بحث:عدالت اجتماعی در کلام اسلامی
مقدمه
- از اصطلاحات علوم اجتماعی و سیاسی است و همواره آرزوی انسان بوده است و به معنای رعایت تناسب، استحقاقها و شایستگیها در ساحت اجتماع است. در این تعریف، هر گروه و صنف و طبقهای باید در جایگاه شایسته خویش جای گیرد و در پی جایگاه دیگران برنیاید. عدالت اجتماعی مبتنی بر احوال و افعال اعضای جامعه است و مرتبت هر کس بنابر استحقاق و استعداد او تعیین میشود[۱][۲].
عدالت و اسلام
- نگاه دین مبین اسلام به عدالت با مکاتب بشری متفاوت است. اهمیت عدالت در اسلام از آنجا سرچشمه میگیرد که بنابر آموزههای اسلامی، خداوند، عادل است و همه افعال الهی عین دادگری و عدالتاند و ستم و افراط و تفریط بدانها راه ندارد. عدل در تشیع اهمیتی ویژه دارد؛ چونان که از اصول دین و مذهب به شمار میآید. قرآن کریم، برای بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی از دو هدف یاد میکند: برقرار ساختن عدالت میان انسانها و تأمین سعادت دنیوی و اخروی آنان و دیگر هدایت انسانها از تاریکیهای شرک و کفر به سوی نور توحید و بندگی خدا[۳]. انسان موظف است بر پایه تعالیم دینی، فعالیتهای فردی و اجتماعی خویش را با عدالت همراه سازد و از این گذر به سعادت دست یابد[۴].
عدالت اجتماعی در سیره بزرگان معصوم(ع)
- چون پیامبر اسلام(ص) به مدینه هجرت کرد و حکومت دینی خویش را بنیان نهاد، عدالت اجتماعی از پایههای آن بود. در نظامنامهای که پیامبر(ص) پدید آورد و به مثابه قانون اساسی مدینة النبی بود، آشکارا میتوان سلطه قسط و عدل را بر همه اصول و قوانین بازدید. در این نظامنامه، هر کس و هر گروه و جماعتی بر سر جای خویش بود و روابط مسلمانان با دیگر طوایف نیز در آن به گونهای عدالتمحورانه تشریح گشته بود[۵]. امام علی(ع) نخستین امام معصوم(ع) نیز حکومت خویش را با عدالتگستری آغاز کرد و از ویژگیهای مشهور او سختگیریاش در دادگری و قسط و عدل بود. عهدنامه مالک اشتر امام علی(ع) که با تفصیل تمام، چگونگی رفتار عادلانه حاکم اسلامی را با صنفهای گوناگون جامعه بیان میکند، گواهی روشن بر این حقیقت است[۶][۷].
- بنابر معتقدات شیعی، عدالت راستین و جهانگیر آن گاه حاصل میآید که دوازدهمین امام معصوم(ع) ظهور کند و حکومت جهانی خویش را بنیان نهد. در روایتی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: "دنیا به پایان نمیرسد مگر مردی از اهل بیت من ظهور کند.... او زمین را از قسط و عدل سرشار میکند؛ همان سان که پیش از او از ستم پر میشود"[۸][۹].
پانویس
- ↑ فرهنگ واژهها، ۳۷۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 333.
- ↑ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴾؛ سوره حدید، آیه ۲۵؛ ﴿الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴾؛ سوره ابراهیم، آیه ۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 333.
- ↑ حیاة النبی و سیرته، ۲۸۳- ۲۷۸.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 334.
- ↑ الفصول المهمة، ۲۹۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 334.