زهد علی
مقدمه
- امام علی(ع)، جلوهگاه همۀ فضایل و صفات نیک بود. در ترسیم اوصاف شایستۀ او کتابها نگاشته شده است، امّا برخی از صفات او جلوه و درخشندگی خاصّی دارد که شجاعت، عدالت و زهد آن حضرت از آن جمله است. زهد و پارسایی و وارستگی از تعلّقات دنیوی و دل نبستن به جاه و مقام و ثروت و حتّی رهایی از تعلّق به زندگی و جان که از نمادهای زهد به شمار میرود، جاذبۀ فراوانی دارد و سبب پیدایش فرقهها، گرایشها و مسلکهایی نیز شده است و جاذبۀ تصوّف و درویشی و پشمینهپوشی در طول تاریخ، ریشه در مفهوم زهد دارد. در قرون گذشته نیز داعیهدارانی که بسیاری را جذب و مرید خود ساختهاند، از این صفت برخوردار بودهاند، یا چنان وانمود میکردند که به دنیا و زخارف و مقام و جاه، بیاعتنایند و سخنانی که میگفتند، از چنان روحیهای خبر میداد و زهد انحرافی هم به ترک دنیا و گوشهگیری و رهبانیّت میکشاند. زهد واقعی و راستین در سیرۀ و صفات پیامبر و علی(ع) تجلّی دارد و بیرغبتی آن حضرت به دنیا و ریاست و مقام و ثروت و سادهزیستی و قناعت او تا آنجا بارز است که صوفیه هم او را پیشوای خود میشمرند و از او دم میزنند. امام علی(ع) دربارۀ زهد میفرماید: "الزّهد کلّه بین کلمتین من القرآن، قال اللّه سبحانه: «لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم» و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح بالآتی، فقد اخذ الزّهد بطرفیه"[۱] علی(ع) مظهر تام این صفت بود. برای رسیدن به قدرت و ریاست تلاش نمیکرد، با آنکه حاکم جهان پهناور اسلام بود، امّا ساده میزیست و ساده میخورد و میپوشید، به زر و سیم خطاب میکرد که: دیگری را بفریبید، میفرمود: دنیا را سه طلاقه کردهام، حکومت در نظر او بیارزشتر از لنگه کفش پاره بود، سیموزری هم نمیاندوخت. عبادتش هم عاشقانه بود، نه تاجرانه یا غلامانه. نامۀ عتابآمیزی که به عثمان بن حنیف والی بصره نوشت، گویای دیدگاه و عمل او دربارۀ زهد است (نامۀ ۴۵ نهج البلاغه). از دسترنج خود غلامان بسیاری خرید و آزاد کرد، چاه و قناتهای متعدد حفر کرد و باغها و نخلستانها احداث نمود و همه را وقف فقرا کرد. از پیامبر خدا(ص) پرسیدند: زاهدترین و فقیرترین مردم کیست؟ حضرت فرمود: وصیّ و پسرعمو و برادر و تیغ برّان و شیر صفشکن من علی![۲] از قول عمر بن عبد العزیز نقل شده که: ما در این امّت پس از پیامبر خدا(ص) کسی را زاهدتر از علی بن ابی طالب(ع) نمیشناسیم.[۳] همینکه اموالی به دستش میرسید، فوری آنها را میان نیازمندان تقسیم میکرد. اهل لذّتجویی از دنیا نبود، از چرب و شیرین دنیا پرهیز داشت و خود را با محرومترین افراد همسطح میساخت. فرمانداران و خانوادۀ خود را هم به پارسایی و زهد سفارش میکرد. در نامهاش به عثمان بن حنیف، ضمن بیان گوشهای از زندگی زاهدانهاش در عین حاکمیت و قدرت، افزوده است: ألا و انّکم لا تقدرون علی ذلک، و لکن أعینونی بورع و اجتهاد و عفّة و سداد[۴]، شما قدرت و توان عمل به شیوۀ مرا ندارید، لکن با پرهیزگاری و تلاش و با عفاف و درستکاری مرا یاری کنید. آنچه از زهد علی(ع) باید آموخت، تنها در زندگی فردی و شؤون شخصی نیست، بلکه زهد در حکومت و فرمانروایی و دوران مسؤولیت و زمامداری مهمتر است، چراکه اینها بیشتر عامل دلبستگی و دنیازدگی میشود و هنر، پارسایی در عین قدرت و ثروت و شهرت است.[۵] کنیۀ زیبای ابو تراب که حاکی از تواضع و خاکساری و زهد اوست، محبوبترین کنیهها برای آن حضرت بود.[۶]
منابع
پانویس
- ↑ «زهد میان دو سخن قرآنی گرد آمده است، خداوند میفرماید: تا بر آنچه از دست دادهاید غصّه نخورید و بر آنچه به شما میدهد خوشحال نشوید. هرکس بر از دست رفته ناراحت نشود و بر به دست آمده خوشحال نگردد، زهد را با هردو طرفش داراست». نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت ۴۳۹
- ↑ مناقب، ج ۳ ص ۲۵۹
- ↑ محجّة البیضاء، ج ۴ ص ۱۹۰
- ↑ نهج البلاغه، نامۀ ۴۵
- ↑ دربارۀ زهد علی از جمله ر. ک: «کیهان فرهنگی» شمارۀ ۱۷۰ ص ۹۸ مقالۀ سودمند و مبسوط «زهد عالی، علی زاهد»، «حیاة امیر المؤمنین» ناظمزاده، ص ۲۲۹، «مناقب» ج ۲ ص ۹۳، «فضائل الخمسة من الصحاح السته» ج ۳ ص ۷. و دربارۀ زهد از دیدگاه علی(ع) ر. ک سیری در «نهج البلاغه» شهید مطهّری، بخش ششم و هفتم:
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۹۰.