وجود امام مهدی(ع) را همانند ولادت آن حضرت از راههای مختلف میتوان به اثبات رسانید که یکی از آنها راه تواتر است. این راه با ذکر مقدماتی اثبات میشود:
مقدّمه اوّل: خبر متواتر به خبر جماعت کثیر با کیفیتی تفسیر شده که محال است بر کذب و دروغ توافق کرده باشند. طبق این تعریف خبر متواتر دو رکن دارد: اخبارجماعت بسیار و جماعت به حدّی باشد که اجتماعشان بر کذب محال باشد. در مورد احادیثی که دلالت بر وجود امام مهدی(ع) دارد رکن اوّل به حس و وجدان ثابت است؛ زیرا اخبار بسیاری که دلالت بر وجود امام مهدی(ع) دارد دیده و شنیده شده است و در مورد رکن دوم نیز ادعای بداهت بر آن شده است.
مقدّمۀ دوم: در مورد خبر متواتر لازم نیست هر یک از خبردهندگان ثقه و عادل باشند، بلکه همین که کذب و تعمّد آنها بر دروغ ثابت نشود کافی است در حصول علم و یقین به خبر از راه تواتر.
تواتر اجمالی: محور مشترک در تمام خبرها و لازمۀ التزامی قضیه است؛ همانند خبر از شجاعتامیرالمؤمنین(ع) که گرچه قضایا مختلف است ولی همگی در یک لازمه مشترک هستند و آن شجاعتامام امیرالمؤمنین(ع) است و در مورد موضوع وجود و ولادت امام مهدی(ع) نیز میتوان با مراجعه به ابواب مختلف مناسب با موضوع از راه حساب تراکم احتمالات به جهت اینکه همگی در یک خبر اشتراک نظر دارند که همان ولادت و وجود امام مهدی(ع) است یقین پیدا کرد[۲].
«اگر زمین خالی از حجت شود، اهل خود را فرو میبرد»[۳]. این روایت نشان دهندۀ آن است که تمامی مخلوقات مجموعاً یک حقیقت زندهاند و حیات آنها وامدار ولایت انسان کاملمعصوم است و وجود امام مهدی(ع) وسیله ای است که مظهر﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾[۴] و واسطۀ فیض بین مخلوقات و خداست و والاتر و بالاتر از خورشید و ماه است که بشر کارهای مختلفی را به دست آنان سامان میبخشد و آنها ابزار کمکرسانیاند نور خورشیدی که از او میتابد و چهرۀ ماه را روشن میکند در نهایتْ خاموششدنی است[۵].
امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه نیز به موضوع ظهور، غیبت و امامت حضرت مهدی(ع) اشاره فرمودهاند از جمله: «چون اماممنتظر از پس پردۀ غیب بیرون آید هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمیگرداند و گمراهشدگان را به راه راست میبرد. زمانی که مردمهدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند و رأی را به قرآن برمیگرداند و مردم را از به کار بستن اندیشههای نادرست نهی به رجوعقرآن وامیدارد تا به دستورکتاب خدارفتار نموده و مخالف آن را دور اندازند زمانی که مردمقرآن را به رأی و اندیشه خود مبدل کرده باشند از قرآن چشم پوشیده امور را طبق اندیشۀ نادرست خود انجام دهند تا این که جنگ و خونریزی سخت به (آیندگان از) شما رو آورد به طوری که چون شیر درندۀ خشمگین دندانهایش را آشکار گرداند. جنگهایی که واقع میشود آمادۀ نابود کردن همه است و یا شتری ماند دارای پستانهای پر از شیر که آن جنگ مانند پستان شتر پستانهایش پر از شربت مرگ است. نوشیدن شیر آن در اول امر به کام کسانی که وارد کارزار میشوند و امیدفتح و فیروزی دارند شیرین است و در آخر کار که زد و خورد و کشتن و کشتهشدن و مصائب آن همه را فراخواهد گرفت تلخ و بدمزه و رنجآور است. آگاه باشید آنچه خبر میدهم در فردا پس از این واقع خواهد شد و به زودی فردا با چیزی که نمیشناسید و از آن خبر ندارید میآید. حاکمی از غیر طائفۀ پادشاهان که کارگردانان آنها را به بدیاعمال و کردارشان بازخواست مینماید و زمین پارههای جگرش را برای او بیرون خواهد آورد. تمام مکانها از طلا و نقره و غیر آنها هویدا شده و در دسترس آن حضرت قرار میگیرد»[۱۴].[۱۵]
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّء مقعده من النار»؛ در بسیاری از کتابهای علمی این حدیث از پیامبر نقل شده است.
↑ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۹۹.
↑«لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۱۴۱؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۳.