بحث:سنن ترمذی (کتاب)
اعتبار ترمذی و کتاب وی
محمد بن عیسی ترمذی متوفای ۲۹۷. آراء در مورد صحیح ترمذی متفاوت است. ابن اثیر در کتاب جامع الاصول دربارۀ کتاب ترمذی مینویسد: کتابه الصحیح أحسن الکتب وأکثرها فائدة[۱]؛ کتاب وی صحیح و بهترین و پرفایدهترین کتاب هاست.
ترمذی میگوید: «وقتی کتاب را نوشتم آن را بر علمای حجاز و خراسان عرضه کردم و همه این کتاب را تأیید کردند». وی در مورد کتاب خود بسیار مبالغه میکند تا آنجا که میگوید: ومن کان فی بیته هذا الکتاب فکأنما فی بیته نبی یتکلم[۲]؛ اگر این کتاب در خانه کسی باشد به مانند آنست که پیغمبری در خانۀ او صحبت میکند.[۳]
نظر ابن تیمیه در مورد کتاب ترمذی
علی رغم این تعریف و تمجیدها، ابن تیمیه بر کتاب ترمذی تاخته است. وی تصریح میکند که کتاب ترمذی مشتمل بر احادیث ضعیف، موضوع و ساختگی میباشد. این قول صحیح است، و ما نمونههایی از احادیث موضوعه در کتاب ترمذی را ذکر خواهیم کرد. اما بدگویی ابن تیمیه از کتاب ترمذی دلیل خاصی دارد. ابن تیمیه سخت با امیرالمؤمنین(ع) دشمن است، و چون ترمذی گاه روایاتی نقل میکند که دال بر فضیلت امیرالمؤمنین(ع) است، از اینرو وی در سند این احادیث خدشه میکند و میگوید: «در کتاب ترمذی احادیث ضعیف و موضوعه فراوان است»[۴]. ابن تیمیه در جامعه اسلامی پیروانی دارد که او را «شیخ الاسلام» قلمداد میکنند![۵]
احادیث موضوعه در کتاب ترمذی
صرف نظر از قول ابن تیمیه و دیگران در مورد کتاب ترمذی، چند نمونه از احادیث موضوعۀ موجود در کتاب ترمذی را نقل میکنیم. وی در باب فضائل أبوبکر چنین نقل کرده است: لا ینبغی لقوم فیهم أبو بکر أن یؤمهم غیره[۶]؛ شایسته نیست که [فردی به نام] أبوبکر در میان قومی باشد [و با این حال] به غیر او اقتدا کنند. در بدو امر چنین به نظر برسد که مراد از ابوبکر در این حدیث، ابوبکر بن ابی قحافه است. اما با مراجعه به خود ترمذی و اقوال شارحین روشن میشود که مراد، مطلق نام ابوبکر است[۷]، یعنی در هر زمان و مکانی چنان چه مردم بخواهند نماز جماعت به پا کنند، اگر آنجا فردی با نام ابوبکر حاضر باشد، باید آن شخص مقدم شود و دیگران به او اقتدا کنند. جاعلان این حدیث غلو را در فضیلتسازی برای ابوبکر تا حدی پیش بردهاند که امامت یک جاهل و یا فاسق را به صرف این که نامش ابوبکر است بر عالم بر جایز و بلکه واجب شمردهاند.
بر اساس این حدیث، ابوبکر چنان مقام و منقبتی دارد که تسمیه به نام وی برای هر کس فضیلت به شمار میآید، تا آنجا که ملاک ارجحیت برای امامت جماعت شده است! این حدیث چنان رسواست که خود ترمذی پس از نقل آن مینویسد: هذا حدیث غریب. حافظ ابن جوزی هم این حدیث را در کتاب الموضوعات آورده است[۸]. این همان کتابی است که ترمذی وجود آن را در هر خانهای به منزلۀ حضور پیغمبر ناطق میداند! و ابن اثیر از صحت و حسن و کثرت فایدۀ آن سخن میگوید! البته روایات عجیبتری هم در کتاب ترمذی وجود دارد. اگر حدیث فوق تسمیه به نام ابوبکر را موجب استحقاق برای امامت در نماز معرفی میکند. در حدیث دیگری عمر و ابوجهل عزت بخش اسلام معرفی شدهاند. ترمذی در مناقب عمر به نقل از رسول خدا(ص) مینویسد[۹]: اللهم أعز الإسلام بأحب هذین الرجلین إلیک، بأبی جهل أو بعمر بن الخطاب[۱۰]؛ خدایا، به واسطه محبوبترین فرد نزد خود از میان این دو نفر، یا به واسطه ابو جهل و یا به واسطه عمر بن الخطاب به اسلام عزت بخش. این حدیث چنان عجیب و دور از واقع است که عایشه میگوید: إنما قال: أللهم أعز عمر بالإسلام، لأن الإسلام یعز ولا یعز[۱۱]؛ پیغمبر اکرم(ص) فرمود: خدایا، به واسطه اسلام به عمر عزت بده؛ چراکه اسلام عزت میبخشد، [به خاطر اسلام اشخاص] عزیز نمیشود.
در سیرۀ حلبیه پس از نقل قول عائشه چنین مینویسد: ولعل قول عائشة ما ذکر، نشأ عن اجتهاد منها، بدلیل تعلیلها واستبعادها أن یعز الاسلام بعمر. فتأمل[۱۲]؛ شاید قول عائشه که ذکر شد از اجتهاد وی ناشی شده به دلیل دلیلی که آورده و به جهت استبعادش از عزت اسلام به واسطه عمر پس تأمل کن. و اما فضیلت عثمان! در سنن ترمذی آمده است: اتی رسول الله(ص) بجنازة رجل یصلی علیه فلم یصل علیه، فقیل: یا رسول الله، ما رأیناک ترکت الصلاة علی أحد قبل هذا؟ قال: إنه کان یبغض عثمان فأبغضه الله[۱۳]. بر اساس این حدیث، فردی در زمان رسول خدا(ص) از دنیا رفت. جنازه او را نزد حضرت جهت نماز آوردند، و ایشان بر او نماز نخواندند، گفته شد: یا رسول الله ندیدیم بر کسی نماز نخوانید، فرمودند: این شخص دشمن عثمان بود پس خدا دشمن او است.
بنابراین، اگر کسی با بغض عثمان بن عفان بمیرد نباید بر جنازه او نماز گزارد، و این مساوی است با کفر[!] حافظ ابن جوزی با ذکر این حدیث در کتاب الموضوعات به صراحت بر دروغ و ساختگی بودن آن تأکید میکند[۱۴]. پس از نقل احادیثی که در فضیلتسازی برای ابوبکر و عمر و عثمان و ابوسفیان و معاویه... جعل شده است، وقتی نوبت به امیرالمؤمنین(ع) میرسد روایت مجعول دیگری نقل میکند که در آن به امیرالمؤمنین(ع) -والعیاذ بالله - نسبت شرب خمر دادهاند. در این حدیث جعلی آمده: گروهی از صحابه، در خانۀ یکی از اصحاب جمع شده بودند و شراب میخوردند. علی بن ابی طالب نیز در میان آنان بود، چون وقت نماز فرا رسید، همه در حال مستی به علی بن ابی طالب اقتدا کردند! او پس از حمد سورۀ کافرون را قرائت کرد و پس از آیۀ ﴿لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ﴾[۱۵] گفت و نحن نعبد ما تعبدون! پس از این واقعه آیۀ زیر نازل شد[۱۶]. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى﴾[۱۷].
روشن است که این حدیث از سوی دشمنان اهل بیت(ع) و نواصب جعل شده است. سید قطب در تفسیر خود به نقل از ترمذی این حدیث را آورده است[۱۸]. البته براساس تحقیقات انجام شده معلوم شد که اصل داستان صحیح است، اما: اولاً: این جلسه در منزل سعد بن ابیوقاص تشکیل شده بود.
ثانیاً: امیرالمؤمنین(ع) در این جلسهای حضور نداشته است.
ثالثاً: کسی که آیه را این چنین خواند، عبدالرحمان بن عوف بوده است. سعد بن ابیوقاص و عبدالرحمان بن عوف از جملۀ ده نفری هستند که بر اساس روایت ساختگی اهل سنت، پیامبر اکرم(ص) به آنها بشارت بهشت داده است. این ده نفر که معروف شدند به «عشرۀ مبشره» عبارتند از: علی(ع)، زبیر، طلحه، ابوبکر، عمر، عثمان، عبدالرحمان بن عوف، سعد بن ابیوقاص، سعید بن زید و ابوعبیده جراح[۱۹]. از این جا روشن میشود که اهل سنت با جعل حدیث فوق و جسارت به ساحت مقدس امیرالمؤمنین(ع) در صدد توجیه شرابخوارگی برخی از بزرگان صحابه هستند. در حدیث مذکور چنین القا شده که داستان شرب خمر مزبور پیش از نزول آیۀ تحریم خمر بوده؛ لذا شرابخوارگی بزرگان صحابه قدحی برای آنان نیست و خللی در ایمان آنها وارد نمیسازد.
اهل سنت در این راستا حتی از نسبت شرب خمر به پیامبر اکرم(ص) نیز ابا نکردهاند. آنان در روایات خود آوردهاند: آن حضرت دوستی داشت که به هنگام فتح مکه ایشان را ملاقات و به حضرتش شراب هدیه کرد، رسول خدا(ص) به وی فرمود: «یا أبا فلان، أما علمت أن الله حرمها»[۲۰]؛ ای فلانی، نمیدانی که خداوند شراب را حرام کرده است؟ این حدیث مجعول که توهینی آشکار به مقام الهی رسول خدا(ص) است، صرفا به منظور مشروعیت بخشیدن به عمل برخی از صحابه و انحراف افکار عمومی ساخته شده است، چرا که، بزرگان صحابه، خود معترف به شرابخوارگی خویش بودهاند[۲۱]. همچنین شرب خمر این افراد پس از تحریم نیز در تاریخ مسلم است.
این در حالی است که شرب خمر در همۀ ادیان الهی و شرایع آسمانی حرام بوده و حتی در عصر جاهلیت نیز افراد شریف و محترم این عمل را ناپسند میشمردند و مرتکب آن نمیشدند، از این روی هیچ مسلمانی نمیپذیرد که پیامبر اکرم(ص) شارب خمر بوده باشد![۲۲]. علاوه بر این که برخی از احادیث نقل شده در کتاب ترمذی مجعول و حاکی از نسبت دروغ به پیامبر خداست. حافظ ابن جوزی و برخی دیگر از بزرگان اهل سنت، به صراحت تعدادی از احادیث این کتاب را جعلی معرفی کردهاند.
اما در کتاب ترمذی احادیث دیگری آمده است که جزء فضائل امیرالمؤمنین(ع) بوده و بر امامت آن حضرت دلالت دارند. چنان که پیشتر اشاره شد وجود این دسته از احادیث در کتاب ترمذی موجب شده تا ابن تیمیه بر آن بتازد، و این کتاب اعتبار خود را نزد وهابیان و طرفداران ابن تیمیه از دست بدهد. متأسفانه در احادیث مربوط به فضایل امیرالمؤمنین(ع) در کتاب ترمذی تحریف واقع شده، حدیث «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا» که در کتاب جامع الاصول به نقل از سنن ترمذی آمده است[۲۳]. در کتاب ترمذی موجود نیست. لکن ما طبق قانون مناظره به آن احتجاج مینماییم. بدین ترتیب روشن شد که، کتاب ترمذی هرگز مورد اعتماد نیست[۲۴] و خود وی نیز شخصیت موجهی ندارد.[۲۵]
منابع
- ↑ جامع الاصول، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ جامع الاصول، ج۱، ص۱۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۷۴؛ تذکرة الحفاظ، ج۲، ص۱۵۴، ص۶۵۸.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۸۸.
- ↑ منهاج السنة، ج۵، ص۳۵۶، ج۷، ص۳۷۸، ج۸، ص۱۸۴.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۸۹.
- ↑ سنن ترمذی، ج۵، ص۶۱۴ حدیث ۳۶۷۳.
- ↑ شاهد بر این مطلب کلام حافظ جلال الدین سیوطی است که میگوید: إن المؤلف ترجم علی هذا الحدیث باب امامة من اسمه أبو بکر. ففهم ان المراد من الحدیث کل من یکون اسمه أبا بکر. اللئالی المصنوعة، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ الموضوعات، ج۲، ص۱۰۰، الکامل فی الضعفاء، ج۱، ص۱۶۶.
- ↑ لازم به ذکر است در سند این حدیث خارجة بن عبدالله است که احمد بن حنبل دربارۀ او میگوید: ضعیف الحدیث. ر.ک: تهذیب الکمال، ج۸، ص۱۵، ۱۵۹۱.
- ↑ سنن ترمذی، ج۵، ص۶۱۷ حدیث ۳۶۸۱.
- ↑ سیرۀ حلبیه، ج۲، ص۱۴.
- ↑ سیرۀ حلبیه، ج۲، ص۱۴.
- ↑ سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۰، حدیث ۳۷۰۹.
- ↑ ر.ک: الموضوعات، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۳. شیخ ناصر الدین البانی نیز در تعلیق بر سنن ترمذی میگوید: این حدیث موضوع است، ج۵، ص۶۳۰.
- ↑ «آنچه شما میپرستید، نمیپرستم» سوره کافرون، آیه ۲.
- ↑ سنن ترمذی، ج۵، ص۲۳۸ حدیث ۳۰۲۷.
- ↑ «ای مؤمنان! در حال مستی به نماز رو نیاورید تا هنگامی که دریابید چه میگویید و نیز در حال جنابت (به نماز و محل نماز رو نیاورید) مگر رهگذر باشید تا آنکه غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا یکی از شما از جای قضای حاجت باز آمد یا با زنان آمیزش کردید و آب نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید و بخشی از رخسارهها و دستهایتان را با آن مسح کنید که خداوند، در گذرندهای آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۴۳.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج۲، ص۶۶۵.
- ↑ ر.ک: جامع الاصول، ج۹، ص۴۱۰.
- ↑ ر.ک: مسند احمد، ج۱، ص۲۳۰ حدیث ۲۰۴۱.
- ↑ ر.ک: فتح الباری، ج۱۰، ص۱۳۷، تفسیر ابن ابیحاتم رازی، ج۲، ص۳۹۰.
- ↑ در منابع اهل سنت علاوه بر شرب خمر، نسبتهای دیگری به پیامبر اکرم(ص) داده شده است به عنوان مثال در صحیح بخاری حدیثی آمده که براساس آن پیامبر خدا گوشت حیوانات قربانی شده در پای بتها را میخورده است! ر.ک: صحیح بخاری، ج۳، ص۱۳۹۱ حدیث ۳۶۱۴ و ج۵، ص۲۰۹۵ حدیث ۵۱۸۰.
- ↑ جامع الاصول، ج۹، ص۸ حدیث ۶۵۷ و همچنین در بعضی کتب دیگر.
- ↑ محمد ناصر ألبانی، احادیث ضعیف این کتاب را در مجموعهای به نام ضعیف سنن الترمذی منتشر کرده است.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۹۰.