البته باید توجه داشت کتمانزمان ظهور بدون توجیه عقلایی نیست و ادلۀ عقلی برای این موضوع اقامه شده است مانند:
ایجاد سستی در تکالیف منتظران: مشخص شدن زمان ظهور، سبب میشود افراد نسبت به تکالیفی که سبب نزدیک شدن ظهور میشود بی تفاوت باشند و فقط منتظرزمان ظهورامام باشند؛ به این نحو که منتظر به این نتیجه میرسد وقتی زمان ظهور مشخص است چرا خود را به زحمت بیاندازد و عملی را انجام دهد که هیچ فایده ای برای نزدیک شدن ظهور ندارد. در واقع فرد در خیلی از مواقع نسبت به انجام تکالیفناامید و مایوس میشود چراکه انجام هر تکلیفی برای حاصل شدن زمان ظهور را عنصری لغو و بی اثر میبیند[۹].
آزمایش الهی: ناسپاسیمردم سبب شد خداوند ارادهاش بر این امر تعلق بگیرد که امام در پردۀ غیبت باشد، همین امر میتواند موجبات امتحان وآزمایش مردم را فراهم کند چراکه با مشخص نشدن زمان ظهور تلاش کوشش مردم برای حاصل شدن این امر (ظهور) سنجیده و مورد آزمایش قرار میگیرد[۱۰]. در روایتی امام باقر(ع) فرمود: «هنگامی که حضرت موسی برای پیغام بردن نزد پروردگار خود رفت، وعده کرد سی روزه برگردد، ولی ده روز به این ایام اضافه شد، قوم او گفتند: موسی از وعدهاش تخلف کرده است و به همین دلیلمنحرف شدند. امام در ادامه فرمود: اگر ما به شما خبری دادیم و طبق گفته ما شد، بگویید خدا راست گفته است و اگر به شما خبری گفتیم و برخلاف گفتۀ ما واقع شد، بگویید خدا راست فرموده تا دو پاداش بگیرید»[۱۱]. در واقع این مطلب نشان میدهد مشخص نکردن زمان ظهور میتواند آزمایشی برای منتظران باشد و منتظر واقعی را از غیر واقعی جدا کند[۱۲].
احتمال بداء: در برخی از روایات آمده است میتوان از طریق حساب و جفر به طور اجمال و یا تفصیل نسبت به زمان ظهورآگاهی پیدا کرد در جواب میگوییم اولا: این روایات از لحاظ سندی معتبر نیستتند. ثانیا: بر فرض، این روایات از لحاظ سندی معتبر باشند، اما ممکن است در زمان تعیین شده، بدا حاصل شود[۱۳].
تعیین زمان سبب قساوت قلب میشود: هنگامی که زمان برای ظهور مشخص شود عده ای به خاطر دور دیدن زمان فرج دچار قساوت قلب نسبت به دینشان میشود و ممکن است برخی از آنها از دین اسلام برگردند[۱۴]. چنانکه در روایتی امام کاظم(ع) فرمودند: «اگر برای این امر وقتی تعیین شود، دلها را قساوت میگیرد و تودۀ مردم از اسلام برمیگردند. بگویید: چه زود است، چقدر نزدیک است؛ تا دلمردم آرام گیرد و فرج نزدیک شود»[۱۵].[۱۶]
ممکن است در صورت عدم تحقق ظهور در زمان تعیین شده تبعات منفی به وجود بیاید مانند اینکه منتظر نسبت به اصل ظهور بدبین میشود[۱۷] و یا سبب ناامیدیمنتظران گردد[۱۸].
راههایی که میتوان با موضوع توقیت و وقت گزاران برای ظهورمبارزه کرد عبارتند از:
تکذیب: محمد بن مسلم گوید: امام صادق(ع) فرمود: «ای محمد، هر کس از جانب ما به تو خبر دهد که ما وقتی برای ظهور تعیین کردهایم، بیمهابا و ترس او را تکذیب کن؛ زیرا ما برای هیچ کس [حتی خواص] وقتی تعیین نمیکنیم»[۱۹].[۲۰] نکتۀ قابل توجه این است که در روایت آمده است: "بی مهابا او را تکذیب کن" از این تفسیر به خوبی استفاده میشود نباید شخصیت زده شد. ابهت و بزرگی افراد نباید مانعتکذیب او شود. هر کس با هر مقام و جایگاهی که دارد اگر برای ظهور وقتی معین کرد، بایستی تکذیب گردد[۲۱].
مشخص کردن زمان ظهور فقط در قالب تعیین وقت و زمان حادث نمیشود، بلکه تعیین زمان برای ظهور میتواند از طریق علائم ظهور در تطبیق مصادیق آن باشد، به این صورت که بعضی از افراد، مستقیماً به تعیین وقت ظهور اشاره نمیکنند اما با توجه به علائمی که برای ظهور امام مهدی(ع) بیان شده است و بر اساس احتمالات خودشان این علائم را بر حادثههای که اتفاق میافتد تطبیق میدهند و به این نتیجه میرسند که ظهور در این زمان اتفاق میافتاد در حالی که میتوان گفت این عمل هم نوعی توقیت و مشخص کردن زمان ظهور است[۲۹].
در بعضی از روایات برای زمان ظهور به طور اجمالی وقت تعیین شده است چنانکه در روایتی امام صادق(ع) فرمودند: «به اسم قائم در شب بیست و سوّم ماه رمضان ندا داده خواهد شد و ایشان در روز عاشوراقیام خواهد کرد، همان روزی که حسین بن علی در آن روز به شهادت رسید»[۳۰]. همچنین فرمودند: «قائم در سال وتر (فرد) ظهور خواهد کرد، سال یک یا سه یا پنج یا هفت یا نه»[۳۱]. اما چون در این نوع از روایات زمان دقیقی از ظهور مشخص نشده است نمیتواند با روایاتی که نهی از تعیین زمانظهور کردهاند معارضه کنند؛ در واقع منظور از معین کردن وقت ظهور، یعنی مشخص کردن سال ظهور آن حضرت به صورت دقیق، در حالی که این دو روایت دربارۀ نشانههای حتمی ظهور سخن گفتهاند و این نشان دهندۀ این است که این علائم فقط نوید دهندۀ نزدیک شدن ظهور است نه اینکه بخواهند زمان دقیق ظهور را اطلاع دهد[۳۲].
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑ر.ک: میرتبار، سید محمد، آسیبشناسی جامعه منتظر، ص ۶۶-۷۱؛ صالحنیا، یحیی؛ تنها بر فراز (کتاب)، ص ۱۴۸.
↑«عن الفضیل قال سئلت ابا جعفر (ع): هل لهذا الامر وقت؟ فقال: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۳.
↑ر.ک: امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۱۸-۲۱۹؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۷۲-۲۷۳؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۴۷-۵۲؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص۵۴؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۰۰-۱۰۱.
↑ر.ک: جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۴۷-۵۲.
↑ر.ک: میرتبار، سید محمد، آسیبشناسی جامعه منتظر، ص ۶۶-۷۱؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۴۷-۵۲؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۰۰-۱۰۱.
↑ر.ک: میرتبار، سید محمد، آسیبشناسی جامعه منتظر، ص ۶۶-۷۱؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۴۷-۵۲.
↑ر.ک: میرتبار، سید محمد، آسیبشناسی جامعه منتظر، ص ۶۶-۷۱.
↑ر.ک: کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۰۰-۱۰۱.
↑ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۴۲۰، ۵۵۱؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۴۷-۵۲.
↑ر.ک: باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۰۸؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۴۷-۵۲؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۵۵.
↑ر.ک: میرتبار، سید محمد، آسیبشناسی جامعه منتظر، ص ۶۶-۷۱؛
↑ر.ک: میرتبار، سید محمد، آسیبشناسی جامعه منتظر، ص ۶۶-۷۱؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص۵۴.
↑«ینادی باسم القآئم فی لیله ثلاث وعشرین من شهر رمضان ویقوم فی عاشورآء، وهو الّذی قتل فیه الحسین بن علی(ع)»؛ اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۶؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱، ح ۳۶