احترام و تکریم همسر در معارف و سیره نبوی
احترام و تکریم همسر از موضوعاتی است که در سیره نبوی جلوه خاصی داشته و آن حضرت میفرمودند: "هر مردی همسر اختیار میکند باید او را اکرام و احترام کند". گرامی داشتن و احترام به موجب پایداری نظام خانواده میشود.
مقدمه
تکریم در لغت به معنای حرمت نگه داشتن، و بزرگوار شمردن و گرامی داشتن است[۱] و در روابط خانوادگی به صورت گرامی داشتن یکدیگر و حرمت هم را پاس داشتن و ارج نهادن به یکدیگر و قدردانی و تمجید و تحسین هم و سپاسگزاری از یکدیگر جلوه مییابد. این امر چنان در زندگی خانوادگی مهم و اساسی است که پیامبر اکرم (ص) مردانی را که همسران خود را تکریم نمینمایند، انسانهایی به دور از شأن انسانی و دربند فرومایگی برشمرده و فرموده است: "تکریم نمینمایند زنان را مگر اشخاص بزرگوار، و تحقیر نمینمایند آنان را مگر فرومایگان"[۲].
هرچه آدمی در مراتب انسانی بالاتر باشد و از ویژگیهای کمالی بهرهمندتر، با همسر خود باکرامتتر، رفتار مینماید، که پیامآوران الهی که در مراتب و کمالات انسانی به برترین درجات دست یافته بودند، بیشترین کرامت را نسبت به همسر خود روا میداشتند، چنانکه در حدیث امام صادق (ع) درباره حضرت ابراهیم (ع) آمده است: "ابراهیم (ع) [همسر خود] ساره را تکریم مینمود و ارجمند میداشت و حق او را میشناخت [و ادا میکرد]"[۳].
در منطق پیشوایان الهی به احترام و تکریم همسر چنان توجه شده و بر آن تأکید شده است که بینظیر مینماید، چنانکه در خبر حَوْلَا، آمده است که وی از رسول خدا (ص) پرسید: «فَمَا لِلنِّسَاءِ عَلَى الرِّجَالِ» (زنان بر مردان چه حقی دارند؟) پیامبر اکرم (ص) فرمود: "برادرم جبرئیل مرا خبر میداد و همواره سفارش زنان را به من میکرد چنانکه گمان کردم مرد حق ندارد به همسرش حتی اُف بگوید"[۴].
تکریم و احترام همسر چنان در دین تأکید شده است که پیامبر اکرم (ص) میفرمود: "جبرئیل همواره سفارش زنان را به من میکرد تا آنجا که گمان کردم طلاق دادن ایشان حرام خواهد بود"[۵].
و نیز از آن حضرت چنین روایت شده است: "جبرئیل همواره سفارش همسر را به من میکرد تا آنجا که گمان کردم سزاوار نیست مردی همسرش را طلاق دهد جز براساس گناهی فاحش و آشکار"[۶].
در نگاه نبوی کرامت همسر چنان مهم و اساسی تلقی شده است که پیامآور کرامتها فرموده است: "هر که همسرش را تکریم نماید بیگمان خدای عزّوجلّ را تکریم نموده است"[۷][۸]
تکریم همسر در سیره نبوی
در راه و رسم نبوی تکریم همسر به تمام معنا جلوه داشته و آن حضرت به صراحت فرموده است: «مَنِ اتَّخَذَ زَوْجَةً فَلْيُكْرِمْهَا»[۹].
همچنین آن حضرت فرموده است: «خِيَارُكُمْ أَلْيَنُكُمْ مَنَاكِبَ وَ أَكْرَمُهُمْ لِلنِّسَاءِ»[۱۰].
اوصیای پیامبر نیز همین سخن را میآموختند و بر آن تأکید میورزیدند، چنانکه امام صادق (ع) از پدرش حضرت باقر (ع) نقل کرده است که فرمود: «مَنِ اتَّخَذَ امْرَأَةً فَلْيُكْرِمْهَا»[۱۱].
گرامی داشتن و احترام نمودن و ارج نهادن همسر امری زاید بر نظام خانوادگی نیست، بلکه نظام خانواده با این امور معنا مییابد و بدین امور روندی سالم را طی میکند و این از جمله حقوق مسلم همسر است، چنانکه در رساله حقوق امام سجاد (ع) دراینباره آمده است: «وَ أَمَّا حَقُّ الزَّوْجَةِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا لَكَ سَكَناً وَ أُنْساً فَتَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ فَتُكْرِمَهَا»[۱۲].
در مدرسه نبوی تکریم همسر از جمله حقوق اساسی شمرده میشود و تربیتیافتگان این مدرسه این حق را در همه وجوهش پاس میداشتند و میآموختند که همگان چنین باشند. سخن بلند دخت گرامی حضرت ختمی مرتبت، زهرا (س) از همین آموزهها است: «خِيَارُكُمْ أَلْيَنُكُمْ مَنَاكِبَ وَ أَكْرَمُهُمْ لِنِسَائِهِمْ»[۱۳].[۱۴]
وجوه تکریم همسر
پیامبر اکرم (ص) و اوصیای آن حضرت بنای رفتارشان بر تکریم بود و میآموختند که زن و مرد، همسر خویش را تکریم کند، در رفتار و گفتار، در نگاه کردن و سلوک نمودن، در شرایط عادی و بحرانی و در همه حال، رفتار توأم با احترامورزی، گفتار همراه با ارجگذاری، تمجید برخاسته از عشق و دوستی، توجه همهجانبه از سر علاقهمندی، پذیرش متقابل در جهت اعتمادسازی از وجوه مهم تکریم است. همچنین پرهیز از هرگونه تعابیر و رفتار تحقیرآمیز و سلوک شکننده احساسات و عواطف و روحیات یکدیگر از لوازم تحقق تکریم در روابط زن و مرد است.
رسول خدا (ص) در تکریم همسران خود چنان رفتار میکرد که بینظیر مینمود. وقتی برخی زنان از عایشه پرسیدند که پیامبر (ص) در خانه چگونه بوده و با همسران خود چگونه رفتار مینموده است، گفت: كَانَ أَلْينَ النَّاسِ وَأَكْرَمَ النَّاسِ، كَانَ رَجُلًا مِنْ رِجَالِكُمْ إِلَّا أَنَّهُ كَانَ ضَحَّاكًا بَسَّامًا[۱۵].
رسول خدا (ص) با چنین رفتاری خانواده را تکریم مینمود و هرگز در برابر بداخلاقی برخی از همسران، از تکریم آنان دور نشد. به سخنان آنان توجه میکرد و با دقت گوش فرامیداد و سخنشان را قطع نمیکرد و چنان رفتار مینمود که احساس میکردند بدیشان بسیار اهمیت میدهد. ابن سعد به اسناد خود از قول عایشه آورده است که از حجره خود همراه رسول خدا (ص) بیرون آمدیم. چون به فضای باز خانه رسیدیم، بخشی از مواد خوشبوی زردرنگی که بر موها و سر خود زده بودم بر چهرهام چکید. پیامبر فرمود: «إِنَّ لَوْنَكِ الْآنَ يَا شُقَيْرَاءُ لَحَسَنٌ»[۱۶].
پیامبر اکرم (ص) با زبان تحسین، آنان را تکریم مینمود و نشان میداد که به ایشان توجه دارد. آن حضرت از هیچکس به اندازه خدیجه تمجید و تحسین نمینمود و مکرر فضایل و کمالات او را بیان میفرمود. ام سلمه گوید: چون از خدیجه یاد میکردیم رسول خدا (ص) میفرمود: «خَدِيجَةُ وَ أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ آزَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا»[۱۷].
رفتار پرتمجید و سراسر تکریم، زندگی را برای همسران آن حضرت شیرین و دلنشین میساخت و آن پیامآور زیباییها و خوبیها چیزی در این راه کم نمیگذاشت. رکاب گرفتن پیامبر برای همسرانش از این نمودها است. صفیه گوید: پیامبر شخصا شتر را نزدیک آورد و سپس ران خود را پیش آورد تا پایم را بر آن بگذارم و سوار شوم. ولی من این کار را بزرگ دانستم [که پایم را روی ران آن حضرت بگذارم] و رانم را بر ران آن حضرت تکیه دادم و سوار شدم[۱۸].
رفتار رسول خدا (ص) به تمام معنا بر مدار تکریم همسر بود و آن حضرت این تکریم را با جلوههای مختلف نشان میداد و چنان سلوک مینمود که نظیرش دیده نشده بود. صفیه این رفتار پیامبر (ص) را چنین توصیف کرده است: «كُنْتُ أَرَى رَسُولَ اللَّهِ(ص) یَلْطُفُ بِي وَ یُکْرِمُنِي»[۱۹].
رفتار پر لطافت پیامبر نسبت به همسرانش، زمانی به خوبی دیده میشود که توجه شود این رفتار در کدام جامعه و با چه فرهنگی ظهور کرده است، و رسول خدا (ص) چگونه تکریم همسر را در عمل به مسلمانان آموخته و جهت داده است. از ام سلیم مادر انس بن مالک نقل شده است هنگام بازگشت مسلمانان از یکی از سفرها به مدینه «اَنْجَشَه” برده سیاهی که شترهای حامل زنان پیامبر را با آواز خود به جلو میراند، با شتاب آنها را میبرد. پیامبر خود را به او رساند و فرمود: «يَا أَنْجَشَةُ رُوَيْداً سَوْقَكَ بِالْقَوَارِيرِ»[۲۰].
پیامبر (ص) به حالات و روحیات لطیف زنان توجه داشت و در هر حال تکریم آنان را پاس میداشت. رسول خدا (ص) همسران خود را با زیباترین و محترمانهترین الفاظ مخاطب قرار میداد و با تعابیر نیکو آنان را تکریم مینمود. اساسا آن حضرت نسبت به نامهای نیکو و زیبا عکسالعمل مثبت نشان میداد و بدان تشویق میکرد، چنانکه دراینباره یادآور شدهاند: كَانَ النَّبِيُّ (ص) يُعْجِبُهُ الِاسْمُ الْحَسَنُ[۲۱].
سیره آن حضرت چنین بود که نامهای بد و زشت را که بار منفی داشت و نوعی تحقیر و بیاحترامی در آن بود تغییر میداد، چنانکه در خبر عایشه و ابو هریره آمده است[۲۲].
از جلوههای دیگر تکریم همسر در راه و رسم نبوی این است که آن حضرت تأکید داشت با همسر غذا میل فرماید[۲۳].[۲۴]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، ذیل واژه «تکریم”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۱۲۶.
- ↑ «مَا أَكْرَمَ النِّسَاءَ إِلاَّ كَرِيمٌ وَ لَا أَهَانَهُنَّ إِلاَّ لَئِيمٌ»؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۳۱۳؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۲۳؛ کنزالعمال، ج۱۶، ص۳۷۱؛ أعیان الشیعة، ج۵، ص۲۰۶.
- ↑ «كَانَ إِبْرَاهِيمُ مُكْرِماً لِسَارَةَ يُعِزُّهَا وَ يَعْرِفُ حَقَّهَا»؛ تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۵۵؛ تفسیر الصافی، ج۲، ص۴۲۸؛ بحارالانوار، ج۱۲، ص۱۳۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۴۲۱.
- ↑ «أَخْبَرَنِي أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنْ لَا يَحِلَّ لِزَوْجِهَا أَنْ يَقُولَ لَهَا أُفٍّ»؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۹.
- ↑ «مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ يُوصِينِي [فِي النِّسَاءِ] حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيَحْرُمُ طَلَاقُهُنَّ»؛ کتاب العیال، ج۲، ص۶۷۰؛ أبواللیث نصر بن محمد بن احمد السمرقندی، تفسیر السمرقندی، الطبعة الاولی، دار الفکر، بیروت، ج۱، ص۳۲۸؛ الجامع الاحکام القرآن، ج۵، ص۱۹۱؛ عوالی اللآلی، ج۱، ص۲۵۴؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۷، ج۲۲، ص۴.
- ↑ «مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ يُوصِينِي بِالْمَرْأَةِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ لَا يَنْبَغِي طَلَاقُهَا إِلَّا مِنْ فَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ»؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۴۰؛ عدة الداعی، ص۹۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۱؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۵۳؛ جواهر الکلام، ج۳۱، ص۱۴۸؛ با مختصر اختلاف در لفظ: مکارم الاخلاق، ص۲۱۶.
- ↑ «مَنْ أَکْرَمَ زَوْجَتَهُ فَإِنَّمَا یُکْرِمُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ»؛ کتاب العیال، ج۲، ص۶۶۵.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۲۴۷.
- ↑ «هر مردی همسر اختیار میکند باید او را اکرام و احترام کند». دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۵۸؛ الجعفریات، ص۱۵۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۱۲، ج۳، ص۲۸۰، ج۱۴، ص۲۵۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۸۵۴، ج۲۰، ص۲۵۰.
- ↑ «بهترین شما نرمترین و ملایمترینتان است و آنکه زنان را بیشتر مورد تکریم قرار دهد». الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۶، ص۸۹؛ میزان الاعتدال، ج۳، ص۴۲۲.
- ↑ «هر مردی زن اختیار میکند باید او را اکرام و احترام نماید». قرب الاسناد، ص۷۰؛ وسائل الشیعة، ج۳، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج۷۶، ص۸۵، ج۷۹، ص۲۹۷، ج۱۰۳، ص۲۲۴.
- ↑ «حق همسر آن است که بدانی خدای عزّوجلّ او را مایه آرامش و انس تو قرار داده است؛ پس بدان که همسری او نعمتی الهی است و بر توست که او را تکریم و احترام نمایی». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۲۱؛ امالی الصدوق، ص۳۰۳؛ الخصال، ج۲، ص۵۶۷؛ مکارم الاخلاق، ص۴۲۱؛ الجامع للشرایع، ص۶۲۷؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۱۳۴؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۵.
- ↑ «بهترین شما کسی است که [در رفتار با مردمان] نرمتر و ملایمتر باشد، و همسر خویش را بیشتر مورد تکریم قرار دهد». دلائل الامامة، ص۷.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۲۴۹.
- ↑ «نرمخوترین و بزرگوارترین مردمان بود. او هم مردی چون مردان شما بود، با این تفاوت که همواره خنده و تبسم بر لب داشت». الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۵؛ مسند ابن راهویه، ج۳، ص۱۰۰۸؛ أبو بکر عبدالله بن محمد بن عبید المعروف بابن أبی الدنیا، مداراة الناس، تحقیق محمد خیر رمضان یوسف، الطبعة الاولی، دار ابن حزم، بیروت، ۱۴۱۸ ق، ص۱۲۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۳۸۳؛ کنزالعمال، ج۷، ص۲۲۲؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۱۴۷؛ با جابهجایی جمله اول و دوم.
- ↑ «ای سرخوش! اینک رنگ چهرهات زیباست». الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۲؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۳۶.
- ↑ «خدیجه، و کجا مانند خدیجه یافت میشود. آن روز که همه مرا دروغگو خواندند، او مرا راستگو خواند؛ و مرا بر دین خدا یاری کرد و با مالش مرا در راه دین خدا کمک نمود». مناقب الخوارزمی، ص۲۵۴؛ کشف الغمة، ج۱، ص۳۶۰؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۱؛ أعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۹.
- ↑ المغازی، ج۲، ص۶۷۵؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲۱، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۲۲۲.
- ↑ «من مشاهده میکردم که رسول خدا (ص) [تا چه اندازه] به من مهربانی مینمود و مرا تکریم میکرد». المغازی، ج۲، ص۶۷۵.
- ↑ «ای انجشه! در حرکت دادن این شیشههای شکننده احتیاط کن!» مسند أبی داوود الطیالسی، ص۲۷۳؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۳۰ [«رُوَیْدَکَ» آمده است]؛ سنن الدارمی، ج۲، ص۲۹۶؛ السنن الکبری للنسائی، ج۶، ص۱۳۴، ۱۳۵؛ مسند أبی یعلی الموصلی، ج۵، ص۱۹۱، ۱۹۲، ج۷، ص۱۱۶؛ صحیح ابن حبان، ج۱۳، ص۱۱۸؛ کنز العمال، ج۱۵، ص۲۱۳. و با تعابیر زیر نیز نقل شده است: «يَا أَنْجَشَةُ! رُوَيْدَكَ سَوْقاً بِالْقَوَارِيرِ»؛ «يَا أَنْجَشَةُ! رُوَيْدَكَ رِفْقَاً بالقَوَارِيرِ»؛ «يَا أَنْجَشَةُ! اُرْفُقْ بِالْقَوَارِيرِ»؛؛ «يَا أَنْجَشَةُ! لَا تَكْسِرِ بِالْقَوَارِيرِ» مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۰۷؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۸۰؛ المعجم الاوسط، ج۲، ص۹۲؛ المجازات النبویة، ص۲۶؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۱۴۷؛ شرح ابن أبی الحدید، ج۵، ص۱۵؛ المجموع فی شرح المهذب، ج۴، ص۳۹۶، ج۲۰، ص۲۳۰؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۹۴، ج۲۲، ص۲۶۳؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۴۷۸.
- ↑ «پیامبر (ص) از نام نیکو خوشش میآمد». مسند أبیداوود الطیالسی، ص۳۵۰؛ صحیح ابن حبان، ج۱۳، ص۱۴۰؛ التمهید، ج۲۴، ص۷۲؛ مجمع الزوائد، ج۸، ص۴۷.
- ↑ سنن الترمذی، ج۵، ص۱۲۴؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۵، ص۴۵؛ امتاع الاسماع، ج۲، ص۲۷۴؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص۳۸۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۹، ص۳۵۸؛ کنز العمال، ج۷، ص۱۵۷.
- ↑ نک: الادب المفرد، ص۲۱۰ [باب اکل الرجل مع امرأته]؛ تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۶۸؛ مجمع الزوائد، ج۷، ص۹۳؛ فتح الباری، ج۸، ص۴۰۸؛ عمدة القاری، ج۱۳، ص۱۱۲.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۲۵۰-۲۵۴.