ابوالعالیه ریاحی در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

براساس نقل ابن حجر، وی زمان جاهلیت را درک کرده، ولی دو سال بعد از وفات پیامبر (ص) اسلام آورده است. وی از امام علی (ع)، ابن مسعود، ابی بن کعب، ابن عباس و جمع دیگری از صحابه روایت کرده، و عجلی درباره‌اش گفته است: تابعی، ثقه و از بزرگان تابعین می‌باشد. وفات او را سال ۹۰، ۹۳، ۱۰۶ و ۱۱۱ ه‍‌. ق ذکر کرده‌اند[۱].

داوودی او را در طبقات المفسرین با عنوان «رفیع بن مهران ابوالعالیة ریاحی» آورده و با وصف "المقريء الفقيه" ستوده و گفته است: غلام زنی از قبیله بنی‌ریاح بوده، ابو بکر را دیده و قرائت قرآن را از ابیّ و غیر او آموخته است. از ابوبکر بن داوود نقل کرده که بعد از صحابه هیچ‌کس از ابو العالیه عالم‌تر به قرآن نبوده است و پس از او سعید بن جبیر است. او تفسیری دارد که ربیع بن انس بکری از او روایت کرده است و جماعت (محدثان اهل تسنن) حدیث آن را در کتاب‌هایشان آورده‌اند. وی قول صحیح‌تر در وفات او را سال ۹۳ ه‍‌. ق دانسته است[۲].

رجال‌شناس معروف اهل تسنن ذهبی نیز او را با عنوان "الامام المقریء الحافظ‍ المفسر" توصیف و از جریر روایت کرده که مغیره گفته است: از نظر علم شبیه‌ترین اهل بصره به ابراهیم نخعی، ابو العالیه است[۳]. حاج خلیفه نیز او را در شمار مفسران تابعی ذکر کرده[۴] و در معرفی تفاسیر، با عبارت تفسیر ابي العالية الرياحي رواه الربيع بن انس عنه" از کتاب تفسیر وی خبر داده است[۵]. برخی تفسیر او را از قدیمی‌ترین تفاسیر معرفی کرده‌اند[۶].

دلیل مفسر بودن وی، افزون بر اینکه رجال‌شناسان اهل تسنن با عنوان مفسر از او یاد کرده‌اند و کتاب‌شناسان از کتاب تفسیری وی خبر داده‌اند، روایات و آرای تفسیری فراوانی است که در کتاب‌های تفسیری شیعه و سنّی از او نقل شده است[۷] نمونه آرای تفسیری نقل شده از او در تفاسیر شیعه چنین است:

شیخ طوسی در تفسیر ﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ[۸] فرموده است: «و مسکنت در اینجا به‌معنای فقر و نیاز و خشوع و ذلت ناشی از آن است، می‌گویی در بنی فلان مسکین‌تر از فلان نیست؛ یعنی فقیرتر از او نیست. این، قول ابو العالیه و سدّی است»[۹].

در تفسیر ﴿أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ[۱۰] ابتدا از قتاده نقل می‌کند که ﴿مَا يُسِرُّونَ کفر و تکذیب آنان نسبت به حضرت محمد (ص) است، در وقتی که با یکدیگر خلوت می‌کنند و ﴿وَمَا يُعْلِنُونَ آن است که وقتی اصحاب آن حضرت را ملاقات می‌کنند، می‌گویند ایمان آورده‌ایم، تا با این سخن آنان را فریب دهند؛ سپس می‌فرماید: «و مانند آن از ابو العالیه روایت شده است»[۱۱].

در تفسیر آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ[۱۲] پس از طرح این سؤال که چگونه کافر، کافری را که مانند او است، لعنت می‌کند و حال آنکه ظاهر ﴿وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ چنین است‌؟ می‌فرماید: به آن سه پاسخ داده‌اند:

در روز قیامت همۀ مردم او را لعنت می‌کنند؛ همان‌گونه که خدای متعال فرموده است: ﴿ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا[۱۳] و این قول ابو العالیه است[۱۴].

نمونۀ آرای تفسیری نقل شده از او در تفاسیر اهل تسنن چنین است:

طبری در تفسیر ﴿رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۵]با سند خویش از وی روایت کرده که گفته است: «انسان، عالمی است و پریان، عالمی است و جز آنها، هیجده هزار عالم یا چهارده هزار عالم او شک دارد از فرشتگان بر روی زمین است و برای زمین چهار زاویه است در هر زاویه‌ای سه هزار و پانصد عالم که [همۀ] آنان را برای عبادتش آفریده است»[۱۶].

در تفسیر ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۱۷] از وی روایت کرده که گفته است: «آن صراط‍ مستقیم رسول خدا (ص) و دو صحابی بعد از او ابوبکر و عمر است»[۱۸].

در تفسیر ﴿وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ[۱۹] از او نقل کرده که گفته است: «این، همان قول خدای متعال است که فرموده ﴿الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا[۲۰] یعنی منظور از اینکه در زمین برای شما قرارگاهی می‌باشد، این است که زمین را برای شما بستری گسترده قرار داده است»[۲۱].

وثاقت: وثاقت وی در نزد اهل تسنن مسلم است؛ زیرا ابن حجر او را از راویان صحاح ستۀ اهل تسنن معرفی کرده و از ابن معین، ابو زرعه، ابو حاتم و عجلی بر ثقه بودن او گواهی است و از لالکائی نقل کرده که گفته است: «بر ثقه بودن او اجماع شده است»[۲۲]. ولی در نزد شیعه وثاقت وی نامعلوم می‌باشد؛ زیرا هیچ‌ یک از رجال‌شناسان شیعه او را توثیق نکرده و حتی به شرح‌حال وی نپرداخته‌اند.

مذهب: تفسیری که برای «صراط‍ مستقیم» از وی نقل شد، از اهل تسنن بودن وی خبر می‌دهد، ولی چون صحت آن روایت و صدور آن تفسیر از وی ثابت نیست، نمی‌توان براساس آن او را از اهل تسنن دانست. شیعه بودن وی نیز ثابت نیست، به‌خصوص که براساس نقل ابن حجر، در صحاح ستّۀ اهل تسنن از وی روایت شده است و براساس گزارش رایانه، در کتب اربعۀ شیعه هیچ روایتی از وی نقل نشده است و با اینکه در عصر امام حسن، امام حسین و امام سجاد (ع) زندگی می‌کرده، هیچ روایتی از آن سه امام نقل نکرده است؛ البته برخی از نصوص فضائل اهل بیت (ع) و امامت امامان دوازده‌گانه از وی روایت شده است[۲۳][۲۴]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۲۴۶-۲۴۷، رقم ۵۳۹.
  2. ر. ک: داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳، رقم ۱۷۰.
  3. ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۰۷ و ۲۰۹، رقم ۸۵.
  4. ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۰.
  5. حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۴۱.
  6. مصحح تفسیر سفیان ثوری در مقدمه خود بر آن کتاب گفته است: و من اقدم التفاسیر، تفسیر ابی العالیة رفیع بن مهران (م ۹۰) الذی رواه الربیع بن انس عنه ثم تفسیر مجاهد، (تفسیر الثوری، ص۵).
  7. براساس برنامه رایانه‌ای معجم فقهی، نام ابی العالیه ۹۴۷ بار در ۱۱۷ جلد از تفاسیر شیعه و سنّی و نام رفیع بن مهران ۷ بار در ۵ جلد آمده است. البته ممکن است بخشی از آن موارد مربوط‍ به تفسیر نباشد. همچنین ممکن است با نام ابا العالیة یا نام‌های دیگر در موارد دیگری نیز آمده باشد. نام ابی العالیه در تفسیر تبیان شیخ طوسی ۵ بار، در مجمع البیان طبرسی ۴۱ بار و در جامع البیان طبری ۲۷۸ بار آمده است.
  8. «و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد» سوره بقره، آیه ۶۱.
  9. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۷۸.
  10. «آیا نمی‌دانند که خداوند از آنچه پنهان و آنچه آشکار می‌دارند آگاه است؟» سوره بقره، آیه ۷۷.
  11. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۱۷.
  12. «لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم، بر کسانی که کافر شده‌اند و با کفر مرده‌اند» سوره بقره، آیه ۱۶۱.
  13. «سپس در روز رستخیز هر یک از شما دیگری را انکار می‌کند و هر یک از شما به دیگری لعنت می‌فرستد و جایگاهتان آتش (دوزخ) است و یاوری نخواهید داشت» سوره عنکبوت، آیه ۲۵.
  14. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۰.
  15. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  16. طبری، جامع البیان، ط‍، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۹۳، ح۱۶۴.
  17. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  18. طبری، جامع البیان، ط‍، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج۱، ص۱۰۵، ح۱۸۴.
  19. «شیطان، آنان را از آن فرو لغزاند و از جایی که بودند بیرون راند و ما گفتیم: فرود آیید دشمن یکدیگر! و در زمین تا روزگاری، آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت» سوره بقره، آیه ۳۶.
  20. «آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت» سوره بقره، آیه ۲۲.
  21. طبری، جامع البیان، ط‍، بیروت، دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۲۷۹، ح۷۶۵.
  22. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۲۴۶ و ۲۴۷، رقم ۵۳۹.
  23. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۱۱، ح۴ و ج۳۷، ص۱۰۰، ح۲.
  24. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۵۹-۱۶۲.