عصمت در لغت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:عصمت

مقدمه

عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده عَصِمَ، يعصِمُ است و در لغت دو معنا برای آن ذکر شده؛ یکی مَسَک به معنای حفظ و نگهداری[۱] و دیگری مَنَع به معنای مانع شدن[۲].

حفظ و نگهداری

استعمال واژه عصمت در این معنا به ویژه هنگامی که این کلمه و مشتقات آن به خداوند اسناد داده شود مورد اتفاق لغت‌نویسان معروف زبان عربی است. خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب«العین» می‌گوید: «عصمت، یعنی اینکه خداوند تو را از بدی حفظ کند»[۳]. بر این اساس، عَصَمَهُ، یعنی او را حفظ و نگه‌داری کرد[۴].

راغب اصفهانی نیز با استناد به آیه ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ[۵] می‌گوید: «امروز، نگه‌دارنده و حافظی از امر خدا نیست»[۶].

منع و امتناع

ابن‌فارس می‌گوید: «عصم» ثلاثی مجرد و صحیح است که دلالت بر امساک و منع و ملازمت دارد و از همین باب است عصمت که دلالت بر معصوم بودن از گناه دارد[۷]. ابن‌منظور نیز گفته است: «عصمت» در کلام عرب به معنی منع است و عصمت خداوند نسبت به بنده خود به این معنی است که او را از آنچه موجب هلاکت او است باز می‌دارد[۸]. زبیدی می‌گوید: «عصمت به معنای منع و بازداشتن (از چیزی) است کار و این سخن خداوند که ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ[۹] هیچ بازدارنده‌ای از کار خداوند نیست»[۱۰]. طریحی هم گفته است: عصمة الله للعبد یعنی منع کردن عبد از معصیت و عصمة الله من المکروه یعنی خداوند او را از ناگواری‌ها حفظ کرد[۱۱].[۱۲]

منع کردن می‌تواند به دو صورت انجام گیرد:

  1. کسی دیگری را مجبور به ترک کاری کند؛ به نحوی که از او سلب اختیار شود.
  2. وسایل و مقدماتی برای او فراهم آورد که با اختیار خویش از انجام کاری امتناع ورزد. ابن فارس در مقاییس اللغه می‌گوید: و تقول العربُ: أعْصَمتُ فلاناً، أى هيّأتُ له شيئاً يعتصم بما نالته يدُه أى يلتجئ و يتمسَّك به[۱۳]. به تعبیر دیگر وقتی کسی می‌گوید: «من فلانی را از کاری بازداشتم»، هم با این می‌سازد که وی را با قهر و اجبار از انجام کاری باز داشته باشد و هم می‌تواند به این معنا باشد که مثلاً او را نصیحت کرده تا از انجام کاری اجتناب ورزد، و او نیز با اختیار خود به نصیحت عمل کرده باشد[۱۴].[۱۵]

وسیله باز داشتن

برخی عصمت را به معنای «وسیله باز داشتن» و «ابزار مصونیت» گرفته‌اند؛ نه عمل بازداری. به عنوان مثال: اگر برای نجات شخص غریق، طنابی را به درون آب بیفکنیم، اگر طناب را گرفته نجات یابد، گفته می‌شود که این طناب برای او «عصمت» بود. و به همین معنا، آیه شریفه ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا[۱۶] را تفسیر کرده‌اند؛ یعنی ریسمان الهی را «عصمت» خویش قرار دهید[۱۷]. ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ[۱۸]؛ یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار می‌رود[۱۹].

نتیجه

واژه «عصمت»، معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از «مانع شدن» است. به همین جهت برخی لغویون «اعصم» را به معنای «مسک» دانسته و «الإعتصام» را به «الإستمساک» معنا کرده است[۲۰]. تفاوت این دو معنا نیز آشکار است؛ چراکه «مَسْک» یعنی گرفتن و نگهداری ـ أخص از «منع» است. گرفتن و نگهداری شخصی که بالای کوه است، هنگامی معنا پیدا می‌کند که حرکت او را از سوی پرتگاه باز دارند. اما «منع» هنگامی صادق است که شخص در معرض سقوط قرار گرفته باشد؛ ولی به جهتی راه او سد گردیده و از سقوط وی جلوگیری شود. با توجه به همین تفاوت معنایی است که می‌‌توان «عصمت» را نیرویی دانست که انسان را از حرکت به سوی خطا باز می‌‌دارد، نه آنکه فقط به هنگام لغزش مانع تحقق آن شود.

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
  2. ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
  3. العین، ج۱، ص۳۱۳.
  4. مصباح المنیر، جزء ۲، ص۷۴.
  5. «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد» سوره هود، آیه ۴۳.
  6. المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۷.
  7. معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۳۱.
  8. لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴.
  9. «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود» سوره هود، آیه ۴۳.
  10. زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹؛ ابراهیم انیس و دیگران، معجم الوسیط، ص۶۰۵.
  11. مجمع البحرین، ج۶، ص۱۱۶.
  12. سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌، مقامات امامان، ص۲۰۷-۲۱۰؛ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص۲۳.
  13. مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۳۱.
  14. ر.ک: بحار الانوار، ج۱۷، ص۹۴، به نقل از: غرر و درر، سید مرتضی.
  15. محمدی، رضا، عصمت در قرآن ص۶-۱۲.
  16. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  17. اوائل المقالات، ص۶۶-۶۷.
  18. لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵.
  19. شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص۲۱.
  20. ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.