و در آیه دیگر آمده است: ﴿وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۲۱] و بر اساس آیه﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾[۲۲]علم همه اشیاء در کتاب موجود است، هیچ چیزی که شیء بر آن صادق باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین علم تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است[۲۳]. روشن است کسی که عالِم به اسرار چنین کتابی باشد، باید اسرار غیب را بداند[۲۴]. از آنجا که قرآن دارنده چنان قدرتی را به عنوان کسی که اندکی از علم کتاب را دارد یاد میکند، معلوم میشود دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، این گونه انسان را قدرتمند میکند[۲۵]. پس به یقینآصف دارای علمی غیبی بوده[۲۶]، چرا که انجام چنین کاری از راه علوم عادی غیر ممکن است[۲۷]. این دلیلی روشنی است بر اینکه ممکن است انسانی از اولیاء اللَّه، از اسرار غیب به فرمان خداآگاه گردد[۲۸].
نتیجه گیری
بنابراین آیات قرآن حاکی از علم غیب غیر خدا هستند چنانچه در مورد آصف بن برخیا محقق شده، و بنابر اصل عدل میتوان گفت ثبوت علم غیب منحصر در این شخص نیست بلکه هر کسی که در مسیر دستیابی به کمالات قرار بگیرد و به مقامات والای انسانی دست یابد، از جانب خداوند از امور غیبیآگاه میگردد[۲۹]. نکته دیگری که باید اضافه کرد این است که علم غیب ذاتی و مطلق، تنها از آن خداوند است و دیگران هر اندازه از علم غیب را دارا باشند فقط از جانب خداوند به آنها اعطا شده[۳۰] و به صورت غیر ذاتی، تبعی و نسبی است. که به اندازه معرفت و عبودیت و با اذن الهی میتوانند از امور پنهانی آگاه گردند[۳۱].
اگر سه آیه در قرآن مجید در کنار هم قرار بگیرند، مسأله علم غیبپیامبر (ص) و امامان (ع) ثابت میشود[۳۳]: اولین آیه، آیۀ مورد اشاره است، در این آیه تصریح شده کسی که بخشی از علم کتاب را داشته، توانسته تخت بلقیس را در چشم بر هم زدنی از یمن تا فلسطین منتقل نماید[۳۴]. مفسّران درباره شخصی که این دانش را داشته و چنین پیشنهادی کرده، بر یک نظر نیستند و احتمال دادهاند او آصف بن برخیا، خضر، ضبّة بناد، مردی صالح از جزیره و... بوده است؛ ولی بیشتر مفسّران با استناد به روایات بر این عقیدهاند این شخص، آصف بن برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتمادسلیمان بوده[۳۵] که اسم اعظمپروردگار را میدانسته است؛ اسمی که هرگاه خداوند به آن خوانده شود، اجابت میکند،[۳۶] از این رو آصف را مستجاب الدعوه میدانند[۳۷].[۳۸] بر اساس روایتی، رسول اکرم (ص) میفرماید[۳۹]: «آورندۀ تخت بلقیس، وصیّ برادرم سلیمان بن داود بود».[۴۰]
در هر حال آیۀ مورد بحث به علم این عالم و اینکه تخت ملکۀ سبا را در زمانی کمتر از زمان چشم بر هم زدن نزد حضرت سلیمان (ع) حاضر ساخت، اعتنای بیشتری دارد[۴۱].
در آیه دیگری خداوند میفرماید: ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾[۴۲] در این آیه شریفه سخن از کسانی به میان آمده که دارای تمام علم کتاب هستند[۴۳].
باید توجه داشت شأن نزول نمیتواند مخصص باشد و این آیه گرچه در ابتدا برای حضرت علی(ع) نازل شده اما برای همه امامان معصوم(ع) نیز قابل استفاده است[۴۷]. علاوه بر اینکه روایات فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین مینماید ﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ائمه هدی (ع) هستند، فقط در کتاب بصائر الدرجات ۲۳ روایت وجود دارد که صریحا مصداق آیه را امامان معصوم معرفی میکند[۴۸]. از جمله این روایات، روایتسدیر است[۴۹]: «سدیر گوید: من و ابوبصیر و گروهی دیگر در محضر امام صادق(ع) نشسته بودیم، ناگهان امام(ع) خشمناک از مجلس خارج شد. هنگامی که برگشت، فرمود: تعجّب از کسانی است که گمان میکنند ما از غیبآگاهی داریم، در حالیکه جز خدای عزّ و جلّ کسی از غیبآگاهی ندارد. خواستم فلان کنیزم را تنبیه کنم، فرار کرد و من نمیدانم در کدام اتاق مخفی شده است. سَدیر میگوید: هنگامی که امام(ع) برخاست تا به اندرون برود، من و ابوبصیر و میسر همراه آن حضرت به اندرون رفتیم و گفتیم: قربانت شویم، ما سخن شما را درباره تنبیه کنیز شنیدیم، لکن میدانیم شما از علم فراوانی برخوردار هستید؛ هر چند که آگاهی از غیب را به شما نسبت نمیدهیم. امام(ع) فرمود:ای سدیر! آیا قرآن را تلاوت میکنی؟ گفتم: آری. فرمود: آیا در کتاب خدا به آیه﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾[۵۰] برخورد کردهای؟ گفتم: آری، قربانت گردم! فرمود: آیا دانستی چه کسی این جمله را گفت؟ و آیا دانستی چه مقدار از علم به کتاب نزد وی بود؟ گفتم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازه قطرهای از دریای سبز! به نظر شما این مقدار علم، چقدر است؟ گفتم: خیلی کم است، قربانت شوم! فرمود:ای سدیر! همین مقدار، چون به خدا منسوب است، خیلی زیاد است. آنگاه فرمود:ای سدیر! آیا در کتاب خدا به آیه﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ گفتم: آری، قربانت گردم! فرمود: کسی که علم به همه کتاب دارد، آگاهتر و داناتر است یا کسی که به بعضی از کتاب علم دارد؟ گفتم: کسی که به همه کتاب عالم است. آنگاه در حالی که با دستش به سینه مبارک خود اشاره میکرد، دوبار فرمود: به خداسوگند که علم به همه کتاب، نزد ماست: «"عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللَّهِ کُلُّهُ عِنْدَنَا"»[۵۱]
بدون تردید، آنچه سبب شد امام(ع) در میان جمع خاص، منکر آگاهی خویش از غیب شود، رعایت تقیّه بود؛ زیرا نه تنها باید از دشمنان پرهیز میکردند، باید از شیعیان کم ظرفیت نیز که مطالب عمیق برایشان قابل هضم نبود یا با نقل نابجا مایه دردسر برای خود یا ائمه(ع) میشدند، پرهیز میکردند[۵۲].
تفاوت بین کسی که همه علم کتاب را دارد و کسی که تنها علمی از کتاب دارد
فرق واضحی است بین «علم من الکتاب» که در مورد "آصف" آمده و "علم الکتاب" که در مورد حضرت علی (ع) آمده است. ﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾ من در این عبارت تبعیضیه است[۵۳]، یعنی مقداری از علم موجود در کتاب که علم جزئی است ولی "علم الکتاب" یعنی تمامی علم موجود در کتاب که علمی کلی است[۵۴]، از این رو تفاوت مقام علمی "آصف" و حضرت علی(ع) روشن میگردد[۵۵]. از مقایسه این دو تعبیر قرآنی میتوان دریافت دارندۀ علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته است و از حقایقی آگاهی دارد که انسانهای عادی از آن بیبهرهاند[۵۶].
قرآن دارندۀ این قدرت را به عنوان کسی که اندکی از علم کتاب را دارد، یاد میکند، از این نکته معلوم میشود دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، این گونه انسان را قدرتمند میکند. احادیث متعدّدی از اهل البیت(ع) ذکر شده است که فرمودند[۵۷]: «دانش آن کسی که بخشی از علمالکتاب را داشت، در مقابل دانش کسی که تمامی علم کتاب را دارد، همانند تری بال مگسی است از آب دریا!!»[۵۸]
اگر کسی که مقداری از علم کتاب نزد او بود این قدرت را از خود نشان داد، پس کسی که تمام علم کتاب نزد او باشد خدا میداند که حامل چه قدرتی باشد[۵۹] و میتوان حدس زد چه آثار عظیمتری در بر خواهد داشت[۶۰]. از آنجا که تعبیر «علم الکتاب» به صورت مطلق آمده است لذا شامل تمام علوم مربوط به کتاب الهی میشود[۶۱].
قرآن مجید، علمالکتاب را اقیانوسی از دانش میداند که اسرار هستی در آن نهان است، مثلاً در یکجا میفرماید: ﴿وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۶۲] و در جای دیگر میفرماید: ﴿لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۶۳] و در جای دیگر به طور واضح میفرماید[۶۴]: «کلیدهای غیب نزد خداوند است، به جز او کسی از آن آگاه نیست، او میداند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمیافتد؛ مگر اینکه میداند، هیچ دانهای در تاریکیزمین و هیچ تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد. ﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۶۵][۶۶]
علم همۀ اشیاء در کتاب موجود است و هیچ چیزی که شیء بر آن صادق باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است، تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن[۶۷]. از این نکته معلوم میشود دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، اینگونه انسان را قدرتمند میکند. با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدّهای از اصحاب امامصادق(ع) مثل عبدالأعلی و عبید بن عبدالله بن بشیر، همگی از امام شنیدند که میفرمود[۶۸]: «من میدانم آنچه در زمینها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود. آنگاه حضرت اندکی درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد، فرمود: من اینها را از کتاب خدا میدانم، خداوند میفرماید: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾[۶۹][۷۰]
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است» سوره نمل، آیه ۴۰.
↑ر.ک. ایمانی، احد، در وبگاه بهترین سخنها؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲.
↑ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، ص؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص ۵۳؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲؛ میرترابی حسینی، زهره السادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ و ۱۰۸؛ طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸ ، ص ۳۸۳؛ ایمانی، احد، در وبگاه بهترین سخنها؛ ایزد پور، محمد رضا، چشمهسار علوم اهل بیت، ص؟؟؟
↑ر.ک. رستمی، محمد زمان و آل بویه، طاهره ، علم امام ص ۱۷۲؛ باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص ۳۰.
↑«و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
↑ر.ک. بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامه معرفت، ش ۷۳، ص ۲۳؛ گنجی، حسین، امامشناسی، ج ۱ ص ۱۴۹.
↑«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت» سوره نمل، آیه ۴۰.
↑ابن مغازلی، علی، مناقب علی بن ابی طالب، ص ۳۱۴، قرطبی، محمد، الجامع لاحکامالقرآن، ج ۵، ص ۲۳۶؛ حاکم حسکانی، عبیدالله، شواهدالتنزیل، ج ۱، ص ۳۱۰-۳۰۷ ؛ حر عاملی، وسائل الشیعة ج ۲۷ ص ۱۸۹
↑ر.ک. بخارایی زاده، سید حبیب، علم قیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص ۱۲۳ و۱۲۴؛ گنجی، حسین، امامشناسی، ج ۱ ص ۱۴۹؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰ ـ ۲۶۸؛ باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص ۳۰؛ بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامه معرفت، ش ۷۳، ص ۲۳؛ ایمانی، احد، در وبگاه بهترین سخنها؛ عسکری، امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، ص؟؟؟؛ رستمی، محمد زمان و آل بویه، طاهره، علم امام ص ۱۷۲؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲؛ سیده رابیل، جستاری در مسأله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی.
↑ر.ک. بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامه معرفت، ش ۷۳، ص ۲۳؛ ایمانی، احد، در وبگاه بهترین سخنها.
↑ر.ک. طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸ ، ص ۳۸۳؛ بخارایی زاده، سید حبیب، علم قیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص ۱۲۳ و ۱۲۴؛ بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامه معرفت، ش ۷۳، ص ۲۳.
↑ر.ک. مدقق، سید عبدالکریم، علم غیب از منظر قرآن و سنت، ص؟؟؟
↑ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص؟؟؟؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع)، ص؟؟؟
↑ر.ک. ایزد پور، محمد رضا، چشمهسار علوم اهل بیت، ص؟؟؟
↑ر.ک. نجفی یزدی، سید محمد، پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع)، ص؟؟؟؛ مدقق، سید عبد الکریم، علم غیب از منظر قرآن و سنت، ص؟؟؟؛ ایزد پور، محمد رضا، چشمهسار علوم اهل بیت، ص؟؟؟؛ عسکری، امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، ص؟؟؟.
↑ر.ک. سیده رابیل، جستاری در مسأله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی.
↑ر.ک. سیده رابیل، جستاری در مسأله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی.
↑ر.ک. طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸ ، ص ۳۸۳؛ سیده رابیل، جستاری در مسأله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی.
↑ر.ک. ایزد پور، محمد رضا، چشمهسار علوم اهل بیت، ص؟؟؟؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج ۲۵ ص ۱۵۲.
↑«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.
↑ر.ک. بخارایی زاده، سید حبیب، علم قیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص ۱۲۳ و ۱۲۴.
↑کلینی، محمد بن یعقوب، ج ۱ ص ۲۵۷ ؛ حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۲ ص ۵۲۲.
↑«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم».، سوره نمل آیه ۴۰.
↑ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۲ ص ۲۲۲؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص ؟؟؟؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۶۰ ـ ۲۶۸.
↑ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۲ ص ۲۲۲.
↑ر.ک. طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸ ، ص ۳۸۳.
↑ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج ۲۵ ص ۱۵۲؛ بخارایی زاده، سید حبیب، علم قیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص ۱۲۳ و ۱۲۴.
↑ر.ک. عسکری، امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، ص؟؟؟؛ طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸ ، ص ۳۸۳.
↑«و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است» سوره نمل، آیه ۷۵.
↑«و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّهای در آسمانها و زمین از (دید) او دور نمیماند و خردتر و کلانتر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.
↑«و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است»؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
↑«و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
↑ر.ک. نجفی یزدی، سید محمد، پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع)، ص؟؟؟
↑ر.ک. بخارایی زاده، سید حبیب، پایاننامه «علم قیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت» ص ۱۲۳ و ۱۲۴.
↑ر.ک. طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸ ، ص ۳۸۳؛ سیده رابیل، جستاری در مسأله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی.
↑ر.ک. ایمانی، احد، در وبگاه بهترین سخنها؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲.
↑ر.ک. سیده رابیل، جستاری در مسأله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی، ص؟؟؟
↑مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ همو، ینابیع المعاجز، ص۳۴.
↑ر.ک. باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص ۳۰؛ رستمی، محمد زمان و آل بویه، طاهره ، علم امام ص ۱۷۲؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص ۳۵۲؛ سیده رابیل، جستاری در مسأله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی، ص؟؟؟
↑ر.ک. مدقق، سید عبدالکریم، علم غیب از منظر قرآن و سنت، ص؟؟؟