سوره نازعات
مقدمه
هفتاد و نهمین سوره قرآن و هشتاد و یکمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوعات رستاخیز، به سخرهگیرندگان معاد و پاسخ آنان و اشاره به داستان موسی(ع) و فرعون. این سوره را به این مناسبت «نازعات» مینامند که با سوگند خداوند به نازعات آغاز میگردد: وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا[۱]، دارای ۴۶ آیه و ۱۳۳ کلمه است. از نظر حجم از سورههای «مفصّلات» یعنی از سورههای نسبتاً کوچک است که بعد از سوره نبأ در آغاز جزء سیام قرار دارد.
سیزدهمین سوره از سورههایی است که با سوگند آغاز میگردد (و شامل پنج سوگند پیاپی است). اشاره به داستان حضرت موسی(ع) و سرگذشت این جهان و آن جهانی فرعون، تأکید بر وقوع حتمی روز جزا و قیامت و شرح حالات انسان در آن روز و یادآوری این نکته که عمر انسان در دنیا نسبت به زندگی آخرت بسیار کوتاه و ناچیز است از مطالب این سوره است[۲].
در این سوره خبرهای مؤکدی از وقوع قیامت آمده و از طریق تدبیر ربوبی که نتیجهاش تقسیم شدن مردم به دو طایفه بهشتی و دوزخی است، بر وقوع آن استدلال کرده است و در آخر با اشاره به اینکه از رسول خدا(ص) میپرسیدند که قیامت چه وقت است؟ و با پاسخ به این سؤال، سوره را ختم میکند. از سیاق این سوره بر میآید که در مکه نازل شده است.
مفسرین در تفسیر آیات پنجگانه وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا [۳]اختلاف عجیبی به راه انداختهاند، ولی همه آنان اتفاق دارند بر این که پنج سوگند از جانب خدای تعالی است و بیشترشان گفتهاند جواب قسم حذف شده و تقدیر کلام اقسم بالنازعات و اقسم بالناشطات... است و معنایش این است که من به این نامبردهها سوگند میخورم که شما به طور یقین مبعوث خواهید شد[۴].
سوره نازعات دارای ۵ بخش است:
بخش اول: آیات وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ يَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ[۵]، آیه اول تا یازدهم سوگندوَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا [۶] و جواب آن يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ يَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً [۷] است. در آیات وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ يَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً [۸] با نظریه بعید بودن معاد و در آیات قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ[۹] با استهزای معاد مقابله میکند. تأکید بر وقوع معاد در پاسخ به کسانی است که بیان قرآن را در خصوص ترس و سرافکندگی بعیدشماران و سختپنداران نپذیرفته و معاد را به سخره گرفتهاند و به هشدارهای الهی توجه نکردهاند.
بخش دوم: آیات هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى فَأَرَاهُ الآيَةَ الْكُبْرَى فَكَذَّبَ وَعَصَى ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى فَحَشَرَ فَنَادَى فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الأَعْلَى فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الآخِرَةِ وَالأُولَى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَى [۱۰]. بیان داستان موسی(ع) و فرعون برای عبرت از سرنوشت تلخ فرعون و تأکید بر حقانیت مبدأ و معاد.
بخش سوم: آیات أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَ أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ [۱۱]. نفی خود برتربینی انسان با برشمردن مظاهر آفرینش و دعوت او به مقایسه خودش با جهان خلقت و خالق جهان. و حاوی پیام مرکزی و هدایتی سوره نازعات است که انسان را دعوت به نفی خودپرستی و بندگی خدای متعال میکند.[۱۲]
بخش چهارم: آیات فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الإِنسَانُ مَا سَعَى وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَى فَأَمَّا مَن طَغَى وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى[۱۳]. در این بخش با این که دو مسئله اصلی بهشت و جهنم هر دو مطرح شدهاند ولی با توجه به مقدمه انذاری سیاق و نیز با توجه به سابقه سوره، در مییابیم که آنچه که ارتباط این بخش را با بخشهای قبل و بعد تأمین میکند، مسئله طغیان و جحیم است. پس در این سیاق، سرکشان و نافرمانان را به وقوع قیامت تهدید میکند که قیامت برپا میشود و اوضاع شما در قیامت، دردناک است.
بخش پنجم: آیات يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا [۱۴]. سؤال و جواب راجع به زمان رخداد قیامت. تأکید جایگاه پیامبر(ص) به عنوان هشداردهنده قیامت و نزدیکی زمان برپایی قیامت. در این سوره بعد از این همه بیانات قرآن در بخشهای اول تا چهارم، در بخش پنجم مخاطبان، سؤال از زمان قیامت میپرسند و با توجه به اینکه سیاق سوره که درباره طغیان و مخالفت است، سؤال کافران از زمان قیامت، آخرین حربه در نفی قیامت به شمار میآید. بنابراین خدای متعال با جوابی که میدهد، اوّلاً اصل سؤال را خنثی میکند و زیر سؤال میبرد و میگوید که جای سؤال پرسیدن نیست و جواب دادن به این سؤال بر عهده پیامبر نیست و بعد هم تهدید را به خود آنها متوجه میکند که قیامت برپا میشود و شما در آن روز میبینید که زمان قبل از آن، جز به اندازه یک عصرگاه یا صبحگاه به نظر نمیرسد.[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ «سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی» سوره نازعات، آیه ۱.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی.
- ↑ «سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی، و به گیرندگان (جان مؤمنان) به آرامی، و به فرشتگانی که شناورند (و با شتاب فرود میآیند)، پس، به فرشتگان پیشگام، آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۱-۵.
- ↑ المیزان.
- ↑ «سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی، و به گیرندگان (جان مؤمنان) به آرامی، و به فرشتگانی که شناورند (و با شتاب فرود میآیند)، پس، به فرشتگان پیشگام، آنگاه، به فرشتگان کارگزار روزی که آن بانگ لرزهافکن، به لرزه درآید، بانگی دیگر، از پی آن میآید، دلهایی در آن روز ترسانند، و دیدگان آنها فرو افتادهاند، (امروز) میگویند آیا ما به حال نخستین خویش بازگردانده میشویم آن هنگام که استخوانهایی پوسیده باشیم؟ گفتند: در آن صورت این بازگشتی زیانبار است. تنها نهیبی است یگانه» سوره نازعات، آیه ۱-۱۴.
- ↑ «سوگند به بیرون کشندگان (جان کافران) به سختی،» سوره نازعات، آیه ۱-۴.
- ↑ سوره نازعات، آیه ۶-۱۱.
- ↑ سوره نازعات، آیه ۱-۱۱.
- ↑ «گفتند: در آن صورت این بازگشتی زیانبار است. تنها نهیبی است یگانه، و ناگهان همگان در آن صحرا (ی محشر، حاضر) اند» سوره نازعات، آیه ۱۲-۱۴.
- ↑ «آیا داستان موسی به تو رسیده است؟ آنگاه که پروردگارش او را در سرزمین پاک «طوی» فرا خواند، (فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟ و تو را به سوی پروردگارت رهنمایی کنم تا خداترس گردی؟ پس به او آن بزرگترین معجزه را نشان داد، اما او دروغ انگاشت و سرپیچی کرد، سپس پشت کرد در حالی که (به رویارویی) میکوشید، آنگاه (همه را) گرد آورد و فرا خواند، و گفت: من پروردگار برتر شمایم، خداوند هم او را به عقوبت جهان بازپسین و نخستین، فرو گرفت. بیگمان در این (داستان)، برای آن کس که خداترس باشد، عبرتی است» سوره طه، آیه ۱۵-۲۶.
- ↑ «آیا آفرینش شما سختتر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟ بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید. و شبش را تیره کرد و روزش را برآورد. و پس از آن زمین را گسترانید، از آن، آب و (گیاه) چراگاهش را برون کشید، و کوهها را بر جای فرو کوفت، برای بهرهوری شما و چارپایان شما» سوره نازعات، آیه ۲۷-۳۳.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره نازعات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ «پس چون آن هنگامه بزرگتر فرا رسد، روزی که انسان آنچه کوشیده است، به یاد میآورد،و دوزخ را برای هر که مینگرد، آشکار میسازند، اما آنکه سرکشی کرده باشد، و زندگی این جهان را برگزیده باشد، تنها دوزخ جایگاه اوست. و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۳۴-۴۱.
- ↑ «از تو از برپا شدن رستخیز میپرسند که چه هنگام است؟ تو کجا و یادکرد آن؟ منتهای (دانش) آن با پروردگار توست. تو تنها به کسی که از آن میترسد، هشدار میدهی. آنان روزی که آن را ببینند، چنان است که (در دنیا) جز در پایان روزی یا نیمروزی درنگ نکرده بودهاند» سوره نازعات، آیه ۴۲-۴۶.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره نازعات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.