آفرینش در معارف و سیره علوی
احکام کلی آفرینش
قانونمند بودن فعل الهی
گاه مقصود از قانون، همان قانون تشریعی یا امر و نهی الهی است و گاه مقصود، سنت الهی و قانون تکوینی است؛ مانند «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَوَاتُ وَ الْأَرْضُ». بیگمان بر خلقت الهی، قانون علت و معلول و لوازم و پی آمدهای آن حاکم است؛ زیرا اگر قانون در میان باشد، فعل الهی دارای نظم و هدف میشود. هر فعل قانونمند، نیازمند علت غایی است و در این صورت میتوان از فعل الهی بر معاد استدلال کرد و نیز اثبات وجود فاعل و خالق برای هر مخلوقی از راه قانونمند بودن خلقت میسر است؛ زیرا شرط هرگونه استنتاج آن است که رابطه میان فعل و فاعل کلی و پیوسته باشد و سنت را تغییر و تبدیل و تحویل روی ندهد. در اینجا از بیان غرض خدای متعال از خلقت و هدفمند بودن فعل خدای متعال میگذریم؛ مهم، حکمت خلقت و ترتب فایده بر آن است که در کتابهای کلامی مفصل، طرح و شرح شده است[۱]. روایات امیرمؤمنان(ع) نیز پای میفشارند که فعل الهی از روی عدل است[۲]. این روایات برای ما باز میگویند که کل خلقت را هدفی است والا و در برخی احادیث دیگر امام، هدفمندی خلقت انسان را پیش میکشد و میفرماید: «اتَّقُوا اللَّهَ جِهَةَ مَا خَلَقَكُمْ لَهُ[۳] لِغَیْرِهَا [دنیا] خُلِقْتُمْ[۴]. اِعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّكَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْيَا وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ[۵]. إِنْ كُنْتُمْ فِي الْبَقَاءِ رَاغِبِينَ فَازْهَدُوا فِي عَالَمِ الْفَنَاءِ[۶]. أَبَى اللَّهُ إِلَّا خَرَابَ الدُّنْيَا وَ عِمَارَةَ الْآخِرَةِ[۷]».[۸]
خلقت، نشانه تدبیر الهی
از آنجا که آیات شریفه قرآن و روایات، وجود خدای متعال را مسلم و قطعی فرض کردهاند، کمتر به بحث و استدلال در این باره پرداختهاند و چون اختلاف عمده موحدان و مشرکان و کافران در صفات الهی است، بیشترین پای فشاری قرآن مجید بر صفات الهی است. روشن است که اگر انسان تصویری درست از مفهوم خداوند در ذهن آورد، بیدرنگ تصدیقش میکند و دیگر به استدلال برای وجود خداوند نیازی نمیافتد. حضرت علی(ع) آفرینش جهان را پرتوی از علم و قدرت الهی میداند و در خطبه نخست نهج البلاغه، بدیع و بیسابقه بودن فعل خدا را یاد میکند و نیز اینکه خدای متعال از چیزی یا کسی یاری و کمک نمیجوید. در خطبهای میفرماید: «فَصَارَ كُلُّ شَيْءٍ خَلَقَ حُجَّةً لَهُ وَ مُنْتَسِباً إِلَيْهِ فَإِنْ كَانَ خَلْقاً صَامِتاً فَحُجَّتُهُ بِالتَّدْبِيرِ نَاطِقَةٌ فِيهِ فَقَدَّرَ مَا خَلَقَ فَأَحْكَمَ تَقْدِيرَهُ وَ وَضَعَ كُلَّ شَيْءٍ بِلُطْفِ تَدْبِيرِهِ مَوْضِعَهُ»[۹]؛ این جا امام لوازم جسم را باز میگوید که این لوازم هیچگاه از جسم جدا نمیشوند. وجود هر صفت ناقصی میطلبد که صفتی کامل در برابرش باشد وگرنه ناقص پدید نمیآمد[۱۰]. از این رو، صفات ناقص مخلوقات دلیل بر صفات کامل خدایند و حدوث اشیا، گواه بر ازلیت او است و عجز آنها دلیل بر قدرت کاملش و فنایشان دلیل بر بقایش[۱۱]. به هر سان، با نگاه به مخلوقات الهی باید به دقت و استحکام و ظرافت ترکیب آنها پی بریم و نشانههای ربوبیت خدا را بازشناسیم[۱۲]. خداوند با این خلقت، قدرت خود را آشکار میسازد و حکمتش را به نمایش میگذارد.
حضرت علی(ع) میفرماید: «إِنَّمَا أَرَادَ بِالْخَلْقِ إِظْهَارَ قُدْرَتِهِ وَ إِبْدَاءَ سُلْطَانِهِ وَ تَبْيِينَ بَرَاهِينِ حِكْمَتِهِ فَخَلَقَ مَا شَاءَ كَمَا شَاءَ وَ أَجْرَى فِعْلَ بَعْضِ الْأَشْيَاءِ عَلَى أَيْدِي مَنِ اصْطَفَى مِنْ أُمَنَائِهِ فَكَانَ فِعْلُهُمْ فِعْلَهُ وَ أَمْرُهُمْ أَمْرَهُ»[۱۳]؛ این روایت شریف، نشانههای ربوبیت الهی را بیان میکند و هدفهای سه گانه اظهار قدرت، نمایاندن سلطنت خداوند و برهانهای الهی را برای خلقت برمیشمارد و دو نکته میتوان از آن دریافت: اول آنکه روایت، شاهدی است بر مضمون حدیث مشهور، اما غیر مستند «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَأَحْبَبْتُ أَنْ اعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ کَیْ اُعْرِفَ»؛ زیرا هر دو روایت، هدف خلقت را آشکار ساختن گنج پنهان میدانند. دوم آنکه گاه برخی اولیای الهی کارهایی را انجام میدهند و فعل آنها فعل خدا است. توضیح و تبیین این حدیث نیازمند بحث از کیفیت پیدایش کثرت در عالم است که آن را باید در کتابهای فلسفی پی جست. امام علی(ع) در جایی دیگر نیز میفرماید: «جَعَلَ الْخَلْقَ دَلِيلًا عَلَيْهِ فَكَشَفَ بِهِ رُبُوبِيَّتِهِ»[۱۴].[۱۵]
خلقت برای عبادت
گاه مراد، از عبودیت، عبودیت تکوینی است: ﴿إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا﴾[۱۶] و گاه عبودیت تشریعی: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾[۱۷] حضرت علی(ع) میفرماید: «الَّذِي خَلَقَ الْخَلْقَ لِعِبَادَتِهِ وَ أَقْدَرَهُمْ عَلَى طَاعَتِهِ بِمَا جَعَلَ فِيهِمْ وَ قَطَعَ عُذْرَهُمْ بِالْحُجَجِ فَعَنْ بَيِّنَةٍ هَلَكَ مَنْ هَلَكَ وَ عَنْ بَيِّنَةٍ نَجَا مَنْ نَجَا»[۱۸]؛ خداوند آدمیان را آفریده است که او را عبادت کنند و این عبادت آدمی را در عقل عملی و نظری به کمال میرساند و به معرفت خدا میرساند و در نتیجه به خیر مطلقش بار میدهد که مقصود اصلی خلقت است. امام در جایی دیگر، هدف از هبوط آدم را در زمین عمران زمین دانسته است[۱۹]. هر چند عمران غالباً به معنای آبادانی و احیای زمین است، گاه در مفهوم عمران معنوی نیز به کار میرود؛ همچنانکه عمران مسجد به اقامه نماز و ذکر خدا است. از این رو، احتمال دارد عمران زمین به معنای احیای نام و یاد خدا در زمین باشد و به همین دلیل، آفرینش فرشتگان نیز، که برای عمران ملکوت اعلی است[۲۰]، گونهای عمران ملکوت اعلی است.[۲۱].
حدوث خلقت
«حدوث» در مقابل «قِدَم» است و حادث و قدیم نیز به ذاتی و زمانی تقسیم میشوند. قدیم ذاتی موجودی است که برای بودن و موجود ماندن، نیازمند به غیر نیست. قدیم زمانی نیز موجودی است که مسبوق به غیر و عدم زمانی نیست؛ موجودی که هیچ زمانی معدوم نبوده و نیست. همچنین حدوث ذاتی به معنای نیازمندی شیء در وجود است به غیر. حدوث زمانی بدین معنا است که شیء مسبوق به عدم زمانی باشد؛ یعنی در زمانی نباشد و سپس پدید آید. حضرت امیر(ع) همواره بر حدوث غیر خدای تعالی صحه گذاشته، با بیانهای گوناگون از آن سخن میگوید[۲۲]. روشن است که همه خلقت الهی دارای حدوث ذاتی است حتی اگر دارای حدوث زمانی نباشد. پس وجود ماسوی الله - تبارک و تعالی- از خدای متعال است و همه مخلوقات اعم از مجردات و مادیات حادث ذاتیاند، چه حادث زمانی باشند یا نباشند. ولی آیا همه موجودات حادث زمانیاند؟ یا برخی مانند نور پیامبر اکرم(ص) قدیم زمانیاند که حضرت علی(ع) آن را نخستین مخلوق خوانده است؟[۲۳].
پاسخ بدین پرسش نیازمند شرح و تفصیل است که جایش در این مقاله نیست. به هر سان حادث بودن همه مخلوقات دلیل است بر آنکه آورنده آنها قدیم بالذات و واجب الوجود است. اما حدوث جهان از راههای گوناگون اثبات پذیر است؛ مثلاً گستردگی فضا یا فرار کهکشانها دلیل بر آن است که آغازی داشتهاند. از سوی دیگر، اینکه حادثی نیازمند محدث و پدید آورنده است که خود حادث نیست، شاید از بدیهیات باشد[۲۴].
آینه و آیت بودن خلقت
حضرت امیر(ع) به پیروی از قرآن کریم همواره بر این حقیقت صحه میگذارد که مخلوقات موجوداتی مستقل نیستند، بلکه آیت و نشانه خدایند[۲۵].[۲۶]
مقصود خلقت
ارکان و عناصری که در این جهان پدید آمدهاند، برای پدید آمدن نباتات و گیاهانند و پدید آمدن گیاهان پدید آمدهاند تا حیوانات پدید آیند و مقصود از پدید آمدن حیوانات، پدید آمدن بدن انسان است و هدف از پدید آمدن بدن انسان، خلقت روح انسانی و نفس ناطقه است و نفوس ناطقه، مقدمه پدید آمدن ولی کاملند که خلیفه خدا است[۲۷].[۲۸]
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: شریف مرتضی، علم الهدی، رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۲۹: قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۱، ص١٠٠.
- ↑ خطبتان للامام امیر المؤمنین(ع) الخالیة عن النقطة و الخالیة عن الالف، ص۵.
- ↑ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، با شرح خوانساری، ج۲، ص۲۳۹؛ مدیر شانه چی، کاظم، الحکم من کلام الامام امیر المؤمنین(ع)، ج۱، ص۴۱، ش۱۸۱.
- ↑ الحکم من کلام الامام امیر المؤمنین(ع)، ج۱، ص۶۹، ش۵۷۹.
- ↑ الحکم من کلام الامام امیر المؤمنین(ع)، ج۱، ص۱۴۶، ش۱۶۶۹.
- ↑ الحکم من کلام الامام امیر المؤمنین(ع)، ج۱، ص۲۱۰، ش۲۵۲۹.
- ↑ الحکم من کلام الامام امیر المؤمنین(ع)، ج۱، ص۳۶، ش۱۳۵.
- ↑ عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۶۵.
- ↑ قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۳۶۱.
- ↑ «مُسْتَشْهِدٌ بِحُدُوثِ الْأَشْيَاءِ عَلَى أَزَلِيَّتِهِ وَ بِمَا وَسَمَهَا بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلَى قُدْرَتِهِ وَ بِمَا اضْطَرَّهَا إِلَيْهِ مِنَ الْفَنَاءِ عَلَى دَوَامِهِ»؛ (شرح توحید الصدوق، ج۲، ص۳۶۱).
- ↑ «أَ فَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى مَا خَلَقَ كَيْفَ أَحْكَمَ خَلْقَهُ وَ أَتْقَنَ تَرْكِيبَهُ»؛ (نوادر الاخبار، ص۷۸)؛ «وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ وَ لَكِنِ الْقُلُوبُ عَلِيلَةٌ وَ الْأَبْصَارُ مَدْخُولَةٌ أَ فَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى صَغِيرِ مَا خَلَقَ كَيْفَ أَحْكَمَ خَلْقَهُ وَ أَتْقَنَ تَرْكِيبَهُ»؛ (الاحتجاج، ج۱، ص۳۰۵).
- ↑ الاحتجاج، ج۱، ص۳۷۴.
- ↑ الاحتجاج، ج۱، ص۲۹۸.
- ↑ عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۶۶.
- ↑ «جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.
- ↑ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۸۱.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱: «فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ لِيَعْمُرَ أَرْضَهُ بِنَسْلِهِ».
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۱: «ثُمَّ خَلَقَ سُبْحَانَهُ لِإِسْكَانِ سَمَاوَاتِهِ وَ عِمَارَةِ الصَّفِيحِ الْأَعْلَى مِنْ مَلَكُوتِهِ خَلْقاً بَدِيعاً مِنْ مَلَائِكَتِهِ»
- ↑ عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۶۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵ و ۹۱ و ۱.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۰۰ - ۱۹۸.
- ↑ عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۶۸.
- ↑ نهج السعاده، ج۳، ص۵۸، خطبه ۱۴.
- ↑ عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۶۸.
- ↑ ملاصدرا، اسرار الآیات، ص۱۹۰.
- ↑ عابدی، احمد، مقاله «خلقت»، دانشنامه امام علی ج۱ ص ۳۶۹.