با این وجود میتوان نقش علم غیب را در به وجود آمدن عصمت مشاهده کرد، چرا که دیدگاه رسمی و مشهور دانشمندان شیعه با توجه به ماهیت، منشا، محور و ادلهعصمت، این است که معصوم(ع) افضل از دیگران است[۱۰] و از هرگونه گناه صغیره و کبیره و از هرگونه خطا و سهو و نسیان به دور هستند و چنین عصمتی از آغاز زندگی تا پایان زندگی آنها برقرار است. لازمۀ چنین عصمتی علم غیب وسیع است.[۱۱] البته، این نکته را باید توجه داشت علم غیبی که در اینجا از آن بحث میشود علم غیبی است که مردم از درک آن عاجز هستند، یعنی در زندگی متعارف و عادی انسانها، مجموعهای از اطلاعات وجود دارد که بین همه مشترک است و به وسیله ابزارهای ظاهری حواس پنجگانه و تفکر به دست میآید. ادراک ماورای این مسائل را ادراکات غیبی میگویند،[۱۲] در واقع علم غیب امام فراتر از ادراکات معمولی بشر است بلکه امام از حقایق اشیا و امور پنهانی آن آگاهی دارد،[۱۳] به بیان دیگر محقق شدن عصمت، زمانی اتفاق میافتد، که امامعلم غیب که همان علم به حقایق اشیا هست را داشته باشد.
با این وجود میتوان نقش علم غیب را در به وجود آمدن عصمت مشاهده کرد، چرا که دیدگاه رسمی و مشهور دانشمندان شیعه با توجه به ماهیت، منشا، محور و ادلهعصمت، این است که معصوم(ع) افضل از دیگران است[۲۸] و از هرگونه گناه صغیره و کبیره و از هرگونه خطا و سهو و نسیان به دور هستند و چنین عصمتی از آغاز زندگی تا پایان زندگی آنها برقرار است. لازمۀ چنین عصمتی علم غیب وسیع است.[۲۹] البته، این نکته را باید توجه داشت علم غیبی که در اینجا از آن بحث میشود علم غیبی است که مردم از درک آن عاجز هستند، یعنی در زندگی متعارف و عادی انسانها، مجموعهای از اطلاعات وجود دارد که بین همه مشترک است و به وسیله ابزارهای ظاهری حواس پنجگانه و تفکر به دست میآید. ادراک ماورای این مسائل را ادراکات غیبی میگویند،[۳۰] در واقع علم غیب امام فراتر از ادراکات معمولی بشر است بلکه امام از حقایق اشیا و امور پنهانی آن آگاهی دارد،[۳۱] به بیان دیگر محقق شدن عصمت، زمانی اتفاق میافتد، که امامعلم غیب که همان علم به حقایق اشیا هست را داشته باشد.
عقل، نداشتن علوم از جمله علم غیب را نقض غرض امامتامام میداند؛ به این دلیل که غرض امامت که رهبری برای امت است، با ندانستن علوم از جمله علم غیب نقض میشود، چگونه کسی که آگاهی به حال مردم ندارد، میتواند سعادت دنیا و آخرت آنان را تأمین و تضمین نماید.[۳۲]
امام باید عالم به حقایق اشیا و امور پنهانی باشد تا چنین عصمتی محقق شود و حتی خطا و نسیان نیز از آنان سر نزند. نتیجه تلاش کلامی و فلسفی و صریح روایات در موضوع علم غیبپیامبر(صلی الله علیه واله) و امام دو چیز است: یکی اثبات اصل علم غیب که به اذن الهی به آنان داده شده است، و دیگر اثبات وسعت و گستره این علم تا آنجا که عدالت و عصمتآور باشد[۳۳] و پیامبر(صلی الله علیه واله) و امام در سایه آن هرگونه موارد عصیان و خطا و سهو و نسیان را بشناسند. چنانچه اگر علم، پیامبر(صلی الله علیه واله) و امام محدود میبود و مرتکب خطاها یا فراموشیهایی میشدند این موارد با توجه به تعداد ائمه(ع) حتماً برای ما نقل میشد. بنابراین عصمت از اموری است که آگاهی بر آن، جز از طریق علم غیب ممکن نیست.[۳۴]