ‌هایی نانوشته در کنارش نهادم تا کلماتی را که احیاناً جامانده یا بعداً به‌دست آید اضافه کنم؛ و چنانچه کلامی از حضرت یافتم که در اثنای گفت‌وگو و یا پاسخِ پرس‌وجو بوده یا برای هدفی دیگر غیر از سه عنوان ذکر شده و قراری که‌بنیان گردیده، باشد، در ضمن هر یک از بخش‌هایی که مناسب و هم‌خوانی بیشتری با هدف آن داشته باشد قرار دهم. و چه بسا آنچه برگزیدم با آن فصل‌ها مناسب نباشد و کلمات زیبایی باشد که از نظر نظم و نسق هماهنگ نیاید؛ و این بدان جهت است که می‌خواستم نکته‌ها و سخنان و روشنگر را بیاورم و قصدم صرفاً پیوستگی و هماهنگی نبوده است[۵].

نهج البلاغه پس از تدوین تا به امروز کانون توجه دانشمندان و اندیشمندان قرار گرفته است. به‌طوری که بسیاری از اهالی فضل و دانش از مکتب‌ها و نحله‌های گوناگون با مطالعه آن، زبان به ستایش گشوده و محتوای والای آن را ستوده‌اند. به‌نظر می‌رسد، در این امر علل و عوامل گوناگونی دخالت دارند تا مجموعه آن‌ها جایگاه ویژه‌ و رفیعی برای این کتاب رقم بزند. برخی از این عوامل را می‌توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:

  1. شخصیت والا و برتر امیرمؤمنان (ع) و جایگاه ویژه او در اسلام و جامعیت او در همه مراتب و ویژگی‌های منحصربه‌فردش که او را در میان اصحاب ویژگی‌ خاص بخشیده است.
  2. فصاحت و بلاغت کلام امام که کلام او را پس از قرآن کریم و بلاغت نبوی در نقطه اوج قرار داده است.
  3. جامعیت و گسترش موضوعات نهج البلاغه، به‌طوری که مفاهیم بسیاری را در خود جای داده است.
  4. نهج البلاغه گویای بخشی از زندگی انسانی الهی است که توانست در دوران زمام‌داری خود و در کوران بحران‌هایی که قاسطین و ناکثین و مارقین بر سر راهش ایجاد کردند، از عهده وظیفه زمام‌داری به نحو احسن برآید.
  5. نهج البلاغه گویای تاریخ تطورات سیاسی جامعه پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) است.
  6. این کتاب، بیانگر روحیه‌های گوناگون مردمان و به تعبیر دیگر، بیانگر روان‌شناسی اجتماعی است.
  7. این کتاب، بیانگر راستین اصول اسلام، قرآن، عدالت و آزادی و دست‌یابی به حیات طیبه است[۶].

محتوای نهج البلاغه

خطبه‌ها

سید رضی با سلیقه خود و البته با در نظر گرفتن برخی ضرورت‌ها متن نهج البلاغه را تنظیم کرده است. در این بین، برخی خطبه‌های نهج البلاغه در طول تاریخ، بیشتر مورد توجه و کنکاش دانشمندان قرار گرفته است. مانند: خطبه اول در نهج البلاغه که از آن با عنوان خطبه توحیدیه یاد می‌کنند؛ خطبه سوم نهج البلاغه (خطبه شقشقیهخطبه ۲۷ نهج البلاغه معروف به خطبه جهادیه؛ خطبه ۸۲ نهج البلاغه (غراء)؛ خطبه ۹۰ نهج البلاغه (خطبه اشباحخطبه ۱۸۴ نهج البلاغه (خطبه متقین).

فهرست موضوعی خطبه‌های نهج البلاغه را به‌طور کلی می‌توان بدین صورت دسته‌بندی کرد: خطبه‌های اخلاقی؛ اعتقادی؛ اخلاقی ـ اعتقادی؛ اخلاقی ـ اجتماعی؛ اقتصادی؛ اخلاقی ـ اقتصادی؛ تاریخ سیاسی؛ سیاسی؛ علمی و نظامی[۷].

نامه‌ها

نهج البلاغه شامل ۷۹ نامه است. این نامه‌ها با توجه به زمان کتابتشان و هم‌زمانی با دوران خلافت امام (ع)، بیشتر ناظر به مسائل حکومتی و مدیریتی هستند یا خطاب به معاندان و دشمنان نوشته شده‌اند. در این میان، چند نامه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است: نامۀ ۳ نهج البلاغه به شریح قاضی؛ نامۀ ۳۱ نهج البلاغه به امام حسن مجتبی (ع)؛ نامۀ ۴۵ نهج البلاغه:خطاب به عثمان بن حنیف؛ نامۀ ۴۷ نهج البلاغه: وصیت امیرمؤمنان (ع) در بستر شهادت و نامۀ ۵۳ نهج البلاغه: خطاب به مالک اشتر در زمینه آیین حکومت‌داری و مدیریت اسلامی.

نامه‌های نهج البلاغه در چند موضوع قابل تقسیم است: نامه به کارگزاران و فرمان‌های حکومتی؛ نامه به مأموران دولتی و کارگزاران اقتصادی؛ نامه به سپاهیان؛ نامه به دشمنان یا پاسخ به نامه‌های آن‌ها؛ نامه به مردم؛ نامه به کارگزاران و استیضاح یا انذار آن‌ها؛ سفارش‌ها، نصایح و نامه‌های متفرقه و پیمان و معاهده[۸].

حکمت‌ها

آخرین بخش نهج البلاغه به حکمت‌ها و کلمات قصار اختصاص دارد. حکمت‌های نهج البلاغه دربرگیرنده مفاهیم اخلاقی، دینی، فرهنگی و اجتماعی در قالبی زیبا و بدیع است. حکمت‌ها هم از لحاظ تمثیل و شیوه گفتار و هم از لحاظ محتوا و مفهوم در اوج‌اند. حکمت‌های نهج البلاغه را می‌توان در چند موضوع دسته‌بندی کرد: علی از زبان علی؛ آموزه‌ها (مباحثی چون ایمان، اسلام، احکام، عبادات، شناخت‌شناسی، رهبری و مسائل اجتماعی، قرآن، برخی مفاهیم و...) و اندرزها[۹].

ویژگی‌های نهج البلاغه

  1. گستره وسیع موضوعی: برجسته‌ترین ویژگی نهج البلاغه، گستره موضوعی وسیعی است که امام علی (ع) با تکیه بر دانش وسیع و علم لدنی خود به آن‌ها پرداخته است. سخنان امام گاه همچون یک دانشمند علوم اسلامی، موضوعات دقیق فلسفی و کلامی را به میدان می‌کشد و گاه همچون پدری مهربان و دلسوز، فرزندان خود را نصیحت می‌کند و آیین زندگی را به آنان می‌آموزد. گاه در جایگاه یک حاکم مقتدر، فرماندار خود را به ولایت‌های مختلف می‌فرستد و گاه چون یک مصلح اجتماعی مشکلات اجتماعی را به مردم گوشزد و آن‌ها را در جهت رفع مشکلات ترغیب می‌کند.
  2. جامعیت نهج البلاغه: نهج البلاغه همه گونه‌های افراد بشر را در هر سطح از نیازمندی پوشش می‌دهد، یعنی اگر فیلسوفی با نگاه ژرف فلسفی به نهج البلاغه نظر افکند، بهره خویش را از این کتاب می‌برد، همان‌گونه که یک فقیه و اصولی می‌تواند مطلوب خود را از آن به‌دست آورد؛ در عین‌حال که یک فرد ساده و معمولی نیز می‌تواند با مطالعه نهج البلاغه برحسب نیاز خود بهره وافی را ببرد.
  3. جاودانگی نهج البلاغه: مباحث مطرح شده در کتاب نهج البلاغه، ظرف زمان و مکان را درنوردیده و در هر حال برای افراد قابل استفاده است و این یکی از ویژگی‌های خاص نهج البلاغه به‌شمار می‌رود و می‌توان ادعا کرد که آثار دیگر، گرچه ممکن است در زمان خود با اقبال مواجه شده باشند، اما هیچ یک برای هر عصر و نسل مورد استفاده نبوده است[۱۰].

کتاب‌شناسی نهج البلاغه

ترجمه‌های نهج البلاغه

نهج البلاغه از دیرباز مورد توجه مترجمان نیز بوده است. بسیاری از مترجمان اقدام به ترجمه تمام نهج البلاغه یا بخشی از آن کرده‌اند. چندی از علما و اندیشمندان نیز به ترجمه تمام متن نهج البلاغه مبادرت ورزیده‌اند. اولین ترجمه نهج البلاغه مربوط به قرن پنجم و ششم هجری است. پس از آن شرح و ترجمه مولی فتح الله کاشانی از علمای قرن یازدهم با عنوان تنبیه الغافلین و تذکرة العارفین نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در سال‌های اخیر نیز بسیاری از اندیشه‌ورزان به ترجمه نهج البلاغه اقدام کرده‌اند[۱۱].

نسخه‌های تصحیح‌شده از متن نهج البلاغه

تاکنون برخی از مؤسسه‌های پژوهشی و دانشمندان علوم اسلامی دست به تصحیح متن نهج البلاغه زده‌اند که حاصل آن پدیداری نسخه‌های گوناگونی از نهج البلاغه است. این نسخه‌ها عبارت‌اند از: تصحیح و شرح شیخ محمد عبده؛ تصحیح و شرح مرحوم سید علی نقی فیض الاسلام؛ تصحیح دکتر صبحی صالح؛ تصحیح بنیاد نهج البلاغه[۱۲].

مصادر نهج البلاغه

سید رضی از آنجا که خود از راویان موثق و حدیث‌شناسی پژوهشگر به‌شمار می‌رفت و در تدوین نهج البلاغه نیز بیشتر موضوع فصاحت و بلاغت را مورد توجه قرار داده و بنای او از تدوین کتاب در واقع خلق کتابی ادبی بود، از ذکر اسناد روایات نهج البلاغه خودداری کرده است. از این‌رو برخی محققان شیعی به بررسی و تحقیق در مصادر و اسناد نهج البلاغه پرداختند مانن کتاب مصادر نهج البلاغة و أسانیده؛ نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة[۱۳].

مستدرک نهج البلاغه

مستدرک به اثری گفته می‌شود که نویسنده‌ای با معیار قراردادن اثر نویسنده‌ای دیگر و با نظر بر آنچه مکمل نوشته اوست یا آنچه از دسترسِ نویسنده اصلی دور مانده است، اقدام به نگارش کتابی مستقل می‌کند و کتاب خود را مستدرکی بر کتاب معیار نام می‌نهد. نگارنده مستدرک با تشخیص اهداف نویسنده متن اصلی و نیز آگاهی از مواردی که به دلایل مختلف از نظرگاه نویسنده اصلی دور مانده یا به هر روی در متن اصلی وارد نشده است، دست به تألیف مستدرک می‌زند. بر این اساس و در طول تاریخ، نویسندگان و محدثانی متوجه اهمیت نهج البلاغه شده و بر آن مستدرک نگاشته‌اند مانند: مستدرک نهج البلاغة، تألیف هادی کاشف الغطاء؛ نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، تألیف محمد باقر محمودی؛ تمام نهج البلاغة، تألیف سید صادق موسوی[۱۴].

معجم‌های نهج البلاغه

معجم به مجموعه‌هایی گفته می‌شود که براساس نظام الفبایی و با هدف دسته‌بندی لفظی یا موضوعی یک اثر یا مجموعه‌ای از آثار تدوین شده است. معجم‌ها بر توانمندی محققان و مخاطبان در دست‌یابی به موضوع یا لفظ مورد نظر می‌افزاید و سیر تحقیق و حرکت تکاملی در دست‌یابی به موضوع یا لفظ مورد نظر می‌افزاید و سیر تحقیق و حرکت تکاملی دانش را سرعت می‌بخشد. کتاب‌هایی با این تعرف در خصوص نهج البلاغه نگاشته شده‌اند که از آن جمله می‌توان به دو کتاب الکاشف، تحقیق سیدجواد مصطفوی و المعجم المفهرس لألفاظ نهج البلاغة تحقیق محمد دشتی اشاره کرد[۱۵].

فرهنگ‌های نهج البلاغه

فهرست‌های موضوعی نهج البلاغه

ادبیات نهج البلاغه

امام علی (ع)، در دانش و فصاحت و زیبایی گفتار، سرآمد همگان بود و سخن او را بالاتر از کلام بشر و پایین‌تر از کلام خدا دانسته‌اند. نهج البلاغه به معنای روش بلاغت است. امیرمؤمنان (ع) در میدان سخنوری و سخن‌دانی، مانند دیگر میادین و عرصه‌های علمی و عملی، گوی سبقت را از همگان ربوده است و در میدان فصاحت و بلاغت نیز، تاریخ، همانند و هماوردی برای او نمی‌شناسد. از این‌رو در طول تاریخ، بسیاری از ادبای مسلمان و غیر مسلمان در پیشگاه بلاغت علوی سر تعظیم فرود آورده و با بیاناتی دل‌نشین مؤید یگانگی امیر سخن در فن سخنوری شده‌اند. شریف رضی، خود، در مقدمه نهج البلاغه می‌نویسد: "هر که در آن نظر کند، درهای بلاغت به‌رویش گشوده شود و گم‌شده خود را در آن یابد و نیاز دانشمند و دانش‌پژوه را برآورد و سخنور و پارسا را بهره دهد و به خواسته‌اش رساند"[۱۶].

منابع

پانویس