بحث:وجود امام مهدی را از روایات شیعه چگونه می‌توان به اثبات رسانید؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای پورانزاب

پاسخ تفصیلی

اثبات وجود حضرت مهدی(ع)

  • وجود امام مهدی(ع) را همانند ولادت آن حضرت از راه‌‌های مختلف می‌‌توان به اثبات رسانید که یکی از آنها راه تواتر است. این راه با ذکر مقدماتی اثبات می‌‌شود:
  1. مقدّمه اوّل: خبر متواتر به خبر جماعت کثیر با کیفیتی تفسیر شده که محال است بر کذب و دروغ توافق کرده باشند. طبق این تعریف خبر متواتر دو رکن دارد: اخبار جماعت بسیار و جماعت به حدّی باشد که اجتماعشان بر کذب محال باشد. در مورد احادیثی که دلالت بر وجود امام مهدی(ع) دارد رکن اوّل به حس و وجدان ثابت است؛ زیرا اخبار بسیاری که دلالت بر وجود امام مهدی(ع) دارد دیده و شنیده شده است و در مورد رکن دوم نیز ادعای بداهت بر آن شده است.
  2. مقدّمۀ دوم: در مورد خبر متواتر لازم نیست هر یک از خبردهندگان ثقه و عادل باشند، بلکه همین که کذب و تعمّد آنها بر دروغ ثابت نشود کافی است در حصول علم و یقین به خبر از راه تواتر.
  3. مقدّمۀ سوم: تواتر بر سه قسم است:
    1. تواتر لفظی: محور مشترک در تمام خبرها لفظ خاصی است؛ همانند حدیث: «هرکس قرآن را به رأی خویش تفسیر کند، برای خود جایی در آتش دوزخ انتخاب کرده است»[۱].
    2. تواتر معنوی: محور مشترک تمام خبرها قضیه‌ای معنوی و محدود است؛ همانند حدیث کساء.
    3. تواتر اجمالی: محور مشترک در تمام خبرها و لازمۀ التزامی قضیه است؛ همانند خبر از شجاعت امیرالمؤمنین(ع) که گرچه قضایا مختلف است ولی همگی در یک لازمه مشترک هستند و آن شجاعت امام امیرالمؤمنین(ع) است و در مورد موضوع وجود و ولادت امام مهدی(ع) نیز می‌توان با مراجعه به ابواب مختلف مناسب با موضوع از راه حساب تراکم احتمالات به جهت اینکه همگی در یک خبر اشتراک نظر دارند که همان ولادت و وجود امام مهدی(ع) است یقین پیدا کرد[۲].

وجود حجت خدا در روایات

  1. «اگر زمین خالی از حجت شود، اهل خود را فرو می‌‌برد»[۳]. این روایت نشان دهندۀ آن است که تمامی مخلوقات مجموعاً یک حقیقت زنده‌‌اند و حیات آنها وامدار ولایت انسان کامل معصوم است و وجود امام مهدی(ع) وسیله ای است که مظهر ﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ[۴] و واسطۀ فیض بین مخلوقات و خداست و والاتر و بالاتر از خورشید و ماه است که بشر کارهای مختلفی را به دست آنان سامان می‌‌بخشد و آنها ابزار کمک‌‌رسانی‌‌ا‌‌ند نور خورشیدی که از او می‌تابد و چهرۀ ماه را روشن می‌کند در نهایتْ خاموش‌شدنی است[۵].
  2. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «در زمانی که روزگار نامساعد است خدای بزرگ مردی از دودمان را برمی‌انگیزاند که او عدالت را در زمین گسترش می‌دهد و مال و ثروت را در اختیار مردم می‌گذارد»[۶].[۷]
  3. حضرت علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل فرمودند: «اگر باقی نماند از روزگار مگر یک روز خدای متعال برمی‌انگیزاند مردی از اهل‌بیت من که جهان را پر از عدل و داد می‌کند پس از آنکه جور و ظلم دنیا را فراگرفته باشد»[۸].[۹]
  4. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «هنگام ظهور، حضرتش پرچم پیامبر (ص) را در دست دارد و دولت احمدی را تشکیل می‌دهد و به شمشیر قیام می‌کند او گفتاری راست دارد و زمین را با نیروی الهی زنده می‌کند و برای بهره‌برداری آماده می‌کند و سنن و فرائض و احکام اسلام را زنده می‌کند»[۱۰].[۱۱]
  5. از امام چهارم(ع) دربارۀ اولواالامر سوال شد و حضرت با کمال صراحت اولو‌‌ا‌الامر را معرفی فرمودند و از امیرالمؤمنین(ع) شروع کرده و اسامی ائمه را یک به یک شمرده و از مهدی اهل‌‌بیت(ع) نام بردند و فرمودند: «غیبت او ادامه پیدا می‌کند و مردمی که در عصر غیبت زندگی می‌‌کنند و اما‌‌مت امام دوازدهم را تأیید و قبول کنند و با کردار نیک خود انتظار فرج او را دارند بر مردم سایر اعصار برتری خواهند داشت چرا که آنها در راه خداشناسی و معارف الهی آنقدر پیشرفت نموده و مورد توجهات الهی قرار گرفته‌‌ا‌ند و خرد و بینش آنها آنقدر اوج گرفته که در زمان غیبت چون زمان حضور درک می‌‌کنند و به حق می‌‌رسند»[۱۲].[۱۳]
  6. امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج‌البلاغه نیز به موضوع ظهور، غیبت و امامت حضرت مهدی(ع) اشاره فرموده‌اند از جمله: «چون امام منتظر از پس پردۀ غیب بیرون آید هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمی‌گرداند و گمراه‌شدگان را به راه راست می‌برد. زمانی که مردم هدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند و رأی را به قرآن برمی‌گرداند و مردم را از به کار بستن اندیشه‌های نادرست نهی به رجوع قرآن وامی‌دارد تا به دستور کتاب خدا رفتار نموده و مخالف آن را دور اندازند زمانی که مردم قرآن را به رأی و اندیشه خود مبدل کرده باشند از قرآن چشم پوشیده امور را طبق اندیشۀ نادرست خود انجام دهند تا این که جنگ و خونریزی سخت به (آیندگان از) شما رو آورد به ‌طوری که چون شیر درندۀ خشمگین دندان‌‌هایش را آشکار گرداند. جنگ‌‌ها‌یی که واقع می‌‌شود آمادۀ نابود کردن همه است و یا شتری ماند دارای پستان‌های پر از شیر که آن جنگ مانند پستان شتر پستان‌‌ها‌یش پر از شربت مرگ است. نوشیدن شیر آن در اول امر به کام کسانی که وارد کارزار می‌شوند و امید فتح و فیروزی دارند شیرین است و در آخر کار که زد و خورد و کشتن و کشته‌‌شدن و مصائب آن همه را فرا‌‌خواهد گرفت تلخ و بدمزه و رنج‌‌آور است. آگاه باشید آنچه خبر می‌دهم در فردا پس از این واقع خواهد شد و به زودی فردا با چیزی که نمی‌شناسید و از آن خبر ندارید می‌آید. حاکمی از غیر طائفۀ پادشاهان که کارگردانان آنها را به بدی اعمال و کردار‌‌شان بازخواست می‌نماید و زمین پاره‌‌های جگرش را برای او بیرون خواهد آورد. تمام مکان‌ها از طلا و نقره و غیر آنها هویدا شده و در دسترس آن حضرت قرار می‌‌گیرد»[۱۴].[۱۵]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّء مقعده من النار»؛ در بسیاری از کتاب‌های علمی این حدیث از پیامبر نقل شده است.
  2. ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۹۹.
  3. «لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۱۴۱؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۳.
  4. «نور آسمان‌ها و زمین است» سوره نور، آیه ۳۵.
  5. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۷۹ ـ۸۰.
  6. آدرس؟؟؟
  7. ر.ک: نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن، مهدی موعود و انتظار فرج، ص؟؟؟
  8. «لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ حَتَّی یَخْرُجَ قَائِمُنَا فَیَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما»؛ کفایة الاثر، ص۱۶۵.
  9. ر.ک: نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن، مهدی موعود و انتظار فرج، ص؟؟؟
  10. ر.ک: ینابیع الموده، ص؟؟؟
  11. ر.ک: نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن، مهدی موعود و انتظار فرج، ص؟؟؟
  12. آدرس؟؟؟
  13. ر.ک: نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن، مهدی موعود و انتظار فرج، ص؟؟؟
  14. «یَعْطِفُ الْهَوَی عَلَی الْهُدَی إِذَا عَطَفُوا الْهُدَی عَلَی الْهَوَی وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَی الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَی الرَّأْی ‏حَتَّی تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلَی سَاقٍ بَادِیاً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا أَلَا وَ فِی غَدٍ وَ سَیَأْتِی‏ غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ یَأْخُذُ الْوَالِی مِنْ غَیْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَی مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا فَیُرِیکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السِّیرَةِ وَ یُحْیِی مَیِّتَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّة...»؛ نهج الباغه، خطبۀ ۱۳۸.
  15. ر.ک: نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن، مهدی موعود و انتظار فرج، ص؟؟؟