آفرینش در کلام اسلامی
فلسفه آفرینش در کلام اشاعره
به طور کلی، اشاعره اصولاً هدفی برای خلقت قائل نیستند و نفی آن را نقصی بر خداوند به شمار نمیآورند. آنها در این مسئله تابع احکام شرع هستند، تا هر غایتی را که برای خلقت تعیین میکند، تعبّداً بپذیرند[۱]. از سوی دیگر، اشاعره دو اشکال مهم بر ضرورت عقلی هدفداری افعال الهی، به شیعه وارد میکنند: اول آنکه غایت در فعل، از جمله علل اربعه در ایجاد فعل است و علت فاعلی و غایی در افعال الهی یکی است و اگر بنا باشد که علّتی خارج از ذات خداوند، او را بر خلقت عالم وادار کند، نقص در خداوند لازم میآید؛ زیرا علت غایی خارج از ذات، به معنای ترکیب در ذات است؛ در حالی که او از همه نواقص بری است[۲]. اشکال دوم که مکمل اشکال قبلی است آنکه، هر فاعلی برای استکمال خود فعلی را انجام میدهد و خداوند که غنیّ بالذات است، نیازی ندارد تا برای رفع آن و استکمال خود فعلی را انجام دهد[۳]. به بیان دیگر، کامل هرگز برای غایت ناقصتر از خود فعلی را انجام نمیدهد؛ زیرا علت همیشه کاملتر از معلول خود است. در نتیجه، خداوندی که خالق هستی است، اگر بنا باشد فعلی را برای غایتی خارج از ذات خود انجام دهد، لازم میآید که اخسّ (غایت خارج از ذات)، اکمل از اشرف (ذات باری متعال) باشد و چنین امری محال است؛ زیرا در این صورت، کامل، اخسّ از ناقص خواهد بود[۴].
بر این اساس، اشاعره اعتقاد دارند که عقل حق ندارد برای خداوند تعیین تکلیف کند و برای افعال او غرضی را الزام نماید. بنا بر نظر ایشان، تنها میتوان اهدافی که در قرآن برای فعل باری تعالی در خلقت عالم (از قبیل عبادت و معرفت) بیان شده تعبداً پذیرفت؛ چنان که در ادله قرآنی در فعل باری به آن اشاره خواهد شد.
برای پاسخ به برخی اشکالات اشاعره، باید به اصل قاعده حسن و قبح عقلی رجوع نمود که در خلال برهان لطف[۵] به آن پرداخته شده است. پاسخ برخی دیگر را که مربوط به فلسفه خلقت عالم است، در ادامه و پس از تبیین فلسفه خلقت در نظر امامیه، بیان خواهیم کرد..[۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ شرح المواقف (ط. الشریف الرضی، ۱۳۲۵ ه.ق)، ج۸، ص۲۰۲.
- ↑ عبارت شهرستانی، از متکلّمین اشعری، چنین است: مذهب أهل الحق: أن الله تعالی خلق العالم بما فیه من الجواهر و الأعراض و أصناف الخلق و الأنواع، لا لعلة حاملة له علی الفعل سواء قدرت تلک العلة، نافعة له أو غیر نافعة، إذ لیس یقبل النفع و الضر أو قدرت تلک العلة نافعة للخلق، إذ لیس یبعثه علی الفعل باعث، فلا غرض له فی أفعاله و لا حامل، بل علة کل شیء صنعه و لا علة لصنعه (نهایة الأقدام فی علم الکلام (ط. دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۵ ه.ق). ص۲۲۲).
- ↑ شرح المقاصد (ط. الشریف الرضی، ۱۴۰۹ ه.ق)، ج۴، ص۳۰۱.
- ↑ بیان فخر رازی در این مورد چنین است: کل من فعل فعلا لغرض شیء آخر، کان ذلک الفاعل اخس من الشیء الذی فعل ذلک الفعل لاجله (المباحث المشرقیة فی علم الالهیات و الطبیعیات (ط بیدار، ۱۴۱۱ ه.ق). ج۲، ص۴۸۸).
- ↑ ر.ک: برهان اول از این مجموعه.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ ص ۲۱۸.