آفرینش در قرآن
مقدمه
خلقت در لغت به معنای نهاد، فطرت، طبیعت، سرشت، خمیره، طبع و آفرینش است[۱]. این واژه به معنای آفرینش انتزاعی است که ذیل آن به همه بحثهای مربوط به ایجاد و آفرینش الهی که با واژه خلق و مشتقات آن در قرآن به کار رفتهاند، پرداخته میشود، زیرا در قرآن کریم مشتقات خلق در موارد بسیاری به دو معنای آفریدن ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۲] و آفریده ﴿وَقَالُواْ أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا ﴾[۳] به کار رفتهاند، چنان که در آیاتی نیز با اسماء الهی: ﴿خَالِقُ﴾ "۹ بار"، ﴿أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾ "۲ بار" و ﴿خَلَاقٍ﴾ "۲ بار" به آن اشاره شده است.
اصل "خلق" به معنای اندازهگیری است[۴] و در ابداع و پدید آوردن به کار میرود[۵]. حقیقت خلق، اخراج مقدور از عدم به وجود با نوعی تقدیر است[۶]. برخی گفتهاند خلق آن است که چیزی از عدم صرف به وجود آید[۷]؛ ولی بعضی معتقدند اگر ماده چیزی موجود بود و آن را به صورت تازه درآوردند[۸] یا نمونهای از آن باشد، باز درباره آن "خلق" اطلاق میشود، از این رو خالق به نو بیرون آورنده بر مثال سابق هم معنا شده است[۹]. خالق از اسماء حسنای خدا و یکی از ۹۹ اسم اوست [۱۰] که از اسماء افعال شمرده شده است[۱۱]. در باره تفاوت خلق با برخی دیگر از افعال الهی، نظیر، فطر، ذرء، ایجاد، احداث، ابداع، اختراع و جعل، چنین گفته شده است: "فاطر" کسی است که بار نخست چیزی را آفریده باشد[۱۲] و از آنجا که اصل کلمه "ذرء " به معنای اظهار است: الگو:متن عربی به معنای اظهار آنها به ایجاد پس از عدم است[۱۳]. برخی اصل واحد در موارد فوق را ایجاد شیء با کیفیتی مخصوص دانستهاند؛ با این تفاوت که در ایجاد، تنها، نظر به آفرینش شیء است از جهت ابداع، در احداث به حادث بودن شیء، در ابداع به کیفیت شیء به گونهای که قبلاً سابقهای نداشته باشد، در اختراع به آسانی اشتقاق و در جعل به ایجاد تعلق و ارتباط[۱۴]، بنابراین خدا از آن حیث که مقدّر چیزی است که به وجود آورده است، "خالق" نام دارد و آن جهت که ممیز و مخترع بعضی موجودات از برخی دیگر به واسطه اشکال مختلف است، "بارئ " و چون صورتهای مخلوقات را به بهترین ترتیب آفریده است «مصور» نامیده میشود[۱۵][۱۶].
تبیین خلقت و ابعاد آن
در معنای خلق اندازهگیری معتبر است[۱۷]، زیرا خلقت با اسبابی انجام میشود که مقدم بر شیء و مقارن با اوست، بنابراین در خلقت هر چیز وجود و آثار وجودی آن بر حسب اسباب یاد شده اندازهگیری میشوند[۱۸]، از این رو قرآن کریم تقدیر هر چیزی را همانند خلقت آن به خدا اسناد میدهد: ﴿الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا ﴾[۱۹] همچنین در معنای خلق اراده خالق معتبر است، بنابر این نمیتوان گفت خورشید نور خلق میکند، مگر به مجاز و تشبیه، چون اراده ندارد و خلق کردن خدا با اراده است[۲۰] که به طور ضمنی میتوان آن را از آیاتی برداشت کرد که در آنها آمده است که خدا آنچه را بخواهد و اختیار کند میآفریند: ﴿وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴾[۲۱]؛ ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۲۲]
قرآن کریم خدا را خالق آسمانها و زمین: ﴿أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴾[۲۳]، شب و روز و خورشید و ماه: ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ﴾[۲۴]، انسان: ﴿خَلَقَ الإِنسَانَ﴾[۲۵]، مرگ و زندگی: ﴿الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ﴾[۲۶]، جن: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ ﴾[۲۷]، شیطان: ﴿ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ﴾[۲۸]، چارپایان: ﴿وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ﴾[۲۹]، مرکبهای سواری: ﴿ وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾[۳۰]؛ نیز ﴿عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾[۳۱] و دیگر پدیدهها: ﴿قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴾[۳۲]؛ ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾[۳۳] نیز ﴿ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لّا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴾[۳۴]؛ ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۳۵]؛ ﴿ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاء يَهَبُ لِمَنْ يَشَاء إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَن يَشَاء الذُّكُورَ ﴾[۳۶] و... دانسته است و بر آفرینش دوباره توانا: ﴿أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَيْبَ فِيهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلاَّ كُفُورًا ﴾[۳۷]؛ نیز به جهت کثرت خلق کردن خدا که خاصّ اوست، وی را "خلاّق"[۳۸] ﴿أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ ﴾[۳۹]؛ ﴿ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ﴾[۴۰] معرفی کرده است[۴۱].
برخی مفهوم خلق را بر احداث چیزی مبنی بر خصوصیت و صورت معیّنی از ماده سابق نیز صادق و بر این اساس، اطلاق "خالق" را بر غیر خدا را جایز، از این رو تعبیر ﴿الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ﴾ و ﴿أَحْسَنُ الْخالِقِين﴾ را برای خدا صحیح دانستهاند: ﴿ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴾[۴۲]؛﴿ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ﴾[۴۳][۴۴]. ﴿أَحْسَنُ الْخالِقِين﴾ بودن وی بدین جهت است که افزون بر قدرت تام، علم، حکمت و احاطهای که دارد، خالقیت وی اگر بر اساس ماده و سابقهای باشد، آن را خود او آفریده است، در حالی که غیر خدا نمیشود چیزی را بیسابقه یا با سابقهای که خود آن را آفریده باشد خلق کند[۴۵]. به دیگر سخن، خدا ماده و صورت اشیاء را میآفریند؛ برخلاف انسان که تنها با استفاده از مواد موجود جهان میتواند صورت تازهای به اشیاء بدهد[۴۶]؛ همچنین و خلق کردن خدا از روی شهود؛ ولی خلق کردن بندگان بر پایه تصور است: انسان باید از میان موجودات خارجی موجودی را تصور و سپس اراده کند که مانند آن را بیافریند؛ برخلاف خدا که آفرینش وی ابتدایی و بی نمونه قبلی است[۴۷].
برخی با نفی خالق بودن غیر خدا، ﴿أَحْسَنُ الْخالِقِين﴾ را به معنای "احسن المقدرین" و یا آن را بر اساس پندار کسانی دانستهاند که معتقد بودند غیر خدا هم مبدع است[۴۸]. برخی نیز در توجیه ﴿أَحْسَنُ الْخالِقِين﴾ بودن خدا گفتهاند: خالق بودن خدا مطلق است، چرا که افعال او همه از روی حکمت و صواب است؛ اما خالق بودن غیر او مطلق نیست، چون فعل آنها نامقدّر و در آن محکم و مشوّش و حسن و قبیح هست[۴۹]. بعضی ﴿أَحْسَنُ الْخالِقِين﴾ را به معنای "احسن الصانعین" دانستهاند، زیرا در لغت عرب به جای صانع، خالق به کار میرود[۵۰]. قرآن کریم در آیاتی به چگونگی آفرینش الهی اشاره کرده است؛ از جمله اینکه هر چیز را به صورت زوج خلق میکند: ﴿وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴾[۵۱]، همهچیز را محکم و متقن: ﴿وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ﴾[۵۲]، به حق: ﴿ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ﴾[۵۳]، هدفمند: ﴿وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴾[۵۴]؛ نیز ﴿ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۵۵] و به اندازه: ﴿ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾[۵۶] میآفریند و به طور کلی، جهان و موجودات را طبق نظام احسن آفریده است، چون هیچ موجودی از آن جهت که موجود و مخلوق است به بدی وصف نمیشود و خدا همه پدیدهها را نیکو آفریده است: ﴿الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ﴾[۵۷] پیوست این آیه به آیاتی نظیر ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴾[۵۸] مینمایاند اولاً خلقت ملازم باحسن است و هر موجودی از جهت مخلوق بودنش نیکو ست و ثانیا هیچ زشتی و بدی مخلوق خدا نیست، زیرا شرور و زشتیها اموری عدمی هستند و وجود خارجی ندارند. گناه و نافرمانی نیز از آن جهت که گناه و زشت و بدند مخلوق خدا نیستند، بنابراین موجودات و آفریدگان خدا همه بر اساس نظام احسن آفریده شدهاند[۵۹]. در زمینه کیفیت خلقت، غیر حق و آنچه جهان نامیده میشود، نسبت به خدا مانند سایه شخص نسبت به اوست، زیرا همانگونه که سایه بی شخص نیست، عالم نیز بیحق موجود نیست[۶۰]. برخی برای مطلب مذکور به آیه ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاء لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلا ﴾[۶۱] استشهاد کردهاند[۶۲][۶۳].
انحصار خلقت در خدا
گرچه در برخی از آیات قرآن خلق به غیر خدا مانند حضرت عیسی (ع) اسناد داده شده است: ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴾[۶۴] یا از ظاهر برخی آیات به دست میآید که آفرینندههای دیگری جز خدا باشد: ﴿ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ﴾[۶۵]، در حقیقت، خالقیّت منحصر در خداست و جز او هرچه پدید آورند در طول خالقیت او و با اذن وی انجام میپذیرد. این انحصار از آیاتی نظیر ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ﴾[۶۶]، ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴾[۶۷] و ﴿ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴾[۶۸] به دست میآید، بنابراین هر حادثی در جهان، فعل خدا و خلق و اختراع و صنع اوست نه دیگری. بندگان، رفتار[۶۹]، کار و پیشه و حرکات و سکنات آنها همه مخلوق و مصنوع خدایند[۷۰]، زیرا آنچه انسان اراده میکند و سپس انجام میدهد، هرچند با اراده و اختیار خودش هست، این اراده به اراده خدای سبحان است و خدا میخواهد که انسان آن را بخواهد و با اختیار خود انجام دهد و این نوع از اراده خدای والا سبب نمیشود که اراده انسان باطل و بیاثر ماند و عمل او کاری جبری و بیاختیار شود[۷۱]. به عقیده معتزله، اعمال بندگان مخلوق خدا نیستند و برای گفته خویش ادلهای برشمردهاند؛ از جمله با تمسک به آیه ﴿قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴾[۷۲] گفتهاند بندگان درباره اعمال خود مستقل در ترک یا فعل آنها هستند و مانعی نیز در فعل و ترکشان نیست؛ اما اگر افعال بندگان مخلوق خدا بود، بنده مستقل در ترک و فعل نبود، زیرا در این صورت چنانچه خدا آن را ایجاد میکرد، منع آن برای بنده ممتنع و چنانچه ایجاد نمیکرد، تحصیل آن محال بود[۷۳].
در پاسخ آنها برخی گفتهاند دلیل عقلی بر صحت ظاهر آیه ﴿ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴾[۷۴] هست؛ فعل به انگیزه وابسته است که خالق آن خداست و از آنجا که انگیزه و قدرت روی هم رفته فعل را هست میکنند، این امر اقتضا دارد که خدای والا خالق اعمال بندگان باشد[۷۵]. گفتنی است سرّ روایاتی از قبیل سخن امیرمؤمنان (ع): « أَنَا خَالِقُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ »[۷۶] آن است که اسمایی از قبیل خالقیت و رازقیت از اسماء فعلی هستند و از مقام فعل خدا و موطن امکان انتزاع میگردند. برتری و علوّی که نبی اکرم (ص) و اهل بیت (ع) در عالم امکان دارند، سبب احاطه و شمول ایشان نسبت به این اسماء میگردد و این احاطه و گستردگی به آنها شایستگی نامگذاری ایشان را به اسماء حسنا میدهد. حضرت علی (ع) که برترین آیت حق و مرآت خالقیت و رازقیت خدای سبحان است، جمله «" وَ اللَّهِ مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَكْبَرُ مِنِّي "»[۷۷] را در بیان حقیقت مرآتیه خود فرموده است[۷۸][۷۹].
پیوند خلقت با دیگر صفات خدا
آیه ﴿أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[۸۰] میرساند میان علم خدا به موجودات و خالقیت پیوندی ریشهای هست: اعمال انسانها هرچند نسبتی به خود آنان دارد، در حقیقت، خدای والا آنها را اراده و از طریق اختیار بنده و اقتضای دیگر اسباب پدید میآورد، بنابراین "خلق" عمل خداست، زیرا صاحب عمل با همه آثار و اعمالش و روابطی که میان او و آثارش هست، همگی مخلوق خدایند: ﴿ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى﴾[۸۱]؛ نیز ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ ﴾[۸۲]، بنابراین خدا محیط به مخلوقات است؛ چه به عین و جسم یا به آثار و اعمال آنها و این، جز با علم الهی عملی نمیشود: ﴿أَلا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[۸۳][۸۴] بر اساس برخی آیات، خالقیت با ربوبیت پیوندی ناگسستنی دارد؛ نظیر ﴿وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُو﴾[۸۵] و ﴿ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴾[۸۶] بر پایه این آیات، مشرکان توحید در خالقیت را قبول داشتند و مخالفت آنها با توحید در ربوبیت بود، پس طبق آیات مذکور میتوان گفت همین که آنها نسبت به توحید خالق و موجد تسلیم بوده و خلقت و ایجاد را منحصر در خدا میدانستهاند، خودش مبطل اعتقادشان به شرک در ربوبیت است، زیرا وقتی خلق و ایجاد، تنها از آنِ خدا باشد، دیگر هیچ موجودی در وجود و در علم و قدرت استقلال نخواهد داشت و با نبود این صفات کمالی، ربوبیت برای وی معنا ندارد: ﴿ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴾[۸۷]؛ نیز ﴿ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لّا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴾[۸۸][۸۹]. بر اساس آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ﴾[۹۰] خدا تنها خالق جهان و رازق است و در این آیه خالقی که روزی دهنده نباشد نفی شده است، پس میان دو صفت خالقیت و رازقیت پیوندی ناگسستنی هست و نمیشود خدا خالق باشد ولی رازق نباشد؛ نیز به یاد آوردن نعمتهای خدا سبب درک یگانگی او در خالقیت و رازقیت و اعتراف به آن است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ﴾[۹۱] توانایی خدا بر آفرینش هر چیزی و انجام دادن هر کاری و انحصار خالقیت در وی، نشانه یکتایی او و انحصار الوهیت در وی است: ﴿ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لّا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴾[۹۲][۹۳].
آیات خلقت
منظور آن دسته از آیاتی است که پیامبر برای وجود خالق از خلقت اشیا استفاده میبرد. از روشهای پیامبر برای دعوت مردم به خدا ارجاع به فطرت است. در این روش انسان را به آفرینش جهان، انسان توجه میدهد و یاد آور میشود که چگونه این برهان به انسان در جهت یافتن آفریدگار واحد کمک میکند. از سوی دیگر بیان خلقت و شیوه احتجاج، نوع جهانبینی و تفسیر از پیدایش و نظم و جهتگیری و هدف از آفرینش را بیان میکند.
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[۹۴] نکته: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي﴾[۹۵]... : عبودیت لازمه ادراک ربوبیت است، این ادراک فطری و وجدانی است، انسان نمیتواند خود را مربوب نداند، پس نمیتواند معبودی نگیرد، تا آن معبود که و چه باشد؟ آن پروردگاری که شما و پیشینیان شما را آفریده، آنچه از خود یا از گذشتگان یا متعلقات زمین و آسمان به خدایی گرفتهاید همه را آفریده و تدبیر و تقدیر آنها بهدست او است تذکر بخلق پیشینیان گویا اشاره بعقاید و آرائیاست که از گذشتگان بهآیندگان رسیده و عوامل وراثت و تعظیم گذشتگان آن را در نفوس محکم ساخته و مانند زنجیرهای آیندگان را بدنبال گذشتگان میکشاند، با این حرکت فکری و توجه انسان بربوبیت و خلقت خود (ربکم و خلقکم، با اضافه بضمیر مخاطب همین را میرساند) و تدبیر زمین و آسمان میتواند این زنجیر پیوسته عادات و تقالید را بگسلاند و عقل را آزاد سازد. پس عبودیت که اثر احساس بربوبیت است چون فطری و وجدانی انسان است جای پرسش نیست: که چرا - ﴿اعْبُدُوا رَبَّكُمُ﴾[۹۶] - آنچه موجب پراکندگی در عبادت شده همان بندهای عادات و تقالید است: یعنی شما که معبودی را بهر صورت میپرستید عقل را آزاد سازید و نظر را برتر آرید و با تفکر در خلقت خود و جهان رب حقیقی را بشناسید و او را عبادت کنید، شرک و کفر نتیجه عادت و غفلت است[۹۷]
خلقت انسان و مراحل پیدایش
یکی از معارف قرآن پاسخ به پرسشهایی است که انسان از گذشته خود دارد. گویی این پرسشها از پیامبر هم میشده است. به همین جهت در آغاز سوره بقره داستان خلافت انسان را شرح میدهد. البته جهتگیری مهم این آیات اخلاقی و تربیتی است که البته میتواند معرفتشناسانه هم باشد.
- ﴿وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا﴾[۹۸]
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا﴾[۹۹]
- ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ﴾[۱۰۰]
- ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ﴾[۱۰۱]
- ﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ﴾[۱۰۲]
- ﴿وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ﴾[۱۰۳]
- ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ﴾[۱۰۴]
- ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذَلِكُمْ مِنْ شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۱۰۵]
- ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ﴾[۱۰۶]
- ﴿مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۱۰۷]
- ﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ﴾[۱۰۸]
- ﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ﴾[۱۰۹]
- ﴿خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴾[۱۱۰]
- ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۱۱۱]
- ﴿وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۱۱۲]
- ﴿وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ﴾[۱۱۳]:
- ﴿وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ﴾[۱۱۴] نکته: بیان هدفداری از آفرینش آسمانها و زمین و آنچه در میان این عوالم وجود دارد و خدا از خلقت آنها هدفی داشته و نمیخواسته با این کار بازی کند.
- ﴿وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾[۱۱۵] نکته: توجه به آفرینش موجودات و جنبدگان نشانه و کسب یقین است. البته مردم به دو قسم تقسیم میشوند، کسانی از آن پند میگیرند و کسانی با شناخت حق باز انکار میکنند:
- ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۱۱۶].[۱۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ لغتنامه، ج ۶، ص ۸۷۱۲، «خلقت».
- ↑ به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند- که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان؛ سوره اعراف، آیه: ۵۴.
- ↑ و گفتند: آیا هنگامی که استخوانهایی شویم و خاکستری با آفرینشی تازه برانگیخته میشویم؟، سوره اسراء، آیه: ۴۹.
- ↑ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۱۱۷۰، «خلق»؛ شرح الاسماء، ص ۵۹۳؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۷۲.
- ↑ مفردات، ص ۲۹۶، «خلق».
- ↑ روض الجنان، ج ۱، ص ۱۵۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص ۳۲.
- ↑ نثر طوبی، ج ۱، ص ۲۳۵.
- ↑ لغت نامه، ج ۶، ص ۸۲۴۴، "خالق"؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۱۹۳، «خلق».
- ↑ بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۸۶؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۳۴.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص ۴۶؛ الفتوحات المکیه، ج ۱، ص ۲۹۵.
- ↑ اقربالموارد، ج ۲، ص ۹۳۲ ـ ۹۳۳؛ النهایه، ج ۳، ص ۴۵۷، «فطر».
- ↑ معجم الفروق اللغویه، ص ۲۴۱.
- ↑ التحقیق، ج ۳، ص ۱۱۰، «خلق».
- ↑ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۵۴۷، «خلق».
- ↑ یغمائی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۱۹۷-۱۹۸.
- ↑ نثر طوبی، ج ۱، ص ۲۳۳.
- ↑ المیزان، ج ۱۵، ص ۱۷۶.
- ↑ همان که فرمانفرمایی آسمانها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه: ۲.
- ↑ نثر طوبی، ج ۱، ص ۲۳۴.
- ↑ و خداوند هر جنبدهای را از آبی آفریده است، برخی از آنان بر شکم میخزند و برخی بر دو پا گام برمیدارند و برخی بر چهارپا راه میروند؛ خداوند هر چه بخواهد میآفریند؛ بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست، سوره نور، آیه: 45.
- ↑ و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند؛ سوره قصص، آیه: ۶۸.
- ↑ آیا در نیافتهاند «3» که خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده است و در آفرینش آنها درمانده نشده است میتواند مردگان را زنده گرداند؟ چرا، بیگمان او بر هر کاری تواناست، سوره احقاف، آیه: 33.
- ↑ و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید (که) هر یک در چرخهای شناورند، سوره انبیاء، آیه: 33.
- ↑ آدمی را آفرید، سوره رحمان، آیه: ۳.
- ↑ همان که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارترید و او پیروز آمرزنده است، سوره ملک، آیه: 2.
- ↑ و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند؛ سوره ذاریات، آیه: 56.
- ↑ خداوند) فرمود: آنگاه که به تو فرمان دادم. چه چیز تو را از فروتنی بازداشت؟ گفت: من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفریدهای، سوره اعراف، آیه: 12.
- ↑ و چارپایان را آفرید که در (پوست) آنان برای شما گرما و سودهایی (دیگر) است و از آنها میخورید، سوره نحل، آیه: 5.
- ↑ و نیز اسبان و استران و درازگوشان را (آفرید) تا سوارشان شوید و تا مایه آراستگی (باشند) و چیزهایی میآفریند که نمیدانید، سوره نحل، آیه: 8.
- ↑ بر راهی راست، سوره یس، آیه: 4.
- ↑ بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست؛ سوره رعد، آیه: 16.
- ↑ خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است؛ سوره زمر، آیه: 62.
- ↑ این است خداوند پروردگار شما، آفریننده هر چیز که هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟، سوره غافر، آیه: 62.
- ↑ و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند؛ سوره قصص، آیه: 68.
- ↑ فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است، آنچه را بخواهد میآفریند، به هر که خواهد فرزندان دختر و به هر که خواهد فرزندان پسر میبخشد، سوره شوری، آیه: 49.
- ↑ آیا ندیدهاند خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده است تواناست که همانند آنان را بیافریند؟ و برای آنان اجلی نهاده است که تردیدی در (آمدن) آن نیست اما ستمگران جز سر ناسپاسی ندارند، سوره اسراء، آیه: 99.
- ↑ الجوهر الثمین، ج ۵، ص ۲۴۰.
- ↑ و آیا آن کس که آفریننده آسمانها و زمین است توانا نیست که مانند آنان را بیافریند؟ چرا (هست) و اوست که آفریننده داناست، سوره یس، آیه: 81.
- ↑ به راستی پروردگار توست که آفریدگار داناست، سوره حجر، آیه: 86.
- ↑ یغمائی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص 198.
- ↑ سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپارهای و گوشتپاره را استخوانهایی آفریدیم پس از آن بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است، سوره مؤمنون، آیه: 14.
- ↑ به راستی پروردگار توست که آفریدگار داناست، سوره حجر، آیه: 86.
- ↑ التحقیق، ج ۳، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۱.
- ↑ التحقیق، ص ۱۱۱.
- ↑ نمونه، ج ۱۴، ص ۲۰۹.
- ↑ رحمة من الرحمن، ج ۳، ص ۱۸۷.
- ↑ مفردات، ص ۲۹۶، «خلق».
- ↑ روض الجنان، ج ۱، ص ۱۵۲.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۸، ص ۱۶.
- ↑ و از هر چیز دو جفت آفریدیم باشد که پند گیرید، سوره ذاریات، آیه: 49.
- ↑ و کوهها را مینگری، آنها را ایستا میپنداری با آنکه چون گذار ابر در گذرند؛ آفرینش خداوند را (بنگر) که هر چیز را استوار آفریده است؛ بیگمان او از آنچه انجام میدهید آگاه است، سوره نمل، آیه: 88.
- ↑ آیا با خویش نیندیشیدهاند که خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آن دو، است جز راستین و با سرآمدی معین نیافریده است؟ و بیگمان بسیاری از مردم منکر لقای پروردگار خویشند، سوره روم، آیه: 8.
- ↑ و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم؛ این پندار کافران است پس وای از آتش (دوزخ) بر کافران!، سوره ص، آیه: 27.
- ↑ همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار، سوره آل عمران، آیه: 191.
- ↑ ما هر چیزی را به اندازهای آفریدهایم، سوره قمر، آیه: 49.
- ↑ اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید، سوره سجده، آیه: 7.
- ↑ خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است، سوره زمر، آیه: 62.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۲۴۹؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۶، ص ۵۳ ـ ۵۴.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص ۶۹۱.
- ↑ آیا ندیدهای که پروردگارت چگونه سایه را گسترانده است و اگر بخواهد آن را بیجنبش میگرداند سپس خورشید را بر آن رهنمون گرداندیم، سوره فرقان، آیه: 45.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص ۶۹۶.
- ↑ یغمائی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص 198-200.
- ↑ یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه: 110.
- ↑ سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپارهای و گوشتپاره را استخوانهایی آفریدیم پس از آن بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است، سوره مؤمنون، آیه: 14.
- ↑ ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟؛ سوره فاطر، آیه: 3.
- ↑ خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است، سوره زمر، آیه: 62.
- ↑ در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است، سوره صافات، آیه: 96.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۳۸.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۴۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۰.
- ↑ بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره انعام، آیه: 104.
- ↑ یغمائی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص 200-201.
- ↑ این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است؛ سوره انعام، آیه: 102.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۱۲۲ ـ ۱۲۳.
- ↑ جامع الاسرار، ص ۱۰ ـ ۱۱.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۹۷؛ مناقب، ج ۲، ص ۲۹۴؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۰۶.
- ↑ تحریر تمهید القواعد، ص ۱۵۳.
- ↑ یغمائی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص 201.
- ↑ آیا آنکه آفریده است نمیداند؟ با آنکه او نازکبین آگاه است، سوره ملک، آیه: 14.
- ↑ آنکه آفرید و باندام ساخت، و آنکه اندازه کرد و راه نمود، سوره اعلی، آیه: 2-3.
- ↑ خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است؛ سوره زمر، آیه: 62.
- ↑ آیا آنکه آفریده است نمیداند؟ با آنکه او نازکبین آگاه است، سوره ملک، آیه: 14.
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۵۴ ـ ۳۵۵.
- ↑ و اگر از آنان بپرسید که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام کرده است خواهند گفت: خداوند؛ پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوند؟، سوره عنکبوت، آیه: 61.
- ↑ بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست؛ سوره رعد، آیه: 16.
- ↑ این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است؛ سوره انعام، آیه: 102.
- ↑ این است خداوند پروردگار شما، آفریننده هر چیز که هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟، سوره غافر، آیه: 62.
- ↑ المیزان، ج ۱۱، ص ۳۲۵ ـ ۳۲۶.
- ↑ ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟؛ سوره فاطر، آیه: 3.
- ↑ ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟؛ سوره فاطر، آیه: 3.
- ↑ این است خداوند پروردگار شما، آفریننده هر چیز که هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟، سوره غافر، آیه: 62.
- ↑ یغمائی، ابوالفضل، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص 201-202.
- ↑ «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.
- ↑ «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.
- ↑ «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.
- ↑ پرتوی ازقرآن آیت الله طالقانی ج ۱ ص ۸۶
- ↑ «با آنکه شما را گونهگون آفریده است» سوره نوح، آیه ۱۴.
- ↑ «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگ» سوره نساء، آیه ۱.
- ↑ «اوست که شما را از گل آفرید سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست آنگاه شما تردید میکنید» سوره انعام، آیه ۲.
- ↑ «اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یق» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.
- ↑ «و خداوند شما را آفریده است سپس شما را میمیراند و برخی از شما را به فرودینترین سالهای زندگانی باز میگردانند، تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند؛ بیگمان خداوند دانایی تواناست» سوره نحل، آیه ۷۰.
- ↑ «و از آن کس که شما و آفریدگان پیشین را آفرید پروا کنید» سوره شعراء، آیه ۱۸۴.
- ↑ «و از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید آنگاه شما آدمیانی (روی زمین) پراکنده میشوید» سوره روم، آیه ۲۰.
- ↑ «خداوند همان است که شما را آفرید سپس به شما روزی داد آنگاه شما را میمیراند پس از آن زنده میگرداند؛ آیا از شریکهایی که (برای خداوند) قائلید کسی هست که چیزی از این کارها را انجام دهد؟ پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه برای وی شریک میآورند» سوره روم، آیه ۴۰.
- ↑ «خداوند همان است که شما را ناتوان آفرید آنگاه از پس ناتوانی (در شما) توانی پدید آورد و آنگاه از پس توانمندی ناتوانی و پیری پدیدار کرد؛ هر چه بخواهد میآفریند و او دانای تواناست» سوره روم، آیه ۵۴.
- ↑ «آفرینش و برانگیختن شما (همگی) جز همانند (آفرینش) یک تن نیست؛ بیگمان خداوند شنوایی بیناست» سوره لقمان، آیه ۲۸.
- ↑ «و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفهای، آنگاه شما را جفتهایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینهای باردار نمیگردد و نمیزاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمیگردد و از عمر کسی کم نمیشود مگر که در کتابی آمده است؛ بیگمان این بر خداوند آسا» سوره فاطر، آیه ۱۱.
- ↑ «در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است» سوره صافات، آیه ۹۶.
- ↑ «شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد و از چارپایان هشت تا (نر و ماده) آفرید؛ شما را در شکم مادرانتان با آفرینشی از پس آفرینشی دیگر در تاریکیهایی سهگانه میآفریند؛ این خداوند پروردگار شماست که فرمانفرمایی از آن اوست؛ هیچ خدایی جز او» سوره زمر، آیه ۶.
- ↑ «اوست که شما را از خاک سپس از نطفه و آنگاه از خونی بسته آفرید، سرانجام شما را به گونه نوزادی برآورد سپس (توان میدهد) تا به رشد کاملتان برسید، پس از آن تا پیر گردید- و جان برخی از شما پیشتر (از پیری) گرفته میشود- و تا به زمانی معیّن برسید و باشد که شما» سوره غافر، آیه 67.
- ↑ «و به پوستهای تن خود میگویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ میگویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن میآورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد» سوره فصلت، آیه ۲۱.
- ↑ «و آسمان و زمین و آنچه را میان آنها ست به بازیچه نیافریدهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.
- ↑ «و ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست به بازیچه نیافریدهایم» سوره دخان، آیه ۳۸.
- ↑ «و در آفرینش شما و جنبندگانی که (خداوند روی زمین) میپراکند نشانههایی است برای گروهی که یقین دارند» سوره جاثیه، آیه ۴.
- ↑ «اوست که شما را آفرید، برخی از شما کافر و برخی مؤمنید و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره تغابن، آیه ۲.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۹۴.