آمنه بنت وهب در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

آمنه دختر وهب‌ بن عبدمناف‌ بن زهره‌ بن ‌کلاب[۱] از قبیله قریش، مادر پیامبر (ص). او را از نظر نسب و جایگاه از برترین زنان قریش دانسته‌اند. پدرش وهب، بزرگ بنی‌زهره و شریف‌ترین آنان بود[۲]. طبق آنچه درباره سنّ آمنه هنگام وفات (۴۸ سال پیش از هجرت) گفته‌اند[۳]، بایستی هم سنّ عبد الله، و بیست و چهار سال پیش از عام‌الفیل (۵۴۶م) زاده شده باشد. از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. هر آنچه در تاریخ آمده، به زمان ازدواج او و پس از آن مربوط می‌شود. بر پایه روایتی، وی ده سال یا اندکی کم‌تر، بعد از حفر چاه زمزم و یک سال پس از فدیه دادن عبدالمطلب برای عبد الله، به همسری او درآمد[۴].

پس از ازدواج، در سه روزی که عبدالله با او بود، باردار شد[۵]. دوران بارداری آمنه، برخلاف آنچه بر دیگر زنان می‌گذشت، به آسانی سپری شد[۶] و کودکش را بی‌مشقّت، بر زمین نهاد[۷]. از او چنین نقل شده است که وقتی حامله بودم، نوری از من ساطع شد که با آن قصرهای بُصری در سرزمین شام را دیدم و سوگند به خدا! هرگز حملی سبک‌تر و راحت‌تر از آن را در کسی ندیده بودم[۸].

در زمان حاملگی، بشارت یافت که تو سرور امّت را بارداری و هر گاه زاده شد، بگو: "او را از شر حسد ورزان به خدای واحد می‌سپارم" و او را محمد بنام[۹]. براساس روایتی دیگر، او فرمان یافت تا کودک را احمد بنامد[۱۰]. وقتی کودک متولد شد، چون پدرش پیش از این، در بازگشت از سفر تجاری شام، در مدینه در گذشته بود[۱۱] یا بنا به روایتی هنوز در سفر بود و دو ماه[۱۲] و به قولی بیست و هشت ماه[۱۳] پس از ولادت او درگذشت، آمنه به عبدالمطلب، پدربزرگ کودک پیغام داد تا برای دیدن کودک بیاید؛ سپس او را از امور خارق‌العاده‌ای که در دوران حمل و زایمان دیده بود، آگاه کرد[۱۴]. آمنه به جهت کم‌توانی، بیش از چند روز نتوانست کودک خود را شیر دهد[۱۵]؛ سپس او را برای شیر دادن به "حلیمه سعدیّه" سپرد[۱۶]. در شش سالگی کودک، آمنه به اتّفاق او و امّ‌ایمن کنیز محمد (ص) برای زیارت قبر عبدالله در یثرب و نیز زیارت دایی‌های پدر او به آن دیار رفت و پس از یک ماه اقامت در "دارالنابغه" هنگام بازگشت، در محلی به نام "ابواء" در مسیر مکّه به مدینه بیمار شد و در سی سالگی[۱۷] درگذشت و در همان‌جا مدفون شد[۱۸].

گفته‌اند: آمنه یگانه فرزند خانواده خود بود[۱۹]. مشرکان در مسیر حرکت به سوی اُحد در ابواء، بر آن شدند تا قبر آمنه را نبش کرده، خاکه استخوان‌های او را به صورت گِرو برای تضمین و حفظ زنان خویش، با خود ببرند؛ امّا پس از رایزنی‌های ابوسفیان با اهل‌نظر، از بیم آنکه مبادا دیگران، با مردگان آنان چنین کنند، از آن صرف‌نظر کردند[۲۰].[۲۱]

آمنه در شأن نزول

با اینکه آمنه در دوران کودکی پیامبر (ص) و سی و چهار سال پیش از بعثت حضرت درگذشت، برخی از مفسّران اهل سنت در ذیل آیه ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ[۲۲] از او یاد کرده‌اند. به نقل طبری از عطیّه، چون پیامبر (ص) به مکّه رسید، بر قبر مادرش ایستاد؛ بدان امید که خداوند بدو اذن داده تا برای او آمرزش طلبد[۲۳]؛ امّا این سخن با واقعیّت‌های تاریخی که قبر آمنه را در ابواء می‌دانند، ناسازگار است؛ چنان‌که ابن‌سعد، به خطا بودن آن تصریح کرده است[۲۴]. این مطلب، با حرمت نهادن پیامبر بر قبر مادرش در بازگشت از عمره حدیبیّه نیز نمی‌سازد. گفته‌اند: پیامبر (ص) در بازگشت از عمره‌ حدیبیّه، از ابواء گذشت و خداوند اجازه داد تا قبر مادرش را زیارت کند. حضرت بر سر قبر او آمد. آن را تمیز کرد و برای وی گریست و مسلمانان نیز از گریستن پیامبر گریستند[۲۵].

سیوطی نیز در تفسیر آیه پیشین، داستان استغفار را به تفصیل از "ابن‌مردویه" از "بُریده" نقل می‌کند[۲۶]. با توجّه به اضطراب در عبارت و ناهم‌گونی‌های گفتار، پذیرش آن مشکل می‌نماید؛ از این رو ابن‌کثیر پس از نقل داستان می‌گوید: این حدیث، غریب و دارای سیاقی عجیب است[۲۷]. در ادامه می‌گوید: عجیب‌تر و غیر قابل باورتر از این، حدیثی است که "خطیب بغدادی" به سندی مجهول از عایشه نقل می‌کند که خداوند، مادر پیامبر (ص) را زنده کرد و ایمان آورد؛ سپس دوباره[۲۸] او را برگرداند؛ بنابراین، با توجّه به آنچه در احادیث آمده است که آمنه زنی مسلمان[۲۹] و نیز یکی از شش تن شفاعت شدگان پیامبر به شمار آمده[۳۰] می‌توان آنچه را در ذیل آیه آمده، برساخته‌ای ناشی ‌ازعمل ‌توجیه‌گرانه کسانی (امویان) دانست که خود از خاندان و نیاکانی طاهر و خوش نام محروم بوده‌اند؛ افزون بر این، ترمذی حدیثی از امام‌علی (ع) آورده و آن را "حدیثی حسن" بر شمرده که حضرت، شأن نزول آیه را مردی مسلمان می‌داند که برای پدر و مادرش از خدا آمرزش می‌طلبید؛ در حالی‌ که هر دوی آنان در حال شرک از دنیا رفته بودند. امام علی (ع) می‌گوید: او را از این عمل باز داشتم؛ امّا وی به عمل ابراهیم (ع) در آمرزش خواهی برای پدرش استناد کرد؛ از این رو، قضیه را برای رسول خدا باز گفتم که در پی آن، آیات پیشین نازل شد[۳۱].

شیعه براساس روایات بسیاری‌که در آنها تأکید شده خداوند، حملِ پیامبر (ص) را در بهترین رحم قرار داده[۳۲] و آن را از آتش جهنّم دور داشته[۳۳]، بر آن است که آمنه از نیک‌زنان عالم اسلام و از مسلمانان به شمار می‌رود؛ هم‌چنین طبق آیه ﴿وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ[۳۴] معتقد است که پیامبر در اصلاب موحّدان و مؤمنان بوده است[۳۵]؛ بنابراین نمی‌توان به شرک و ناپاکی آمنه عقیده داشت؛ از همین رو به آنان که چنین عقیده ناصوابی دارند، پاسخ‌های مفصّلی داده است[۳۶].[۳۷]

منابع

پانویس

  1. الطبقات، ج ۱، ص ۷۶.
  2. السیر والمغازی، ص ۴۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۳.
  3. یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰.
  4. یعقوبی، ج۲، ص ۹؛ البدایة والنهایه، ج۲، ص ۱۹۹.
  5. الطبقات، ج۱، ص۹۵؛ انساب‌الاشراف، ج۱، ص۸۹.
  6. یعقوبی، ج۲، ص۹؛ الطبقات، ج۱، ص۷۸؛ انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۸۹.
  7. الطبقات، ج ۱، ص ۷۹.
  8. سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۱۶۵.
  9. انساب‌الاشراف، ج۱، ص۸۹؛ تاریخ‌طبری، ج۲، ص۱۵۶.
  10. الموسوعه‌الذهبیّه، ج ۲، ص ۲۳.
  11. السیر و المغازی، ص ۴۵؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۶۵؛ الکامل، ج ۱، ص ۴۶۶.
  12. یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰.
  13. السیر و المغازی، ص ۴۵.
  14. سیره ابن‌هشام، ج ۱، ص ۱۵۹ و ۱۶۰؛ الطبقات، ج ۱، ص ۸۲.
  15. الطبقات، ج ۱، ص ۸۹.
  16. سیره ابن‌هشام، ج ۱، ص ۱۶۰.
  17. یعقوبی، ج ۲، ص ۱۰.
  18. الطبقات، ج ۱، ص ۹۳ و ۹۴؛ الکامل، ج ۱، ص ۴۶۶.
  19. بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۶۲.
  20. المغازی، ج ۱، ص ۲۰۶؛ الکامل، ج ۱، ص ۴۶۷.
  21. واسعی، سید علی رضا، مقاله «آمنه بنت وهب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۳۲۰-۳۲۲.
  22. «پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.
  23. جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۵۸.
  24. الطبقات، ج ۱، ص ۹۴.
  25. الطبقات، ج ۱، ص ۹۴.
  26. الدرّالمنثور، ج ۴، ص ۳۰۳.
  27. ابن‌کثیر، ج ۲، ص ۴۰۸.
  28. ابن‌کثیر، ج ۲، ص ۴۰۸.
  29. بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۱۱۷.
  30. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۰۸.
  31. التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص ۲۰۹؛ نمونه بینات، ص ۴۴۴.
  32. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۰.
  33. الکافی، ج ۱، ص ۴۴۶.
  34. «و گردش تو را در میان سجده‌گزاران (می‌بیند)» سوره شعراء، آیه ۲۱۹.
  35. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۲۳؛ قرطبی، ج ۱۳، ص ۹۷.
  36. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۵۵ به بعد؛ الصحیح من سیره‌النبی، ج۲، ص ۱۸۷ به بعد.
  37. واسعی، سید علی رضا، مقاله «آمنه بنت وهب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص ۳۲۲-۳۲۳.