تفاوت آزادی‌های مدنی با فردی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

تفاوت آزادی‌های مدنی با فردی چیست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیآزادی مدنی - آزادی فردی

تفاوت آزادی‌های مدنی با فردی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد حسن قدردان قراملکی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «آزادی در فقه و حدود آن» در این‌باره گفته‌ است:

شمول آزادی‌های مدنی بر حقوق فردی و فراتر از آن، با تفسیر آزادی به “نفی سلطه و اجبار خارجی” سازگار است؛ اما اگر آزادی را در محدوده قانون تفسیر کنیم، آزادی‌های مدنی نه از افراد، بلکه از قوانین مصوب جامعه و دولت نشأت خواهد گرفت که تعریف خاصی از این آزادی‌ها را ارائه کرده است. کلایمرودی در این باره می‌نویسد: به موجب تعریفات دیگری که از آزادی به عمل آمده‌اند و آزادی را “رهایی از قیود در محدوده قانون” یا “امنیت خصوصی” و یا “حقوقی قانونی که از زندگی در حوزه حاکمیت یک حکومت متشکل کسب می‌شود” می‌دانند، تنها دلالت به حقوقی که مردم تحت قوانین موضوعه مدنی، از آنها بهره‌مند هستند دارد؛ به عبارت دیگر، حقوق مدنی مشخص و شمرده شده می‌باشد و فقط از دولت سرچشمه می‌گیرد[۲].

  • گروه یا اجتماع، موضوع آزادی‌های مدنی: دومین تفاوت آزادی‌های فردی با آزادی‌های مدنی، این است که موضوع آزادی‌های فردی، خود فرد است که لیبرالیسم سنتی نیز از آن حمایت می‌کرد؛ اما آزادی‌های مدنی فراتر از فرد است. موضوع آزادی مدنی ممکن است گروه، حزب یا کل جامعه باشد. برای رسیدن به چنین آزادی، آزادی‌های فرد کفایت نمی‌کند، بلکه نیازمند تشکیل گروه‌ها و سازمان‌های اجتماعی و سیاسی شناسنامه‌دار و دارای حقوق خاصی است.

آربلاستر در این باره می‌نویسد: منظور از آزادی فرد معمولاً آزادی شخصی است. در این جا نیز مانند مفهوم فرد، تأکید بر شخص انسانی واحد است... اما اگر افراد بخواهند گروه‌های همفکر تشکیل دهند و به صورت دسته جمعی عمل کنند، به چیزی بیش از آزادی فردی نیاز خواهند داشت. در این صورت، باید حقوقی نیز برای تشکیل سازمان‌های سیاسی و اتحادیه کارگری داشته باشند و بالاخره در بیان عقاید خود و انتشار روزنامه نیز آزاد باشند. این قبیل آزادی‌ها را نباید با آزادی‌های فردی یکسان پنداشت[۳].


پانویس

  1. فرهنگ سیاسی معاصر، ص۲۳۱.
  2. آشنایی با علم سیاست، ص۲۳۱.
  3. لیبرالیسم غرب، ص۸۷.
  4. ر.ک: کارل کوهن، دموکراسی، ص۱۸۲ و ۱۸۳.
  5. قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۹۴.