آزادی انتخابات در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)
آزادی انتخابات در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | آزادی انتخابات |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آزادی انتخابات در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «آزادی در فقه و حدود آن» در اینباره گفته است:
«در فقه سیاسی اسلام، نقش مردم در انتخابات و همچنین اداره و استمرار حکومت، نقش واقعی و اساسی است، بلکه حکومت از آن مردم است و باید خود مردم عهدهدار آن باشند؛ اما از آنجا که انجام این کار برای اکثریت ممکن نیست، مردم برای اعمال حاکمیت خود، نمایندگانی را از میان نخبگان انتخاب کرده و زمام امور را به دست آنان میسپارند.
در اندیشه امام خمینی، مشارکت مردم اعم از زنان و مردان در تعیین سرنوشت خویش از طریق انتخابات، هم «حق” است و هم «تکلیف”. ایشان حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش - مثلاً انتخاب شوراهای شهر که تنها برای اداره امور شهر است و اهمیت سیاسی و اجتماعی کمتری نسبت به دیگر انتخابات دارد - را از ضرورتهای جمهوری اسلامی توصیف میکند: استقرار حکومت مردمی در ایران و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش که از «ضرورتهای نظام جمهوری اسلامی” است...[۱]»[۲]
پانویس
- ↑ صحیفه نور، ج۶، ص۱۰۷. از این عبارت و همچنین عبارات دیگر امام چنین برمیآید که ایشان از نظریه پیش از انقلاب خود مبنی بر تردید در اصل مشروعیت انتخابات عدول کرده است. آنجا که درباره انتخابات رژیم پیشین میگوید: «این جانب عجالتاً از بعضی جنبههای شرعی آنکه اساساً رفراندوم یا تصویب ملی در قبال اسلام ارزشی ندارد و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرفنظر میکنم». (صحیفه نور، ج۱، ص۲۳، ۲ بهمن ۱۳۴۱).
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۲۴۸.