بحث:دعا برای تعجیل فرج
مقدمه
دعا برای فرج امام زمان (ع) نه تنها منافاتی با حکمتهای غیبت ندارد، بلکه خود میتواند از زمره همین حکمتها به شمار آید. دعا برای فرج امام زمان (ع) بهعنوان یک وظیفه و تکلیف در عصر غیبت، در روایات بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است. پیامبر اکرم (ص) و برخی از امامان بزرگوار (ع)، به چنین دعا کردنی امر فرمودهاند و حضرت ولی عصر (ع) نیز نه تنها شیعیان خود را به دعا کردن برای تعجیل فرج فرمان دادهاند، بلکه کثرت دعا را از آنان خواستهاند[۱].
به راستی وقتی امام زمان (ع) میفرماید: "برای نزدیک شدن فرج بسیار دعا کنید". آیا میتوان آن را بیخاصیت خواند؟ در تعبیر زیبایی از ناحیه امام زمان (ع) که در ذیل فرمان برای تعجیل فرج وارد شده، کثرت دعا بهخودیِ خود فرج و گشایش شیعیان به شمار آمده است: «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ».
این فرمان نشان میدهد که خواستههای شیعه چشمانتظار فرج، در سایه "دعا برای فرج" قابل دسترسی است. آنچه را که او در پی ظهور امام زمان (ع) میتواند بیابد، توسط دعاهای خویش نیز میتواند به دست آورد. به عبارت دیگر امنیت، ایمان، رشد اندیشه، آرامش روحی، کمالات معنوی و بهرههای بیپایان دوران پس از ظهور را به عنایت الهی میتواند در همین دوره غیبت با اتکا به "دعا برای ظهور" کسب نماید و این امر با توجه به قدرت و مشیت خداوند قابل انکار نیست؛ زیرا او خود فرمود: ﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعَاؤُكُمْ﴾[۲]؛ بگو اگر دعای شما نباشد، پروردگار من به شما عنایتی نمیفرماید.
با توجه به دلالت همین آیه شریفه است که میتوان گفت: عنایت و رحمت و فضل خداوند که نامحدود و بیانتها نیز میتواند باشد، به مدد دعا و خواستن از او دستیافتنی است؛ اگرچه دوران غیبت حضرت مهدی (ع) باشد[۳].
دعا برای فرج و نجات از هلاکت
در برخی روایات، دعا برای فرج وسیلهای برای نجات از هلاکت به شمار آمده است، چنانکه امام حسن عسکری (ع) میفرماید: به خدا فرزندم مهدی را غیبتی است که در آن هیچکس از هلاکت نجات نمییابد، مگر کسی که خدای عزّ و جلّ او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابتقدم بدارد و او را نسبت به دعا برای تعجیل فرجش توفیق عنایت فرماید[۴].
بیتردید شرایط سخت دوران غیبت بهگونهای است که جز با اعتقاد محکم نسبت به امامت امام مهدی (ع) نمیتوان بر اطاعت و تبعیت او باقی ماند و جز با دعا برای نزدیکی فرج نمیتوان روح امید را در دل زنده نگه داشت و در برابر دشواریهای غیبت مقاومت نمود.
از دیدگاه قرآن و روایات دعا، پشتوانهای برای زندگی و عاملی برای حرکت و پویایی در مسیر خواستههای الهی و وسیلهای برای همجهت ساختن نیازها و خواستههای بشری با اراده و مشیت خداوند است. با چنین نگرشی، دعا برای فرج، خود نوعی تلاش در راستای موانع ظهور به شمار میرود و دعاکننده منتظر با شناختی که از حکمتهای غیبت دارد، به نوعی خودش را در مسیر از بین بردن عوامل طولانی شدن آن، به تکاپو وا میدارد[۵].
پانویس
- ↑ «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۵.
- ↑ سوره نمل، ۴۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۲۴-۳۲۶.
- ↑ «وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِه»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۳۸۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۲۴-۳۲۶.