آیا بهکارگیری علم غیب با الگو و اسوه بودن معصوم منافات دارد؟ (پرسش)
آیا بهکارگیری علم غیب با الگو و اسوه بودن معصوم منافات دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا بهکارگیری علم غیب با الگو و اسوه بودن معصوم (ع) منافات دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:
«معصومان (ع)، رهبر و اسوه و الگوی مردمند؛ بنابراین باید طوری زندگی کنند که بشود آنها را سرمشق قرار داد. اگر بنا بود پیامبر (ص) یا امام (ع) مشکلات خود را به وسیله اعجاز و علم غیب حلّ کند؛ دیگر چگونه میتوانست سرمشق زندگی مردمان باشد و آنان را به صبر و بردباری و جهاد و... فراخواند؟! کسی که مسلح به سلاحی علم غیب است که دیگران ندارند و همیشه از آن سلاح برای پیروزی خود استفاده میکند، نمیتواند الگوی مناسبی برای مردم باشد؛ زیرا در غم و رنج و مصیبت و مشکل انسانهای عادی شریک نیست. معصوم (ع) ، برای آن که بتواند به شکل عملی به تبلیغ و دعوت پردازد، از راه و روش وعلوم عادی و حس و تجربه و عقل استفاده میکند و از علم غیب بهره نمیگیرد؛ مگر در موارد استثنایی آن هم برای حفظ دین و ایمان مردم و هدایت آنها».[۱]
پاسخ های تفصیلی
۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در «درسهایی از قرآن» در اینباره گفته است:
«اینها شهادت خودشان را میدانستند یا نمیدانستند؟ اینها شهادت خودشان را میدانستند حضرت علی میدانست او را در مسجد میکشند امام حسین میدانست شهید میشود. شهادت امام حسین را وقت تولد خبر دادند. علامه امینی صاحب الغدیر کتابی دارد در کتابش روایاتی را از شیعه و سنی نقل میکند که پیغمبر به ام سلمه گفت: حسین من که کوچک است در آینده شهید خواهد شد خبر شهادتش را از قبل داده بودند. پیغمبر ما سی سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین یک روز سخنرانی میکرد که ماه رمضان چه ماه خوبی است چنین است، چنان است امیرالمؤمنین برخاست سؤال کرد در این ماه رمضان که به این اندازه خوب است بهترین کاری که باید انجام دهیم چه چیزی است؟ فرمود: بهترین کار ورع و تقوی است بعد حضرت گریه کرد گفتند: چرا گریه میکنی فرمود همین ماه رمضان که اینقدر خوب است در همین ماه رمضان تو را میکشند. سی سال قبل پیغمبر خبر داد و گریه کرد یعنی پیغمبر برای شهادت حضرت علی سی سال قبل گریه کرد. ولی ممکن است بگویید اگر میدانستند پس چرا مسجد رفتند. اینها حق ندارند از علمشان استفاده کنند مثل استانداری، فرمانداری، که سی الی چهل، صد تا کمتر و بیشتر ماشین دارد اما کنار ماشین نوشته شده است استفاده اختصاصی ممنوع. یعنی اگر خربزه خریدی باید تاکسی بار بزنی پانصد عدد ماشین داری مثل رئیس بانک که کلید صندوق بانک را دارد اما وقتی پول میخواهد از همکارش قرض میکند حق ندارد کلید به صندوق بیندازد. پلیس باتوم، کلت و اسلحه دارد اما اگر در خانه با همسرش بحث کند حق ندارد کلت بزند با همسرت جر و بحث کنی، داد و بیداد کنی حق نداری از باتوم استفاده کنی باتوم را من به تو دادم زمانی که گفتم بزن، بزن. تیراندازی، زمانی که گفتم تیراندازی، تیراندازی کن. بنابراین امامان ما حق ندارند از علمشان استفاده کنند دعایشان هم همینطور است حق ندارند از دعایشان استفاده کنند. سؤال، امام حسین (ع) نمیتوانست روز عاشورا دعا کند آب از زمین بجوشد که تشنگی نکشد؟ چرا، امام حسین (ع) میتوانست دعا کند اما اگر امام حسین (ع) دعا میکرد مشکل عطش را حل مینمود، آن وقت میتوانست به شما بگوید به جبهه برو و تشنگی را تحمل کن؟ باید خودش هم تشنگی بکشد تا به شما بگوید برو و تشنگی بکش. یعنی تا امامان (ع) ما زجر نکشند برای ما الگوی عملی نیستند. اگر امامان (ع) ما مشکلات خودشان را حل کنند مثلاً امام جواد هوس انار دارد بگوید خدایا من امام جواد (ع) هستم الان هم فصل انار نیست من دعا میکنم این درخت خشک الان انار دهد ای خدا این درخت سبز شده، الان یک انار بخوریم امام جواد برای میل خودش انار درست کند انوقت به شما بگوید صبر کن ﴿وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾[۲] میگوییم خودت چرا صبر نکردی؟ خودت باید صبر کنی. تمام سختیهای بشر را باید امامان (ع) ما بکشند تا برای ما الگوی عملی باشند. ما حضرت زهرا را برای همین دلیل میخواهیم حضرت زهرا هیچ وقت مستقل نبود تازمانی که پیغمبر بود تابع او بود بعد از رحلت پیغمبر تابع شوهرش بود مستقل نبود اما یک زهرا میخواهیم در چهارده معصوم اگر این چهارده امام همه مرد بودند خانمها میگفتند: این چهارده تا همه شان مرد بودند اصلاً خبر از دل ما زنها نداشتند فقط میگفتند بچهداری، شوهرداری، خانهداری اگر یکی از اینها زن بود خبر از دل ما میداشت کار ما به این اندازه سخت نمیشد باید یک نمونه باشد که زمانی که میگوید شوهرداری میگوید این شوهر. زمانی هم که میگویند بچهداری بگوید این حسین است این هم زینب. در مورد خانهداری، این کار خانه اش است. یعنی باید برای الگوی عملی یک زهرا در چهارده معصوم باشد اگر همه چهارده تا مرد بودند زنها الگوی عملی نداشتند، نمیشود امام حسین به من بگوید به جبهه برو و تشنگی را تحمل کن خودش با دعا مشکلش را حل کند اصلاً نفرین کند بگوید: خدایا این یزیدیها را خاکستر کن با نفرین نابودشان کند اگر با نفرین نابودشان کند آن وقت من بروم در جنگ مقابل صدام بایستم؟ حسین تو چطور خودت نایستادی من بروم تکه تکه شوم؟ خودت با نفرین مشکلت را حل کردی پس ببینید مثل پلیس که کلت و اسلحه دارد اما استفاده اختصاصی نمیکند. امامان ما هم دعایشان مستجاب میشود معجزه هم دارند علم غیب هم دارند اما استفاده اختصاصی نمیکنند استفاده اختصاصی ممنوع. چرا استفاده اختصاصی ممنوع؟ جواب آن را نیز گفتم اگر اینها برای زندگی شخصیشان استفاده اختصاصی کنند مشکلاتشان را با دعا و معجزه حل کنند دیگر برای ما الگوی عملی نیستند و ما الگوی عملی میخواهیم»[۳]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین رنجبر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رنجبر، در مقاله «بررسی علم امام حسین به شهادت» در اینباره گفته است:
«تبیین و تفسیر دیگری که درباره نسبت و رابطه علم غیب امامان (ع) با مکلف بودنشان به عمل به ظواهر امور در زندگی شخصی و اجتماعیشان شده، این است که هرچند معصومان (ع) در پرتو روح ولایت، آگاهی به مسائل پشت پرده و ماورای طبیعی دارند، اما به علل مختلف، از جمله جنبههای تربیتی، مجاز نیستند از این علم در امور شخصی و اجتماعی خویش استفاده کنند، چرا که این گونه بهرهبرداری سبب میشود تبلیغ عملی آنان از بین رفته و دیگر نتوانند به دیگران توصیه به صبر در مصائب و گرفتاریها کنند. کسی که در میدان جهاد و شهادت در راه خدا از این علم، بهرهگیری کند و هر نوع تیر بلا را از اصابت به هدف باز دارد و پیوسته خود را از حوزه بیماریها و گرفتاریها و ناراحتیها بیرون سازد، دیگر نمیتواند امت را به استقامت و تحمل سختیها دعوت کند، زیرا موج اعتراض متوجه او خواهد شد که: کسی میتواند ما را به مسائل معنوی و سازنده توصیه کند که خود نمونهای از این صفات برجسته انسانی باشد. بنابراین، انسانهای الهی چون سرمشق و الگودهنده به سایر انسانها هستند، در برابر مشکلات و ناگواریها همانند دیگر مردمان، تلاش میکنند و از اسباب و ابزار عادی برای رفع آنها کمک میگیرند و چه بسا به خاطر نارسایی و کمبود امکانات، کوشش آنان عقیم بماند.شاهد بر این ادعا، سیره و برخی از سخنان پیشوایان دین در این باره است : در روایات آمده است که معیار داوریهای پیامبر (ص) و ائمه(ع)، همان اصول قضائی اسلام یعنی اقامه شهود یا سوگند بوده است، نه علم غیب و آگاهیهای خارج از مجاری طبیعی، چنان که امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل میکنند: «إنّما اَقْضِی بَیْنَکُمْ بِالبَیِّناتِ وَالاءیْمانِ وَبعضُکُمْ اگلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ، فَاَیُّما رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ من مالِ أخِیهِ شَیْئاً فَإنّما قَطَعْتُ لَهُ بهِ قِطْعَةً مِنَ النّارِ»؛[۴] مقصود این است که هر کس بر ادعای خویش شاهد داشت و یا سوگند یاد کرد، من به نفع او داوری میکنم، چه راست بگوید و چه دروغ، البته اگر به دروغ چیزی را بگوید، همانند پارهای از آتش جهنم است»[۵].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین خردمند؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد خردمند، در مقاله «چرا امامان از علم غیب استفاده نمیکردند؟» در اینباره گفته است:
«دانشمندان اسلامشناس بدین پرسش پاسخهای گوناگون دادهاند. بخشی از این پاسخها به اختصار چنین است: علامه طباطبایی: امام دو نوع علم دارد: عادی و غیبی. پیامبر (ص) و امام (ع) مانند دیگران انسانند و با استفاده از حواس ظاهری، تجربه و عقل با جهان خارج ارتباط برقرار میکنند. در این نوع علم، تکلیف وجود دارد و احکام الهی وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه به آن تعلق میگیرد. از سوی دیگر، امام در هر حالی و شرایطی به اذن الهی به حقایق جهان هستی آگاهی دارد. این علم غیب شامل واقعیتهای گذشته، حال و آینده میشود و امام بر همه چیز آگاه است. علم غیب، موهبتی الهی است و خطا و تغییر در آن راه ندارد. در حقیقت علم امام (ع)، آگاهی بر قضای حتمی الهی و "لوح محفوظ" علم الله است. در نتیجه، هیچ تکلیفی به متعلق این گونه علم تعلق نمیگیرد؛ زیرا تکلیف در جایی معنا دارد که انجام یا ترک چیزی در اختیار مکلف باشد. امر و نهی درباره قضای حتمی بیهوده و بیاثر است؛ زیرا اراده انسانی در آن تأثیر ندارد. بنابراین، برای مثال، امام حسین با آن که علم غیب داشت و میدانست سرانجام مسلم بن عقیل چه میشود، او را به نمایندگی از خود به کوفه فرستاد؛ زیرا این قضای حتمی خدا بود.[۶] آیتالله جوادی آملی: هر چند معصوم به اذن خدا از غیب با خبر است؛ اما علم غیب تکلیف نمیآورد. اگر علم از راه عادی به دست آمد و شرایط حجیت شرعی تمام شد، تکلیفآور است؛ ولی علم غیب از راه عادی به دست نمیآید و علم به قضا و قدر و لوح محفوظ است؛ پس امر و نهی و تکلیف به ارمغان نمیآورد. به این دلیل، وجود مبارک حضرت امیر با آن که میداند چه شبی ضربت میخورد به مسجد میرود؛ امام حسن مجتبی با آن که میداند در کوزه چه خبر است آب را مینوشد و امام حسین با آن که میداند در عاشورا چه خواهد شد به کربلا میرود. علم غیب امام (ع) مثل علمی است که فرشتگان دارند؛ ولی تکلیف به آن تعلق نمیگیرد. حکمت الهی بر این تعلق گرفته است که معصومان (ع) نیز مانند انسانهای دیگر آزموده شوند؛ در جبههها رنج تشنگی و گرسنگی و خستگی و. .. ببینند؛ زخمی شوند و به شهادت برسند. اگر بنابراین بود که ازعلم غیب بهره گیرند، هرگز شکست نمیخوردند. البته گاه برای حفظ و عزت دین از علم غیب هم استفاده میکنند؛ ولی اساس بر این است که در جریان امور ظاهری از علوم عادی بهره گیرند.[۷]. آیتالله سبحانی معصومان، رهبر و اسوه و الگوی مردماند؛ بنابراین باید طوری زندگی کنند که بشود آنها را سرمشق قرار داد. اگر بنا بود پیامبر (ص) یا امام (ع) مشکلات خود را به وسیله اعجاز و علم غیب حل کند؛ دیگر چگونه میتوانست سرمشق زندگی مردمان باشد و آنان را به صبر و بردباری و جهاد و. .. فراخواند؟! کسی که مسلح به سلاحی (علم غیب) است که دیگران ندارند و همیشه از آن سلاح برای پیروزی خود استفاده میکند، نمی تواند الگوی مناسبی برای مردم باشد؛ زیرا در غم و رنج و مصیبت و مشکل انسانهای عادی شریک نیست. معصوم (ع)، برای آن که بتواند به شکل عملی به تبلیغ و دعوت پردازد، از راه و روش و علوم عادی و حس و تجربه و عقل استفاده میکند و از علم غیب بهره نمیگیرد؛ مگر در موارد استثنایی آن هم برای حفظ دین و ایمان مردم و هدایت آنها. جواب دیگری که در برخی از روایات هم بیان شده، آن است که علم امام اختیاری و ارادی است و فعلی نیست؛ یعنی امامان (ع) هر وقت بخواهند بدانند، خدای تعالی آنها را آگاه میکند. پس در مواردی که در سؤال ذکر شده، امام معصوم (ع) به اختیار و اراده خود نخواسته است بداند. این امر به هیچ وجه نقص و اشکال نیست؛ زیرا هرگاه اراده کنند، بلافاصله علم غیب را به دست میآورند. بنابراین روایات، آگاهی پیامبر (ص) و امام (ع) مثل کسی است که نامهای همراه داشته باشد، هرگاه بخواهد مضمون نامه را بداند، میتواند نامه را بگشاید؛ اما گاه به جهت مصلحتی - با آن که نامه را در دست دارد - آن را نمیخواند. طبیعی است مردم علم غیب ندارند و به هیچ وجه نمیتوانند آن را به دست آورند؛ اما معصوم (ع) چنان کمال معنوی الهی دارد که هرگاه اراده کند، خدای حکیم بلافاصله آنان را از سرچشمه علوم غیبی سیراب میسازد[۸]».[۹] |
۴. حجت الاسلام و المسلمین پیشوایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی و دیگر نویسندگان، کتاب «مقتل جامع سیدالشهداء» در اینباره گفتهاند:
«هر چند معصومان (ع) در پرتو روح ولایت، به مسائل پشتپرده و ماورای طبیعی آگاهاند، به علل مختلف، از جمله دلایل تربیتی، مجاز نیستند از این علم در امور شخصی و اجتماعی خویش استفاده کنند؛ چرا که اینگونه بهرهبرداری سبب میشود تبلیغ عملی آنان خدشهدار شود و دیگر نتوانند صبر در مصائب و گرفتاریها را به دیگران توصیه کنند. کسی که در میدان جهاد و شهادت در راه خدا از این علم، بهرهگیری کند و هر نوع تیر بلا را از اصابت به هدف باز دارد و پیوسته خود را از حوزه بیماریها و گرفتاریها و ناراحتیها برهاند، دیگر نمیتواند امت را به استقامت و تحمل سختیها دعوت کند؛ زیرا با اعتراض پیروانی مواجه خواهد شد که میگویند: کسی میتواند ما را به مسائل معنوی و سازنده توصیه کند که خود نمونهای از این صفات برجستهی انسانی باشد. بنابراین انسانهای الهی چون سرمشق و الگودهنده به انسانهای دیگر هستند، در برابر مشکلات و ناگواریها همانند همهی مردم، تلاش میکنند و از اسباب و ابزارهای عادی برای رفع آنها کمک میگیرند و چه بسا به دلیل نارسایی و کمبود امکانات، کوشش آنان عقیم بماند».
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«هر یک از ما تکالیفی به اندازه خود داریم؛ تکالیفی که امام دارد قطعاً ما نداریم و ما ذرهای توان تحمل آن تکالیف سنگین را نداریم؛ مثلاً کسی که در دانشگاه درس میخواند تکلیف درسی او با کسی که تازه کلاس اول ابتدایی رفته خیلی متفاوت است؛ معنایش این نیست که او درس نمیخواند یا او نمیتواند الگوی من بشود، بلکه میتواند چون او هم یک انسان است و با اختیار خود این مسیر را طی کرده است و الگوی دیگران باشد. اینگونه نبوده است که خدای متعال دو گونه آدم خلق کند: یکی خوشبخت که امام یا پیامبر باشد و دیگری بدبخت که آدمهای معمولی باشند. آنها از مسیر عادی به این درجات رسیدهاند؛ البته لیاقتهایی از خود نشان دادهاند و امدادهایی هم دریافت کردهاند. بخشی از این بحث مربوط به نبوت و امامت است که در جای خود مفصل بدان پرداخته شده است»[۱۰].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین ایمانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین احد ایمانی در پاسخ به این پرسش آورده است:
«امام (ع) اگر چه علم غیب دارد، اما مأمور است جوری رفتار کند که رفتارش الگو برای دیگران شود. لذا این رفتار امام برای مسلمین، درس است که در این گونه موارد، احتیاطهای عقلانی لازم را داشته باشند. امام حسین (ع) در طول مسیر مدینه تا مکّه و مکّه تا کربلا، بارها از شهادتشان خبر دادند، امّا در عین حال، دقیقاً مثل یک سیاستمدار کار کشته رفتار نمودند. اوّلی برای آن بود که به آیندگان بفهماند که امام (ع) است و علم غیب دارد، و دومی برای آن بود که به رهروان آینده اش و به انقلابی های آینده یاد دهد که انقلابی بودن به معنی بیسیاست عمل نمودن نیست. یا مثلاً در همان حال که مثلاً شخص معصوم میداند که این غذا مسموم است، این را هم میداند که زمان مرگ او رسیده و عامل مرگ او همین غذای مسموم میباشد. لذا ائمه اطهار (ع) اگر چه علم غیب داشتند، امّا مکلّف بودند که مثل افراد عادی جامعه زندگی کنند، و از علم غیب خود جز در امور مربوط به امامتشان و بخصوص به عنوان معجزه استفاده ننمایند. لذا آنگاه که غذایی مسموم جلویشان گذاشته میشد، اگر از راه عادی به مسموم بودن آن غذا علم نداشتند و جای ابراز معجزه هم نبود، مثل افراد عادی رفتار نموده آن غذا را میخوردند. و این خودکشی حرام نیست. چون خدا به معصوم امر نموده که در چنین مواردی تابع علم عادی باشد. امّا اگر غذایی مسموم جلویش میگذاشتند و او علم داشت که هنوز زمان مرگش فرانرسیده، از آن غذا نمیخورد»[۱۱].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین حبیبیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین روحالله حبیبیان در توضيحات خود پيرامون شبهه «چرا علم غیب امام رضا مانع از خوردن انگور زهرآلود نشد؟» گفته است:
|
۸. آقای صالحی (پژوهشگر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)؛ |
---|
آقای نادعلی صالحی در مقاله «پرسمان» در اینباره گفته است:
«در این مورد دو دیدگاه مهم وجود دارد: دیدگاه اول امامان معصوم همانند پیامبر اکرم (ص)، علاوه بر علومی که از راههای عادی مانند مطالعه، مشاهده، تجربه و... به دست میآوردند از طریق وحی و الهامات غیبی نیز با اذن خدا به امور غیبی و ماورایی آگاهی داشتند و میتوانستند از گذشته و حال و آینده با خبر باشند. اما در مرحله عمل و در مسائل شخصی، آنجا که ربطی به تبیین و تفسیر احکام دین نداشت موظف بودند که براساس علوم عادی عمل کنند و علم غیب خود را مبنا قرار ندهند. بنابراین، روش و رفتار آنان در امور مختلف زندگی مانند معاملات، معاشرتها، ازدواج و مسائل زناشویی، پوشیدن، نوشیدن، خوردن، خوابیدن و غیر آن، مانند سایر مردم بود؛ مثلا هنگامی که برای حل و فصل امور مردم اقدام میکردند، از علم غیب استفاده نمیکردند و اگر در جایی دلیل شرعی بر قاتل بودن فردی خاص وجود نداشت، حکم به قصاص نمیکردند، هرچند از طریق علم غیب میدانستند که او واقعآ قاتل است. همچنین در جایی که به حسب ظاهر دلیلی بر مسموم بودن غذایی وجود نداشت از آن تناول میکردند، هر چند از طریق غیب با خبر بودند که غذا مسموم است. از اینرو گرچه امام حسن (ع) و امام جواد (ع) از طریق علم غیب قاتل خود را میشناختند و میدانستند که به وسیله همسران خود به شهادت میرسند اما بر آنان لازم نبود با تکیه بر این علم عمل کنند. این دیدگاه در بین مفسّران و صاحبنظران، طرفدارانی همچون علامه طباطبایی دارد، چرا که سنّت الهی بر این است که جریان امور دنیوی به طور عادی و طبیعی پیش برود. امام صادق (ع) میفرماید: خداوند ابا دارد از اینکه امور را جز با اسباب به جریان بیندازد. اگر مجموع زوایای زندگی امامان معصوم (ع) بر مبنای علم غیب باشد برای دیگران الگو نخواهد بود و تبعیت از آنان ممکن نیست. از این رو در امور شخصی و زندگی خود بر اساس علم عادی و معمولی عمل میکردند تا الگوپذیری برای مردم عادی ممکن شود و جریان امور بر اساس سنّت الهی باشد. دیدگاه دوم بر اساس این دیدگاه که افرادی همانند مرحوم آیه الله صالحی نجفآبادی طرفدار آن بودند، امامان معصوم (ع) در چارچوب امامت و رسالتهای سنگین آن؛ یعنی تبیین و تفسیر احکام الهی و حفظ آن از تغییر و تحریف، به طور مستقیم از پیامبر اکرم (ص) یا از طریق غیر عادی و الهامات غیبی و یا از طریق امامان (ع) قبلی، از علوم غیبی به میزان لازم و کافی برخوردارند ولی این علم بینهایت نیست، چون علم بینهایت از خالق هستی است و هر یک از مخلوقات به اندازه سعه وجودی خود از علم الهی برخوردارند و این علم محدود است به آنچه خدا میخواهد. وانگهی، علم امام، ارادی است، اگر نخواهند نمیدانند و اراده آنها هم تحت مشیّت الهی است. اگر خدا بخواهد و مأذون باشند اراده میکنند تا مسائل پنهانی را بدانند. بنابراین امامان معصوم نیز خارج از چارچوب مشیّت الهی کار نمیکنند و میخواهند هر آنچه را خدا میخواهد و برخوردارند آن مقداری را که خدا مصلحت و ضروری بداند. این طور نیست که آن بزرگواران به همه مسائل و موضوعات ریز و درشت، حتی آن اموری که به انجام رسالت یا وظیفه امامتشان مربوط نیست علم فعلی داشته باشند. اگر غذای مسمومی را میل میکنند و یا مثلا با زنی به ظاهر شایسته اما در باطن ناشایست، ازدواج میکنند، کاملا طبیعی است. البته در ازدواج آنها حکمتهایی نهفته است که مأذون به اعلام آن نمیباشند، وگرنه آن بزرگواران نیز همانند سایر مردم بشرند و ممکن است در بعضی مسائل به دلیل پذیرش محدود بودن علمشان از حوادث، مطلع نشوند و این ضربهای به امامت و رسالت آنان نمیزند. البته هر یک از این دو دیدگاه با ادلّه و شواهدی از قرآن و حدیث همراه است که باید در جایگاه خود بررسی و ارزیابی شود»[۱۳]. |
۹. آقای کاشفی (پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)؛ |
---|
آقای محمد رضا کاشفی، در کتاب «راهنماشناسی» در اینباره گفته است:
|
۱۰. پژوهشگران ماهنامه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران ماهنامه پرسمان در مقاله «چند پاسخ درباره چگونگی علم امام» در اینباره گفتهاند:
|
۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۱۲.پژوهشگران وبگاه راسخون؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه راسخون، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«این سؤال دو پاسخ دارد:
|
۱۳. پژوهشگران وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۱۴. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«اهل بیت (ع) موظف نبودهاند که درمسائل عادی و خارج از حوزه امامت و ولایت، از علم غیب خود استفاده کنند و میبایست در عمل به تکالیف و امور عادی فردی و اجتماعی، به علومی که از طرق عادی کسب مینمودند عمل کنند. علّت آن هم این است که آنان الگویی برای بشریت هستند و اگر در زندگی و كارهای اجتماعی، به غیر این عمل میکردند، دیگر نمیتوانستند الگویی برای انسانها دیگر باشند، زیرا همه که علم غیب ندارند. به عنوان مثال هنگامی که در مسند قضاوت و حل و فصل مشکلات مردم مینشستند، مطابق قوانین قضایی اسلام حکم میکردند و از علم خدادادی خود استفاده نمیکردند و در موردی که دلیل شرعی و کافی، مثلا بر قاتل بودن متهمی وجود نداشته است، پیامبر (ص) یا امام معصوم (ع) با تکیه بر علم غیب، حکم قصاص صادر نمیکردند. نابراین ائمه اطهار (ع) با اینکه میدانستند به شهادت میرسند و با این که میتوانستند جلوی تأثیر سم را بگیرند این کار را نکردند؛ چون این نوع علم در مورد آنها تکلیفآور نبود و موظف نبودند که به آن عمل کنند، چرا که اگر بر طبق علم غیب خود عمل میکردند، این عمل:
|
۱۵. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست؛ |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
«علت عدم اقدام امام علی را میتوان از چند جهت پاسخ داد:
|
۱۶. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (ع)؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر در اینباره گفتهاند:
|
۱۷. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها. |
---|
پژوهشگران «مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها» در اینباره گفتهاند:
«علم غیب ائمه (ع) و امام حسین (ع) امری قطعی است اما چرا امام (ع) از علم غیب خود استفاده نکرد باید گفت : بنا نیست وی، خواست خدا را تغییر دهد؛ بلکه باید با رنجها و مصائب رو به رو شود. طبق حکمت پروردگار، او نیز همچون انسانهای دیگر، باید آزمایش شود، مصیبت ببیند و زخمی یا شهید شود. آری، امام دارای علم غیب است؛ ولی از سوی دیگر، رهبر و راهنمای مردم است. بنابراین باید به گونهای زندگی کند که دیگران بتوانند، او را سرمشق خود قرار بدهند. اگر بنا بود آن حضرت و سایر امامان، برای حل مشکلات و موانع، از چیزی کمک بگیرند که مردم آن را در اختیار ندارند، دیگر نمیتوانستند الگویی برای زندگی پیروانشان باشند و آنان را به بردباری، تلاش، جهاد و ... فرا بخوانند. بنابراین، پیشوایان معصوم، همواره از ابزارهای طبیعی بهره میبرند و از امور خاص، برای پیروزی خویش مدد نمیگیرند؛ مگر در موارد استثنایی، مثل حفظ دین و عزت آن، حفظ ایمان مردم و هدایت انسانها.[۲۸] گزارههای تاریخی و روایی نیز نشان میدهد آن حضرت، عالمانه و با آگاهی کامل قیام کرد و از نتیجه آن مطلع بود؛ چنانکه فرمود: به خدا سوگند! بنی امیه بر قتل من، اجتماع خواهند کرد و عمر سعد، فرمانده سپاهشان خواهد بود.[۲۹] ولی این آگاهی، در سیر طبیعی و منطقی حرکت ایشان، تأثیری نداشت و از علم غیب خود استفاده نکرد. بنابراین حرکت امام و پیامدهای آن منطقی و طبیعی است و بنا نیست بهرهگیری از امور غیبی، سبب استفاده آن حضرت از آن باشد، لذاست که امام از علم غیب خود برای جمعآوری و ذخیره آب و... استفاده نکردند تا این قیام ایشان کاملا طبیعی و در راستای خواست و مشیت الهی پیش برود، از همین روی امام حسین (ع) در آخرین لحظات زندگی میفرمود: «إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ»[۳۰]»[۳۱].
|
پرسشهای وابسته
- چگونه انسان محدود میتواند دارای علم غیب نامحدود شود؟ (پرسش)
- آیا علم غیب معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو نیست؟ (پرسش)
- آیا مقام علم غیب به غیر معصوم داده میشود؟ (پرسش)
- شرایط دستیابی غیر معصوم به علم غیب چیست؟ (پرسش)
- اگر علم غیب منحصر به خداست پس آیا پیامبران یا امامان علم غیب نداشتهاند؟ (پرسش)
- آگاهی انسان غیر معصوم از آینده یا امور غیبی چه توجیهی دارد؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۲۵۵ و ۲۷۰
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ متن برنامه درسهایی از قرآن، موضوع: چه کسانی علم غیب میدانند؟
- ↑ «من میان شما با شاهد و قسم داوری میکنم و برخی از شما در ادعای خود، زیرکتر است، پس هر مردی که از مال برادرش به سود او گرفتم و به او دادم، آن مال همانند پارهای از آتش است». ابوجعفر محمد بـن یـعقوب الکـلینی، الفروع من الکافی، تصحیح و تـعلیق عـلی اکـبر الغفاری، ج۷، ص ۴۱۴.
- ↑ بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۵۲، ص ۱۰۱.
- ↑ معنویت تشیع، علامه طباطبایی، ص ۲۱۳-۲۲۵.
- ↑ پرسش و پاسخ دانشجويان، تابستان ۱۳۸۰.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۲۵۵-۲۷۰.
- ↑ چرا امامان از علم غیب استفاده نمیکردند؟
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ وبلاگ برهان
- ↑ وبگاه ایسنا
- ↑ وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ راهنماشناسی، ص ٧۲.
- ↑ چند پاسخ درباره چگونگی علم امام، ماهنامه پرسمان، شماره ۲۵.
- ↑ پژوهشگران وبگاه پرسمان، پرسش 510632.
- ↑ پژوهشگران وبگاه پرسمان
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ وبگاه راسخون
- ↑ امامان (ع) اگر اراده کنند که بدانند، آگاه خواهند شد.
- ↑ وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی
- ↑ وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
- ↑ «آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردهایم، به حال خود رها مىشوند و آزمایش نخواهند شد؟»سوره عنکبوت آیه۲
- ↑ وبگاه رهروان ولایت
- ↑ وبگاه اسلام کوئست
- ↑ وبگاه مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، جعفر سبحانی.
- ↑ اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج ۵، ص ۲۰۷.
- ↑ «اى خداى من، من راضى به قضاء و حکم تو هستم و تسلیم امر و اراده تو میباشم. هیچ معبودى جز تو نمیباشد اى پناه هر پناهجوئى»؛ موسوعة الإمام علی بن ابی طالب، ج ۷، ص ۲۴۸.
- ↑ وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها